سحر دیانتی

سحر دیانتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی نقش زن در دو قالی تصویری بهرام گور در هفت گنبد از منظر نظریه نمایشی اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالی تصویری نظریه نمایشی اروینگ گافمن قاجار بهرام گور در هفت گنبد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۹۵
بیان مسئله: بخشی از اطلاعات کنونی ما از زندگی زنان دوره قاجار از متن سفرنامه های مستشرقین است. آثار با محوریت زنان و از جمله قالی های مصور به عنوان سندی تصویری در این خصوص می تواند راهگشا باشد. بدین منظور دو قالی قاجاری برای درک بهتر نقش زن در این دوره انتخاب شده است. مسئله پژوهش حاضر چگونگی حضور زن در دو قالی تصویری بهرام گور در هفت گنبد است که با تکیه بر نظریه نمایشی گافمن، نقاب ادبی داستان از رخ برداشته و حقایق صوری زنان دو قالی واکاوی و کاوش شود. هدف: مطابقت ابعاد متنوع چگونگی بروز هویت زنان قاجاری در دو قالی «بهرام گور در هفت گنبد» هدف مقاله است. روش پژوهش: اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است، نخستین گام با روش توصیفی، سپس تحلیل نگاره ها و در نهایت تطبیق مؤلفه هاست. ابزار دارای پایایی بوده و نمونه ها غیر احتمالی انتخاب شده اند. یافته ها: با توجه به شهری بافت بودن و وجود بن مایه ادبی این قالی ها، کنشگر به شکل آگاهانه در صدد است نمایشی از زنان قدرتمند و متعلق به دیگر طبقات جامعه ترتیب دهد. او همچنین قصد دارد به شکل عمودی در لایه های بالاتر جامعه حرکت کند تا جایگاه غیر حقیقی زنان جامعه قاجار را به نمایش بگذارد.
۲.

بررسی زندگی زنان و کودکان قالیباف در سفرنامه های دوره قاجار بر اساس رویکرد ادوارد پالمر تامپسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادوارد پالمر تامپسون تاریخ اجتماعی تاریخ از پایین زنان قالیباف کودکان قالیباف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۴
در مطالعات فرش ایرانی عمدتاً توجه به جنبه های «اقتصادی» و «هنری»، غالب بوده و به تاریخ اجتماعی فرش کمتر توجه شده است. هدف مقاله حاضر، شناخت برخی ابعاد، مشخصات و جلوه های فرودستی زنان و کودکان در کارگاه های قالیبافی قاجار است. این بررسی از جنبه نظری و روش شناسی باتوجه به دیدگاه ادوارد پالمر تامپسون و استفاده از رویکرد نگاه از پایین به تاریخ فرش ایران صورت گرفت. محدوده بررسی، دوره قاجار و داده های مورد نیاز از سفرنامه های این دوره استخراج شد. بدین ترتیب بررسی حاضر با رویکرد کیفی و روش تاریخی انجام شد.نتایج نشان داد که قالیبافی زنان و کودکان در خانه های شهری، روستایی و عشایری مناطق مختلف امری رایج بود و پرداخت دستمزد به زنان و کودکان در بخش خانگی بافی حذف می شد. از جنبه سنی و جنسی، بیشتر بافندگان، زنان و یا دختران خردسال بودند. اشتغال زنان و کودکان، سهمی در تأمین هزینه ای معیشتی خانواده داشته است. همچنین داده های بررسی حاضر نشان داد که بافندگان در کارگاه های قالیبافی به دلیل نامناسب بودن شرایط سازه و همچنین مهیا نبودن شرایط سالم و بهداشتی دچار آسیب های جسمانی نظیر تغییر شکل استخوان ها می شدند و ابتلا به برخی از بیماری ها میان بافندگان مشترک بوده است. این صدمه ها ناشی از ساعات کار بسیار طولانی در ازای دستمزدهای ناچیز بود که کفاف زندگی روزمره را نمی داد.
۳.

دیالکتیکِ هنر

نویسنده: مترجم:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۵
هنر منعکس کننده دنیای اطراف ما است، اما آیا هنر به شکل گیری جامعه ای که در آن زندگی می کنیم نیز کمک می کند؟ جان مولینه، نویسنده ای مارکسیست، صاحب آثاری سترگ در طی چندین دهه و همچنین کسی که علاقه ای دیرپا به هنرهای تجسمی داشته، در این نوشتار بر اساس کتابی که در دست انتشار است، به این موضوع جذاب می پردازد.این متن نسخه ای بسیار فشرده از یک بحث طولانی تر است که در کتابِ در حال انتشار «دیالکتیک هنر» آورده خواهد شد هم کتاب و هم این مقاله با این اعتقاد نوشته شده اند که هنر تجسمی نه تنها برای اقلیتی که به هنر علاقه دارند، بلکه به طور عینی برای کل جامعه و توسعه آن اهمیت دارد.این موضوع که نقاشی ها یا مجسمه ها نیروی محرکه تغییرات اجتماعی عظیمی اند که اگر بشریت بخواهد آینده ای شایسته داشته باشد، به آنها نیازمند است، درست نیست. این نقش را مبارزات توده ای مردمی داشته و خواهند داشت. هنر به دلیل توانایی اش در بیان بصری آگاهی اجتماعی در یک دوره که باعث رشد شخصیت انسان و آگاهی جمعی ما از محیط طبیعی و اجتماعی می شود، اهمیت دارد.
۴.

اکفراسیس به مثابه رویکردی کیفی در تحلیل متن تصویری، نمونه مطالعه شده: قالیچه تصویری بهرام گور و هفت گنبد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اکفراسیس بینامتنی» قالیچه تصویری هفت گنبد هفت پیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۰
از جمله رویکردهایی که با اتکا به آن می توان رابطه میان متن و تصویر را تحلیل و بررسی کرد؛ رویکرد کیفی اکفراسیس است. مقاله حاضر با اتکا به رویکردی دومرحله ای به این پرسش پاسخ می دهد که: متن تصویری (در اینجا قالیچه تصویری بهرام گور و هفت گنبد) تا چه میزان به متن مکتوب (هفت پیکر نظامی) وفادار بوده و درنهایت متن تصویری، متنی نقل قولی و تکراری است یا تلمیحی و خلاقانه؟ به منظور قضاوت در خصوص وفاداری متن تصویری به متن مکتوب و درک تکراری یا تلمیحی بودن آن، هر دو متن در مرحله اول با اتکا بر رویکرد اکفراسیس و در مرحله دوم با بهره گیری از دو مؤلفه زیرگروه بینامتنیت یعنی تلمیح و نقل قول، تحلیل شدند. تحلیل نقش مایه های قالیچه تصویری ذیل چهار مؤلفه رویکرد اکفراسیس (1. توصیف افراد 2. مکان ها 3. زمان و 4. رویداد ها) و  به کارگیری روش توصیفی - تحلیلی نشان داد: باوجوداینکه متن تصویری (میزبان) در برخی عناصر به متن مکتوب (مهمان) وفادار بوده و ارتباط اکفراستیک بین این عناصر وجود دارد؛ اما این عناصر اکفراستیک به شکلی آگاهانه در برخی جزئیات با متن مکتوب تفاوت دارند و  از متن تصویری حذف یا به آن اضافه شده اند. درنتیجه متن تصویری، متن مکتوب را بازآفرینی کرده و متنی خلاقانه و تلمیحی است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان