جنبش های اجتماعی شهروندان در شاهنامه (بررسی موردی قیام کاوه آهنگر و گردن فرازی بندوی و گستهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهروند و شهروندی، اصطلاحاتی نسبتاً نوظهور در پهنه مطالعات جامعه شناسی و علوم سیاسی است. شهروند همواره در یک رابطه دوسویه تعریف شده است؛ او فردی است که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر، در برابر قانون موضوعه، وظایفی دارد. جنبش های اجتماعی، بر کوششی جمعی ناظر است که طی آن افراد به آرمان های از پیش تعیین شده می رسند. جنبش های اجتماعی با اهدافی مشخص و توسط نهادهایی غیر رسمی صورت می گیرند. البته در شاهنامه، واژه شهروند نیامده است. فردوسی گاه از واژه شهری در مقابل سپاهی برای متمایز کردن غیر نظامیان از نظامیان سود جسته است اما واژه ایرانیان طبق شواهدی که در تحقیق به دست آمده است و نیز براساس تعریف شهروند در فرهنگ های جامعه شناسی و علوم سیاسی بر شهروندان ایرانی در شاهنامه اطلاق شده است. دو جنبش منتخب (یکی از بخش حماسی شاهنامه و دیگری از بخش تاریخی آن) بر حضور پررنگ و مشارکت همه جانبه شهروندان ایرانی در جنبش های اجتماعی جهت تحقق عدالت و دادگری گواه است. این تحقیق به روش تحلیلی و توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی انجام شده است.