صمد صباغ دهخوارقانی

صمد صباغ دهخوارقانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مؤلفه های تأثیر گذار ارتباط افراد با محیط در راستای شکل گیری تعاملات اجتماعی (نمونه مورد مطالعاتی: پیاده راه تربیت و پیاده راه ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاملات اجتماعی ارتباط افراد با محیط عناصر عینی و ذهنی رگرسیون خطی و تی تست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۸۹
میزان موفقیت فضاهای شهری با میزان استفاده ازآن وحضورانسان وارتباطی که میتواند باآن برقرارکند متناسب است درواقع شهرسازی بایدبه افتراق وجدایی درپی افزایش اجتماعی و همبستگی انسان باشد. آنچه امروزه دراغلب فضاهای شهری باآن روبه رو هستیم کاهش روابط انسان بامحیط ونیزانسان با انسان است.در این تحقیق با توجه به نوع تعاملاتی که درفضاهای شهری حاکم است فضای پیاده راه ولیعصر و نیز پیاده راه تربیت واقع در تبریز به عنوان نمونه مورد مطالعاتی مد نظر قرار گرفته و این پژوهش به دنبال ارزیابی میزان تعاملات اجتماعی در این دو پیاده راه و تلاش بر ارائه راهکاری بهینه دراین راستااست.طبقه بندی مولفه هابه دوصورت مولفه های کالبدی موثر ومولفه های غیر کالبدی موثر صورت گرفته که درمولفه های کالبدی زیرمولفه هایی نظیر: مولفه های تاریخی، ساختارهای کالبدی مناسب و...مورد بررسی قرار گرفته و در رابطه با مولفه های کالبدی به دو دسته زیر مولفه های عینی نظیر ارزش ها و نگرش های موجود و... تقسیم بندی شده و در رابطه با زیر مولفه های ذهنی تصورات ذهنی، علایق بهره گیران و...مدنظر قرار گرفته است.در این پژوهش با کمک آزمون تی تک مولفه ها و زیر مولفه های یاد شده مورد آزمون قرار گرفت و فرضیه پژوهش یعنی تاثیر عناصر و مولفه های کالبدی و غیر کالبدی بر شکل گیری فضاهای تعاملاتی در راستای ارتباط انسان با محیط مورد تایید قرار گرفت.
۲.

واکاوی مؤلفه های مؤثر بر قلمروی مطلوب زنان در پارک های شهری، مورد پژوهی: پارک های ائل گلی، بانوان شمس و ولیعصر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
طراحی شهری که در ابتدا به بعد زیبایی شناسی می پرداخت، اکنون به کیفیت قلمرو عمومی از نظر کالبدی،اجتماعی،فرهنگی و ایجاد مکانهایی برای استفاده مردم میپردازد.قلمروی عمومی قلمروی موقتی است و تقریبا هر کسی به آن دسترسی و حق استفاده از آن را دارد. تمایل به داشتن قلمرو و دفاع از آن ذاتی است.از آنجایی که امروزه زنان نیز مانند مردان در اجتماع حضور دارند ولی قدرت کافی جهت انتخاب قلمروی مطلوب خود ندارند،لذا این تحقیق در پی آن است تا آیتم های تاثیرگذار بر ایجاد قلمروی مطلوب زنان را معرفی کند.تحقیق حاضر از لحاظ نوع داده ها توصیفی-تحلیلی/پیمایشی است.نوع مطالعه به صورت کمی و کیفی بوده و مطالعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای انجام شده است.جامعه ی آماری شامل زنان با فرهنگ ها،سنین و رفتارهای مختلف در سه نوع فضای شهری تبریز (پارک ایل گلی ،پارک بانوان شمس و پارک ولیعصر )میباشدکه جهت پر کردن پرسشنامه به روش تصادفی انتخاب شدند.حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 عدد میباشد.ابتدا در سطح توصیفی، با استفاده از شاخص های آمار آزمودنی ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس در سطح استنباطی، از آزمون آماری تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج حاصل شامل 5 مولفه تاثیر گذار بر قلمروی مطلوب زنان شامل بعد منظر- عملکردی- امنیتی- ریخت شناسی- روانشناختی می باشد. شماره ی مقاله: ۴
۳.

بازی زبانی توسعه : "شجاعت بودن" و "سلوک اخلاقی" ناشی از سیاق زیست زبانی (با رویکردی بر کژ کارکردهای زبانی پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسائل اجتماعی/ توسعه نیافتگی زبان بنیاد ناجامعه گشتگی شجاعت بودن سلوک اخلاقی ناشی از سیاق زیست زبانی بازی زبانی توسعه بهبودیافتگی Improvment پیوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۹
این مطالعه کیفی/غیرخطی با فن گرانددتئوری و ترکیبی از دیگر فنون توصیفی/ تحلیلی در سیاقی "هولوگرامیکال (روابط متقابل خرد/ کلان) ساخت یافته؛ این ساخت در منطقی پست مدرن، اگرچه از خصلت مرکزگریزی برخوردار است؛ اما به لحاظ پارادایمی حول محور مفهومی فلسفه زبان هایدگر (خانه هستی)، به شیوه مورد پژوهانه سازمان یافته؛ واحد مشاهده، توصیف/ تحلیل،"سیاق زیست زبانی پهلوی دوم" است. با استناد به منابع اولیه و ثانویه متعدد و "نمونه گیری هدفمند/ نظری"، در فرایندی از سرگذشت پژوهی؛ به کژکارکردهائی از سیاق زیست پهلوی در "بازی زبانی توسعه"رسیده؛ یافته های نظری پسینی زیر (استنباطات /مقوله بندی ها به روش "منفصلِ برساخته از متن") از آرای صاحب نظرانی اخذ ؛ و در ترکیب/ تلفیقی بدیع، طبق منطق پست مدرن با سیاقی ریزوماتیک (هریک در ارتباطی مستقیم با مقوله پیشین) به کار بسته شده است : "عدم شجاعت بودنِ پهلوی در و با زبان زهدانخانه ایران"؛ "عدم پیوند شاه با ساخت زبانی/فرهنگی ایران" ؛ ناهمخوانی"سلوک اخلاقی" (به مفهوم وبری) ناشی از سیاق زیست زبانی شاه با "توسعه اندیشی/کوشی". از سوی دیگر، مسائل فوق در نسبتی با کلیت تخریباتِ ساختیِ آریاگرائی (ضدیت زبانی/فرهنگی)، و کژکارکردهای آن قرار دارد که بدان تحت عنوان ابداعی "ناجامعه گشتگی" اشاره شده است. مسائل فوق الذکر، به همراه عاملیت تام الاختیار شاه در امور و خصلت"ابراز شخصیت" (به مفهوم پوپری) در بازی های زبانی (توسعه و ...) ضدیتی تام با توسعه کوشی وی داشت. این مطالعه در امتداد پرسش های افلاطون (چه کسی باید حکومت کند؟) و پوپر (چگونه باید حکومت کرد؟)؛ به منزله سومین پرسش برای مطالعات "توسعه و مسائل آن" پیشنهاد می شود : "در چه نسبتی با زبان زهدانخانه برای بازی توسعه باید کوشید؟" در سپهری از همین پرسش با طرح "صورت/سیرت" برای توسعه ، به نظر می رسد "سکونت در زبان "، صورت توسعه کوشی را به سیرت خلاقانه آن متصل نموده؛ به همراه انرژی های حاصل از "شجاعت بودن"، "سلوک اخلاقی ناشی از سیاق زیست زبانی" و ... بر شانس پدیداری توسعه می افزاید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان