نسرین رضویان زاده

نسرین رضویان زاده

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امید به زندگی درمان شناختی رفتاری درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بیماران دیالیزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه: بیماران تحت دیالیز با چالش های جسمی و روانی متعددی روبرو هستند که می تواند امید به زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان، مداخلات روان درمانی مانند گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان روش های مؤثر برای بهبود سلامت روان شناخته شده اند. با این حال، مقایسه اثربخشی این دو روش بر افزایش امید به زندگی در بیماران دیالیزی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران دیالیزی مراجعه کننده به مرکز دیالیز بیمارستان خاتم الانبیا در شهرستان شاهرود در سال 1402 به تعداد 211 نفر بودند. از بین افراد جامعه آماری، 45 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه امید به زندگی (اسنایدر، 1991) بود. پروتکل درمان شناختی-رفتاری (والساراج و همکاران، 2021) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2023) برای گروه هیا آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته در نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو شیوه مداخله درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی در پس آزمون اثر معنی دار داشت (001/0 >P). بین نمرات امید به زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری صرف نظر از نوع مداخله، تفاوت وجود داشت. از بین دو روش مداخله درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی در بیماران دیالیزی مؤثرتر بود (001/0 >P) نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که استفاده از مداخلات روان درمانی، به ویژه شناختی رفتاری، می تواند به عنوان یک راهکار کاربردی در بهبود امید به زندگی و ارتقای سلامت روان بیماران تحت دیالیز مورد توجه قرار گیرد
۲.

بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پیلاتس و مصرف عصاره عناب بر شاخص های سندرم متابولیک در زنان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل عصاره عناب تمرین پیلاتس سندرم متابولیک زنان میانسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
مقدمه و هدف: سندرم متابولیک شامل مجموعه ای از عوامل خطرساز است که احتمال بروز بیماری های قلبی عروقی را افزایش می دهد. فعالیت  بدنی و تغذیه مناسب به عنوان راهکاری موثر برای کاهش عوامل خطرساز سندرم متابولیک است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پیلاتس و مصرف عصاره عناب بر شاخص های سندرم متابولیک در زنان میانسال بود.مواد و روش ها: 40 زن میانسال یائسه به طور تصادفی به گروه های تمرین پیلاتس، عصاره عناب، گروه تمرین پیلاتس با عصاره عناب و گروه کنترل تقسیم شدند. در گروه هایی که عصاره عناب مصرف کردند،  پودر عناب روزانه 200 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن بدن به همراه یک لیوان آب به مدت هشت هفته مصرف شد. برنامه تمرینی، شامل تمرینات پیلاتس به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته انجام شد. تفاوت درون گروهی با روش تی وابسته و تفاوت بین گروهی با تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد. سطح معنی داری برای انجام محاسبات 0.05=a در نظر گرفته شد.یافته ها: در گروه تمرینات پیلاتس و مصرف عصاره عناب LDL (P < span lang="FA">=0.005) ،HDL (P < span lang="FA">=0.001) ،TG (P < span lang="FA">=0.002)، فشارخون دیاستولی (0.02=P < span lang="FA">) و دور کمر (0.001=P < span lang="FA">) کاهش معنی داری داشت، اما قندخون ناشتا (0.06=P < span lang="FA">)، TC (P < span lang="FA">=0.008) و فشارخون سیستولی (0.1=P < span lang="FA">) تغییر معنی داری نداشتند.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد هشت هفته تمرین پیلاتس با مصرف عصاره عناب در کاهش اندازه دور کمر، بهبود فشارخون و برخی از شاخص  های سندرم متابولیک تاثیر مثبتی داشته باشد.
۳.

تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی و مصرف ویتامین E بر روی کبد چرب غیر الکلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش وزن رژیم غذایی تمرینات هوازی ویتامین E کبد چرب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۳۹
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرینات هوازی با مصرف ویتامینE بر روی بیماری کبد چرب غیر الکلی در سنین 15 تا 18 سال بود. بدین منظور، 44 بیمار پسر (با میانگین سنی 97/0 ± 79/15 سال ؛ وزن 08/13 ± 10/95 کیلوگرم؛ شاخص توده بدنی 22/3 ± 46/31 کیلوگرم) به طور تصادفی به چهار گروه 11 نفری تمرینات هوازی با کنترل رژیم غذایی، ویتامینE  با کنترل رژیم غذایی، ویتامینE + تمرینات هوازی با کنترل رژیم غذایی و کنترل رژیم غذایی تقسیم شدند و متغیرهای وزن، شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به لگن، قندخون ناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین پرچگال، آلانین آمینو ترانسفراز، اسپارتات آمینو ترانسفراز و الاستیسیته کبدی افراد، پیش و پس از هشت هفته مداخله اندازه گیری گردید. نتایج آزمون تی جفتی و واریانس یک طرفه نشان می دهد که در مقایسه درون گروهی، کاهش در شاخص هایی همچون وزن در گروه اول، سوم و چهارم؛ شاخص توده بدنی و نسبت دور کمر به لگن در گروه های اول و سوم؛ تری گلیسرید در گروه اول و دوم؛ کلسترول در گروه اول و چهارم؛ لیپو پروتئین کم چگال در گروه چهارم؛ آلانین آمینو ترانسفراز در گروه دوم و الاستیسیته کبدی در تمامی گروه ها معنادار بود (0.05 >P )؛ اما درمقایسه بین گروهی در بین متغیر ها به جز کلسترول و لیپو پروتئین پرچگال، اختلاف معناداری مشاهده نشد (0.05 <P ) که در آزمون تعقیبی شفه، نتایج به نفع گروه ویتامینE با کنترل رژیم غذایی قابل مشاهده بود؛ بنابراین، به نظر می رسد تمرینات هوازی همراه با کنترل رژیم غذایی و یا مصرف روزانه ویتامینE ( 400 میلی گرم)  همراه با کنترل رژیم غذایی نقش به سزایی در بهبود و یا کاهش ابتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی داشته باشد؛ اما تا رسیدن به یک استراتژی درمان واحد و مؤثرترین راه نیاز به مطالعات بیشتری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان