سید عبدالهادی دانش پور

سید عبدالهادی دانش پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۷ مورد از کل ۳۷ مورد.
۲۱.

چارچوبی روش شناختی در شناسایی مسائل واجد ارزش پژوهش پیرامون «خاطره جمعی» در شهر ایرانی با اتخاذ رویکرد مسئله-محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاطره جمعی پژوهش مسئله-محور مسئله واجد ارزش پژوهشی دیالکتیک عام و خاص پژوهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۴
مخدوش شدن ساختارهای کالبدی-فعالیتی خاطره انگیز، تخریب بافت های تاریخی، تغییر شیوه زندگی و آسیب های جدی وارده به زیست بوم خاطره انگیز در پی فرآیند مدرنیزاسیون در شهرهای ایرانی، خاطرات جمعی را با چالش های گسترده ای روبرو ساخته است. هدف نوشتار حاضر، پیشنهاد چارچوب روش شناختی انتخاب مسائل واجد ارزش پژوهش، پیرامون «خاطره جمعی در شهر ایرانی» و روش پژوهش، کیفی و ترکیبی از رویکرد مورد پژوهی (مسائل واجد ارزش پژوهشی دکتری شهرسازی در زمینه «خاطره جمعی») و فراترکیب کیفی مطالعات صورت پذیرفته در زمینه خاطرات جمعی است. در این نوشتار ضمن تأکید بر دیالکتیک عام و خاص پژوهش (آموختن علم به مفهوم جهان شمول و بازتولیدش در بستری محلی)، با استفاده از چارچوب روش شناختی سه مرحله ای پیشنهادی («تهیه فهرست اولیه مسائل» ، «برشماری مسائل واجد ارزش پژوهش» بر پایه ارزیابی چهار-مرحله ای و «تدوین شناسنامه مسائل و ترسیم طرحواره پژوهش های پیشنهادی»)، هفت مسئله «انتقال معنا و تداوم خاطره در شهرهای معاصر»، «برهم خوردن تعادل تغییر، تداوم و ثبات و چالش تولید خاطره»، «عدم پیوند خاطرات با تجارب زیسته»، «فاصله به خاطر آورندگان با بستر مکانی خاطرات»، «خاطره زدایی به بهانه مدرنیزاسیون یا انتفاع اقتصادی»، «تغییر سبک زندگی و اثرات آن بر خاطرات جمعی» و «معارضه جویی معاصر انسان ایرانی» به عنوان مسائل واجد ارزش پژوهش پیرامون خاطره جمعی در شهر ایرانی شناسایی گردیده است.
۲۲.

سلسله مراتب تشرف به اماکن مقدس در شهرهای تاریخی- مذهبی ایران نمونه موردی: شهر قم در دوران صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قم اماکن مقدس حرم حضرت معصومه (س) سلسله مراتب تشرف ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
پژوهش های متعددی پیرامون ضرورت وجود و کیفیت سلسله ای از فضاهای متوالی در مورد ورودی اماکن تاریخی - مذهبی ایران به انجام رسیده، اما نسبت به تأثیر این سلسله مراتب در ادراک مخاطب پژوهش های کمی صورت گرفته است. سلسله مراتب ورود به شهرهای تاریخی-مذهبی که دارای اماکن مقدس هستند و مخاطب (زائر) به شوق زیارت و به منظور برطرف شدن حاجات خود وارد آنجا می شود، نیازمند بررسی بیشتری است. این مقاله در تلاش است تا شناخت سلسه مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه (س) در دوره صفوی و قاجار در مقیاس معماری و شهری را مورد بررسی قرار دهد. همچنین به دنبال پاسخ این پرسش است که وجود سلسله ای از فضاهای ورودی چه تأثیری بر ادراک و رفتار زائرین حضرت معصومه (س) می گذارد؟ برای ایجاد تصویری مناسب از تشرف به شهر مقدس قم در دوره ی صفوی و قاجار می بایست با روش تحقیق توصیفی و تفسیری و با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای به این مهم دست یافت. مهم ترین منابعی که می تواند تصویر گذشته ی شهر قم و حرم حضرت معصومه (س) را بازسازی کرد. منابع مکتوب تاریخ شهر قم، منابع تصویری (نقشه، گراور و عکس) و به خصوص سفرنامه هایی است که از قم عبور کرده اند. از آنجایی که این پژوهش درجستجوی تأثیرات روانی و ادارکی مبادی ورودی شهر قم در گذشته بوده، متن سفرنامه ها که بیان ادراک و احساس خاص سفنامه نویسان در نخستین دیدار است، مهم ترین منبع پژوهش هستند. حاصل بررسی متون سفرنامه ها و منابع تصویری در روند این پژوهش، تصویر مشخصی از سلسله مراتب تشرف به شهر قم را نشان می دهد. سلسله مراتب تشرف از فاصله حدود ۲۵ کیلومتری شهر قم با رؤیت گنبد حرم حضرت معصومه (س) شروع و تا داخل فضای گنبدخانه ادامه داشته است. در این نوشتار سلسله مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه (س) با ذکر جزئیات فضاهای متوالی و تأثیرات آن بر ادراک مخاطبان و زائران برای نخستین بار معرفی می شود.
۲۳.

بایستگی بازاندیشی ریشه نگرانه در غیررسمی بودگی شهری با نگاهی نقادانه به اسناد سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غیررسمی بودگی دوگانه پنداری رسمی - غیررسمی پارادایم انتقادی پساتوسعه جهان جنوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
تحلیل دو سند ملی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران در رویارویی با اسکان غیررسمی، نگرش دوگانه پندار رسمی-غیررسمی را برجسته می سازد، بطوریکه ریشه های چنین نگرشی را می توان در مفاهیم «گفتمان توسعه» ردیابی کرد که همواره از استاندارها و شاخص هایی برای رتبه بندی هایی چون جهان اول/جهان سوم، توسعه یافته/توسعه نیافته یا رسمی/غیررسمی استفاده می کند. هدف از این نوشتار، به چالش کشیدن این نگرش غالب در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران است که با بهره مندی از «پارادایم انتقادی»، بایستگی بازاندیشی در چارچوب های نظری این اسناد مطرح می شود. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از آموزه های برآمده از مرور ادبیات جهانی، نگرش های بدیلی در رویارویی با واقعیت اسکان غیررسمی ارائه شود. الگوواره های فلسفی و اندیشه های برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانه پنداری، از سوی گفتمانی چون «پساتوسعه» به چالش کشیده می شود. آنان برای تولید دانش، جغرافیای جدیدی را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح می سازند تا بدین طریق از دانش اقتدارگرا، مرکززدایی شود. یافته های نظری، بر اهمیت ژرف نگری در سطوح زیربنایی و سازوکارهای مولد رخدادها در سکونتگاه های غیررسمی تاکید دارند که این امر از طریق شناخت و تحلیل زیست روزمره مردم عادی و گذار از گفتمان توسعه می تواند تحقق یابد. براین اساس، چنین شناختی بر مبنای ارتباطات پویا بین کنشگران، نیروهای پیشران و سازوکارهای مولد زیربنایی در رخدادهای زیست روزمره تهی دستان، می تواند سکونتگاه های غیررسمی را نه تنها به عرصه ای برای سکونت و معیشت، بلکه بستری برای نظریه پردازی تبدیل نماید.
۲۴.

مشارکت پذیری یا مشارکت گریزی مردم و برنامه ریزان؟ پژوهشی کیفی در محیط برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت عمومی تجربه مشارکت مشارکت گریزی مردم مشارکت گریزی برنامه ریزان محیط برنامه ریزی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۹۹
مشارکت، مفهومی محلی، متنوع، پیچیده و پویا است. از این رو نظریه ها و دیدگاه های موجود در زمینه مشارکت در برنامه ریزی شهری که اغلب در ساختار کشورهای غربی ارائه شده اند، در سایر کشورها اثربخشی لازم را ندارند. این در حالی است که تأکید اغلب پژوهش های انجام شده در این حوزه در محیط برنامه ریزی شهری کشور، بر سنجش نظریه های موجود معطوف و هدف آن ها تعیین سهم متغیرهای شناسایی شده از مشارکت و ارزیابی فرایند های مشارکتی بوده است. اما با توجه به ماهیت ذهنی و تعاملی این پدیده، ادراک آن توسط کنشگران مختلف می تواند با دیدگاه های نظریِ جهانی، متفاوت باشد. بنابراین محدود کردن آن در ساختار نظریه های موجود، تأمل برانگیز است. هدف این پژوهش، شناخت ادراک مردم و برنامه ریزان از فرایند مشارکت در محیط برنامه ریزی شهری است. چراکه تحقق مشارکت تنها مستلزم به کارگیری فرایند و شیوه های مناسب مشارکتی نیست، بلکه نیازمند شرایطی است که صرفاً عینی و متأثر از ساختارهای رسمی محیط برنامه ریزی نیستند و لازمه کشف آن ها، درک تجربه و معنای تجربه کنشگران از فرایند مشارکت است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد. در این پژوهش از تحلیل محتوای کیفیِ استقراییِ آشکار به منظور تفسیر داده ها استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که مهم ترین مفهوم در حوزه ادراک برنامه ریزان و مردم از مشارکت در محیط برنامه ریزی شهری، مشارکت گریزی مردم و برنامه ریزان است.  
۲۵.

فرآیند تدقیق عنوان پژوهش مسئله-محور و بوم-خاست دکتری در ایران: تعریف پژوهش پیرامون "خاطره جمعی" در شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دکتری تخصصی پژوهش مسئله - محور پژوهش بوم - خاست دیالکتیک عام و خاص پژوهش تدقیق عنوان پژوهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۱
شیوه انتخاب موضوع پژوهش دکتری تخصصی به ویژه در علوم انسانی و دانش های میان رشته ای نظیر معماری، برنامه ریزی و طراحی شهری همواره دغدغه پژوهشگران بوده است. باوجود منابع پراکنده روش شناختی، سرگردانی در طرح مسئله پژوهش به چشم می خورد و انتخاب موضوع عمدتاً با نگاه ترجمه ای به پیشینه علمی متعلق به بسترهای سرزمینی دیگر صورت می پذیرد. درنتیجه دیالکتیک عام و خاص پژوهش (آموختن علم به مفهوم جهان شمول و قرار دادن آن در ظرف محلی) و رعایت اصالت بومی در طرح موضوعات پژوهشی مورد کم توجهی قرار گرفته و اتخاذ مبنای روش شناختی که بتواند ضمن تضمین دیالکتیک عام و خاص، به شکل گیری پژوهشی بوم-خاست منجر شود، مغفول می ماند. پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند تدقیق عنوان پژوهش دکتری با رویکرد مسئله-محور و با احترام به اصالت سرزمینی پژوهش انجام گردیده است. بدین منظور در این نوشتار، ضمن بررسی ماهیت پژوهش دکتری و مطالعه انواع پژوهش، به دیالکتیک عام و خاص پژوهش و ضرورت انجام پژوهش مسئله-محور و همچنین فرآیند شناسایی مسئله واجد ارزش پژوهشی پرداخته شده است. سرانجام، یک چارچوب روش شناختی پنج مرحله ای در انتخاب مسئله و تدقیق عنوان پژوهش دکتری پیشنهاد گردیده و مدل روش شناختی پیشنهادی، در انتخاب موضوع پژوهش دکتری شهرسازی پیرامون "خاطره جمعی" به کار گرفته شده است.
۲۶.

ارزیابی سیاست های تامین مسکن بر ادراک کیفیت محیط مسکونی از منظر بهره برداران (مورد کاوی سیاست های سه گانه تأمین مسکن شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: «سیاست تأمین مسکن» «مسکن گروه های کم درآمد» «کیفیت مسکن» «کیفیت محیط مسکونی» «شهر بجنورد»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۷۳
تأمین مسکن مناسب یکی از مسائل پیچیده و بنیادین شهرهای امروزی به خصوص در کشورهای در حال توسعه تلقی می شود. در مواجه با این مسئله، در کشور ایران نیز تا کنون سیاست های متفاوتی برای تامین مسکن بکار گرفته شده است که با توجه به گذشت زمان هم اکنون پیامدهای آن ها آشکار شده است. با وجود مطالعات متعدد بر روی ارزیابی سیاست های مسکن، تا کنون مطالعه ای به منظور مقایسه پیامدهای سیاست های مختلف مسکن بر روی رضایتمندی ساکنان انجام نشده است. این پژوهش این پژوهش بر مبنای روش تحقیق مقایسه ای و با استفاده از تحلیل واریانس (ANOVA) انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده است. به منظور آشکارسازی پیامدهای انواع سیاست گذاری مسکن در تأمین نیازهای گروه های هدف، سه محله در شهر بجنورد که سیاست های متفاوت در آن ها اجرا شده است، با یکدیگر مقایسه شده اند. شهرک ولیصعر نماینده سیاست تأمین زمین و خدمات، گلستان شهر نماینده سیاست عرضه مسکن و احمدآباد نماینده سیاست توانمندسازی است. با استفاده از تحلیل واریانس، کیفیت ادراک شده این محلات از دیدگاه بهره وران در دو سطح مسکن (8 شاخص) و محیط مسکونی (12 شاخص) ارزیابی و مورد مقایسه قرار گرفته است.. در مجموع شهرک ولیعصر، وضعیت بهتری را از لحاظ اکثر شاخص های مسکن و محیط مسکونی نشان می دهد و سطح رضایتمندی در این محله به صورت محسوسی بالاتر از دو مورد دیگر بوده است. در مقایسه دو محله دیگر، هر دو محله وضعیت نامناسبی به لحاظ کیفیت محیط مسکونی دارند. در شاخص های مسکن، محله گلستان شهر در شاخص های کالبدی مسکن و محله احمد آباد در شاخص های اجتماعی مسکن وضعیت بهتری داشته اند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار شاخص ها میان محلات است. بطور کلی در تمامی محلات کیفیت محیط مسکونی از کیفیت مسکن پایین تر بوده است که علت اصلی را می توان در توجه بیشتر سیاست ها به مسکن و نه محیط مسکونی دانست.
۲۷.

صورت بندی نقد مکان از دریچه اقتصاد سیاسی؛ تدقیق امر «شهری-رابطه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکان اقتصاد سیاسی نقد امر شهری - رابطه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
بیان مسأله: مکان، لایه ای میانجی در قامت امر شهری-رابطه ای است. این برداشت هستی شناختی از مکان که از ظرفیّت مواجهه با ارتباطات پیچیده و منازعاتی محتمل برخوردار است، به منظور تدقیق، مستلزم مداقّه ای انتقادی است. آن وجهی از شهرگراییِ انتقادی مدِّ نظر است که این هستی شناختیِ بازتعریف شده را در بستر واقعیّات جامعه شهری از حیث بنیان های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بنشاند و مکان را در قامت یک انتزاع انضمامی تبیین نماید. اقتصاد سیاسی مکان توأم با آموزه های برآمده از نظریّه انتقادی، رهیافتی است در جهت نیل به این مهم. هدف: تدقیق مفهوم «مکان در قامت امر شهری-رابطه ای» به میانجی مداقّه ای انتقادی در بنیان های سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ اثر گذار بر مکان های شهری روش : پارادایم تلفیقیِ تحقیق مبتنی بر پسا اثبات گرایی و تفسیرگرایی است و واقعیّت های اجتماعی را به تبعیّت از ارزش های هنجاریِ مکان ، و نیز با مداخله مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تفسیر و تحلیل می کند. نوشتار پیشِ رو با اتّخاذ یک معرفت شناسیِ هنجاری-انتقادی و راهبرد قیاسی، و با کاربست رهیافت کیفی و از مجرای مرور اسناد کتابخانه ای و تحلیل و بسط آرای نظری، در پی یک صورت بندی انتقادیِ منسجم نسبت به مفهوم مکان با هدف تدقیقش به مثابه امر شهری-رابطه ای است. یافته ها و نتیجه گیری: «مکان به عنوان امر شهری-رابطه ای» در متن نیروها و مناسباتی قرار دارد که مُبیّن یک شیوه تولید مُعیّن اند. این نیروها و مناسبات از گذرِ نقد اقتصاد سیاسی به هشت سرفصل مشخّص ره می بَرند که مشتمل بر تبیین ارزش استفاده در مقابل ارزش مبادله در متن بت وارگی کالا، مالکیّت خصوصی در مقابل امر اشتراکی، انباشت سرمایه، حقِّ به شهر و نابرابری، دولت در مقابل بخش خصوصی، آکادمی و بازار، و ماهیّت دیالکتیکی مکان است. کارکرد موثّرِ مکان در قامت «امر شهری-رابطه ای» در متن شیوه تولید حاکم بر آن، منوط به برخی بالقوّه گی ها و نابالقوّه گی هایِ دخیل در تدقیق این هستی شناختی جدید از مکان است. 
۲۸.

شناسایی و اولویت بندی شاخص های مسکن گروه های کم درآمد بر مبنای رویکردی ادراکی-ذهنی، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت سکونت رویکرد ادراکی-ذهنی شاخص های مسکن مسکن گروه های کم درآمد شهر بجنورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۶۵
مقوله مسکن مسئله ای چندوجهی و در عین حال تشدید شونده است .ناتوانی گروه های کم درآمد در تأمین نیازهای خود در بازار رسمی زمین و مسکن، دولت ها را ناگزیر از نقش آفرینی در این حوزه نموده است. اتخاذ سیاست مناسب، مستلزم شناخت واقع گرایانه نسبت به نیاز بهره برداران میباشد. در این پژوهش هدف شناسایی نیازها، انتظارات و اولویت های گروه های کم درآمد در زمینه مسکن است. بدین منظور، روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شده است. نمونه موردی این پژوهش، شهر بجنورد که با مهاجرت گروه های مختلف از اقشار کم درآمد در دهه های اخیر مواجه بوده، انتخاب شده است. جمع بندی نتایج نشان داد که دغدغه بهره برداران بیشتر در خصوص محیط مسکونی بوده به گونه ای که 75درصد کدها در غالب 12 شاخص به این موضوع اختصاص یافته است. سایر کدها مرتبط با واحد مسکونی بوده و در غالب 8 شاخص استخراج شده است. تخصیص این شاخص ها به دسته بندی چهارگانه مستخرج از مبانی نظری نشان دهنده اولویت جنبه های اجتماعی (41 درصد) و کالبدی (35درصد) در ارزیابی کیفیت سکونت است. بررسی دقیق تر شاخص ها نشان دهنده تمرکز بیشتر ساکنان بر امنیت و آرامش محیط مسکونی در جنبه اجتماعی و دسترسی به خدمات عمومی در جنبه کالبدی است. این پژوهش می تواند مبنایی برای برنامه ریزی هدفمند مسکن گروه های کم درآمد مبتنی بر رویکرد ادارکی-ذهنی به منظور اولویت دهی به نیازهای واقعی بهره برداران باشد.
۲۹.

نقش متغیرهای جغرافیایی منطقه از نظر کرامت انسانی در برنامه ریزی شهری (نمونه مطالعاتی؛ محله حکیمیه و محله خیابان ایران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرامت انسانی محله متغیرهای جغرافیایی تهران برنامه ریزی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۹
محلات قدیمی و سنتی ایران با نوسازی های بی برنامه و تقلیدی و بدون توجه به توانمندسازی آنان در طرح های فرادست برخی کیفیات خود را از دست داده اند. بسیاری از این محلات از هسته های اولیه شکل گیری شهرها در طول تاریخ بوده اند اما امروزه به نظر می رسد می توان شاهد تنزل معیارهای کرامت انسانی در محلات و به دنبال آن بروز مشکلات در آن ها داد. این پژوهش با بررسی یک نمونه محله ی قدیمی و یک نمونه محله ی نوساز به دنبال آن است که بتواند به این پرسش ها پاسخ دهد که متغیرهای جغرافیایی منطقه از نظر کرامت انسانی در برنامه ریزی شهری چه نقشی دارند و آیا برنامه ریزی نوسازی محلات در تحقق حفظ و ارتقاء معیارهای این مهم نسبت محلات قدیمی در حفظ موفق باشند؟ با توجه به موضوع و هدف، این پژوهش توسعه ای بوده و روش تحقیق آن تطبیقی است. جهت تدوین چارچوب نظری از روش اسنادی استفاده شده است. بدین منظور، ابتدا معیارهای کرامت انسانی با استناد به آثار اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان تبیین می گردد. سپس جهت سنجش هر یک از متغیرها، تعدادی گویه و سوال تدوین شده که پرسشنامه ای نیمه ساخت یافته تشکیل می دهند. پس از تأیید روایی و پایایی، این پرسش نامه در دو محله به صورت تطبیقی سنجیده می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد؛ محله جدید حکیمیه که بر اساس الگوی ساخت و ساز معاصر نوسازی شده است به اعتلای هیچ یک از این معیارها منجر نشده است و معیارهای کرامت انسانی در محله سنتی و قدیمی خیابان ایران بیشتر از محله نوساز حکیمیه محقق شده است.
۳۰.

بررسی تحلیلی تجدیدحیات رودخانه های شهری به مثابه مکان عمومی پایدار و تبیین مدل مفهومی آن؛ نمونه موردی: بالقلی چای (اردبیل)، زاینده رود (اصفهان)، کارون (اهواز)، زرجوب (رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۹
رودخانه های شهری، بر اثر توسعه شتابان شهرنشینی با چالش های فراوانی روبرو شده اند. رویکرد مؤخر «بازآفرینی شهری پایدار آبکنار» در پی احیای آنها در قالب «مکان های پایدار» در توازن با مقوله حفاظت اکولوژیک است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی ارزیابی مردم از اقدامات انجام شده روی رودخانه ها و سنجش کلان کیفیت آنها به عنوان مکان های عمومی، در تلاش برای تبیین چگونگی تجدیدحیات رودخانه به مثابه مکان عمومی پایدار است. بنیان فلسفی پژوهش عمل گرایی، رویکرد آن آمیخته پژوهی و روش تحقیق، موردکاوی رودخانه در شهرهای اصفهان، اهواز، اردبیل و رشت است. مفهوم و چگونگی تجدیدحیات پایدار، از طریق ادبیات موضوع و تجارب مشابه واکاوی شده و به واسطه بررسی های میدانی مبتنی بر تحلیل محتوا و تئوری زمینه ای تکمیل شده است. مکان سنجی نمونه های موردی بیانگر آن است که از دیدگاه مردم، کیفیت مکان های عمومی مبتنی بر کارون و زرجوب در سطح متوسط به پایین، بالقلی چای اردبیل در سطح متوسط و زاینده رود اصفهان در سطح متوسط رو به بالا قرار دارد. اقدامات اصلاحی تا حدودی موجب ارتقای وضع رودخانه و مکان های عمومی آن شده است. تجدیدحیات پایدار رودخانه های شهری، به دنبال احیای آن در قالب «مکان عمومی پایدار» است. سازوکارهای کلان این رویکرد شامل: توازن ابعاد رودخانه و مواجهه فعال و جامع نگر با آن، تسهیل عملکردهای مختلف، رویکرد کل نگر نسبت به رودخانه، اولویت سلامت رودخانه به عنوان سامانه زیستی باز و سرشار از تنوع، تمرکز توأمان بر «درونداد، فرایند، برونداد، کیفیات، اثرات»، پیوستگی رودخانه، زمینه سازی حضور انسان برای تجربه مکان، بازتعریف جایگاه رودخانه در نظام های کلان زیست محیطی/ اجتماعی/ اقتصادی، تناظر فرایند با چرخه حیات مکان عمومی و متکی بر سازندهای آن، توجه به انتظارات شهروندان در فرایند مراجعه و تسهیل ارتباط شهر/ شهروندان/ رودخانه است. 
۳۱.

تبیین گونه ای متفاوت از تولید فضای غیررسمی در شهرستان مرزی بانه؛ انباشت سرمایه و تعمیق فقر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید فضای غیررسمی اسکان غیررسمی خانه دوم مدیریت و نهادهای رسمی سرمایه و فقر شهرستان مرزی بانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۹
ایجاد فضای باز در مبادلات میان مرزی غیررسمی، گسترش فضای غیررسمی توسط عوامل رسمی، مراجعه توریست خرید و انباشت سرمایه و وجود اقتصاد غیر مولد، منجر به ایجاد جاذبه بالایی برای اسکان در سکونتگاه های شهرستان بانه شده است به نحوی که نظام تولید فضا با شتاب زیادی از نظام برنامه ریزی پیشی گرفته است. هدف این پژوهش گونه شناسی جدید از نظام تولید فضای غیررسمی و بررسی نقش مدیریت رسمی در تولید فضای غیررسمی در شهرستان مرزی بانه است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی است. درراستای اهداف پژوهش، پیمایش هایی میدانی در سطح شهر و منطقه انجام شد. براساس یافته ها، نظام تولید فضای غیررسمی در شهرستان بانه از نظر مقیاس فضایی در سه سطح الف)ساخت و سازهای غیررسمی خانه های دوم در مقیاس منطقه ای، ب)پراکنده رویی و رشد روستاهای اطراف شهر، ج)گسترش محدوده های اسکان غیررسمی داخل شهر و از نظر ماهیت در دو دسته فقیر و غنی قرار گرفت. ضعف در مدیریت به هنگام، نبود برنامه منعطف و وجود عوامل و بازیگرانی که به تولید غیررسمی فضا دامن زده اند منجر به ظهور پیامدهای فضایی جدیدی در نظام تولید فضای شهرستان بانه شد. در راستای توسعه بسامان شهر و پیرامون، این عوامل باید بیش از پیش مورد توجه واقع شوند.
۳۲.

الویت بندی راهبردهای ارتقاء دلبستگی کودکان به محله گلسار شهر رشت با استفاده از QFD(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۳
افرادی که در دوره کودکی فرصت ایجاد رابطه دلبستگی با محله را پیدا نکرده باشند در بزرگسالی نیز شانس کمتری برای ایجاد پیوندهای احساسی با محیط زندگی خود خواهند داشت. با توجه به اهمیت دوره کودکی در دلبستگی مکانی، مقاله حاضر به دنبال ساخت و الویت بندی گزینه های راهبردی در جهت افزایش میزان دلبستگی کودکان به محله گلسار شهر رشت است. لحاظ نکردن خواسته های ذینفعان در فرایند ساخت و الویت بندی راهبردها منجر به اتلاف هزینه و عدم حصول نتیجه می گردد. ابزارهای نوین برنامه ریزی راهبردی مانند (QFD) بر الویت بندی راهبردها بر حسب نیازها ی ذینفعان تاکید دارند. در این راستا، در ابتدا با استفاده از روش عکاسی توسط کودکان و مصاحبه عمیق با 30 کودک نیازهای آنان شناسایی شده و در مرحله بعد از 400 نفر از کودکان و والدین آنها خواسته شده اهمیت هریک از نیازها را رتبه بندی نمایند. سپس راهبردها با تکنیک گروه اسمی توسط متخصصین و با استفاده از اطلاعات مرحله اول، راهبردهای موجود در طرح تفصیلی منطقه و مباحث تخصصی در جلسه گروه اسمی تدوین می گردند. در پایان با استفاده از ماتریس روابط راهبردها الویت بندی شده و برنامه های اجرایی مربوط به آنها بیان می گردند. نتایج نشان می دهد، راهبردهایی که باعث تسهیل بازی کودکان در محله شده، ارتباط آنان را با طبیعت شکل می دهد و آنها را در رویداد های فرهنگی و خلاقانه در سطح محله درگیر می کند، بیشترین کارایی را در تبدیل محله گلسار به محله دوست داشتنی از نظر کودکان خواهد داشت.
۳۳.

تحلیل محتوای مطالعات گردشگری شهری پایدار، با تاکید بر واژه شناسی مفهوم «چالش»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه شناسی گردشگری شهری پایدار تحلیل محتوا سیستماتیک چالش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۱
پیشینه و هدف زبان از مهم ترین ابداعات بشر در برقراری ارتباط است که از طریق آن افکار و احساس ها منتقل می گردد. زبان حاصل هم زیستی طولانی مدت بشر و نقش با اهمیتی در فرآیند تکامل آن ها ایفا کرده است. هر معرفت از پارادایمی برخاسته و با واژگان مختص خود تعریف می گردد؛ چراکه واژگان امکان انتقال دانش را فراهم ساخته و مبین دیدگاه معرفتی خود هستند. لذا به نظر می رسد کاربست غیردقیق آن ها به ویژه در فعالیت های پژوهشی، می تواند منجر به انحراف در تشخیص پارادایم فکری پژوهشگر شود و متعاقباً طرح پرسش و اهداف، راهکارهای نظری و عملیاتی، یافته ها و به ویژه نتایج پژوهش ها را مورد تردید قرار دهد. از این رو پژوهش حاضر سعی در تعریف صحیح واژه «چالش» و تبیین چارچوبی از معیارهای آن در حوزه پژوهش های شهری به ویژه گردشگری پایدار و سپس تحلیل محتوا مقاله های داخلی و خارجی گردشگری پایدار و در نهایت مقایسه تطبیقی شیوه نگرش آن ها با این واژه می باشد. مواد و روش ها در این بخش به منظور کالبد شکافی پژوهش و تحلیل عناصر بنیادین ساختار روش شناسی آن ، از مدل اقتباسی پیازپژوهش، اثر ساندرز استفاده شده است. بر این اساس، پارادایم این پژوهش تفسیری انتقادی و منطق آن استفهام است؛ پژوهش از نوع کیفی و راهبرد گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است؛ روش پژوهش تحلیل محتوای سیستماتیک است که با هدف دستیابی به تعریفی جامع از واژه «چالش» در پژوهش های شهرسازان در حوزه موضوعی گردشگری پایدار، اطلاعات مورد نیاز خود را با مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه جمع آوری کرده و از روش تحلیل محتوای سیستاماتیک بهره برده است. به منظور تکمیل پرسشنامه ها، تعداد ده نفر خبره با روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی انتخاب شده اند. در واقع این پژوهش ابتدا با تلفیق اشتراک تعاریف پژوهش های داخلی و خارجی از واژه چالش، سعی داشته است تا به تعریفی جامع از این واژه دست یابد و معیارهای آن را استخراج نماید؛ سپس روایی آن ها را به تایید خبرگان برساند. در مرحله بعد بر اساس معیارهای مستخرج و با استفاده از روش تحلیل محتوای سیستماتیک به بررسی و تفسیر نظام مند و جامع محتوای پژوهش های گردشگری پایدار و تحلیل نگرش پژوهشگران در خصوص واژه «چالش» پرداخته است. لذا پژوهش حاضر مبتنی بر پنج مرحله شامل تعیین هدف مطالعه، جمع آوری داده های پژوهش، کدگذاری واحدهای تحلیل، طبقه بندی و ارزیابی تفسیری از مقوله های انجام شده است. یافته ها و بحث براساس نتایج این پژوهش تعریف مورد نظر واژه چالش در پژوهش های حوزه گردشگری عبارت است از: «چالش شرایط و موقعیت جدیدی است که مسائل و مشکلاتی را در حوزه های متعدد و ابعاد مختلف، از بیرون بر نظام شهری وارد می کند و مسیر آینده آن را تحت تاثیر قرار می دهد؛ چنان که با توجه به مقیاس آن، نظام شهری نیازمند به کارگیری مسئولانه و فعالانه کلیه توان های بالقوه و بالفعل خود به منظور ارائه راهکار های نویدبخش برای غلبه بر شرایط حاکم و رسیدن به اهداف مدنظر می باشد». درنهایت با توجه به واکاوی و مقایسه تطبیقی چهل مقاله داخلی و خارجی، براساس تعریف معیار، اینگونه به نظر می رسد که در حال حاضر، برای برخی از پژوهشگران داخلی فهم روشن و دقیقی از واژه چالش وجود ندارد. نتیجه گیری به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی تفاوت نگرش به واژه چالش در پژوهش های داخلی و خارجی، ترجمه لغوی این واژه در زبان فارسی می باشد؛ که بایستی در پژوهش های آتی کلیه جوانب کاربرد مفهوم این واژه و معیارهای آن را در نظر بگیرند.
۳۴.

چارچوبی نظری در تعیین آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی مفهوم خاطره جمعی در مرکز تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاطره جمعی دگرگونی پیوستگی پایایی آستانه بهینه مرکز تاریخی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۶
دگرگونی ارزش ها، آداب فکری و زیستی و تغییر رابطه انسان با جهان و طبیعت، مخدوش شدن انسجام دیرینه کالبدی، اجتماعی و فرهنگی از جمله چالش های شهرهای ایرانی در دوران معاصر است که فراموشی خاطرات جمعی و دگرگونی مفهوم شهر را در پی داشته است. هدف از نوشتار حاضر، مطالعه آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی در راستای حفاظت از مفهوم شهر و خاطره جمعی در مرکز تاریخی تهران است. پژوهش، از روش کیفی و راهبرد پدیدارشناسانه (پدیدارشناسی توصیفی) استفاده می کند. در این نوشتار، ضمن مرور نوشتگان مرتبط با خاطره جمعی، دگرگونی، پیوستگی و پایایی، یک چارچوب نظری برای انجام مطالعه پدیدارشناسانه تدوین گردیده و بر پایه آن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 41 نفر از اهالی مرکز تاریخی تهران (از متولدین دهه های گوناگون و از اقشار و طیف های اجتماعی متفاوت) به انجام رسیده است. نتایج این پژوهش، علاوه بر گونه بندی خاطرات جمعی (خاطرات خانه و محله، خاطرات فرهنگی-اجتماعی، مذهبی، ملی-سیاسی، طبیعی و شهری)، صورت بندی نظری مفاهیم «دگرگونی»، «پیوستگی» و «پایایی» را دربر می گیرد. صورت بندی نظری مفهوم دگرگونی در مرکز تاریخی تهران، حکایت از چهار سندروم یا نشانگان «دگرگونی متداوم»، «ترک محله پدری»، «آشیانه خالی» و «فراموشی متداوم» دارد. برپایه چارچوب نظری پژوهش، می توان گفت که آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی در مرکز تاریخی تهران در حدودی است که در آن، «دگرگونی متداوم» محدوده متوقف گردد و ساختار هویتی آن از طریق غلبه فرهنگ مرمت بر فرهنگ تخریب و نوسازی، حفظ شخصیت مرکز تاریخی و حفظ سبک زندگی و شیوه سکونت اصیل تداوم یابد که این خود متضمن «توقف ترک محله پدری» و «بازگشت به آشیانه های خالی» است. همچنین لنگرگاه های خاطره از طریق حفظ یا یازیابی سرنخ های کالبدی (ابنیه تاریخی)، سرنخ های اجتماعی (بافت اجتماعی) و سرنخ های فرهنگی (قصه ها و ضرب المثل ها و زبان شیرین تهران) تثبیت گردند که این خود منجر به توقف «فراموشی متداوم» و حفظ خاطره جمعی خواهد شد.
۳۵.

Providing a Flexible Conceptual Framework to Define “Second Home”: A Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Second home Conceptual categories Systematic literature review Conceptualization conceptual framework Rural areas

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۲
Purpose - Although second home ownership is a growing phenomenon and a common lifestyle in most parts of the world, especially in rural areas, there is still no specific conceptual classification to define this phenomenon in the theoretical literature. Due to the complexity and variety of second homes; many definitions, terms and conceptual features have been mentioned regarding this fuzzy concept, increasing the conceptual disturbances in this field even more. To fill this gap, this research aims to provide a flexible conceptual framework to define “second home” through a systematic review of various sources.Design/methodology/approach - In this research, by conducting a systematic review process, 75 international articles were identified for study. Then, the conceptual framework of second homes was formulated in the form of categories, subcategories and conceptual codes using the content analysis method.Findings - The results show that, in total, six categories, including physical characteristics, the pattern of expansion and tenure, spatial characteristics, sensory-emotional characteristics, socioeconomic characteristics and usage characteristics form the “second home” conceptual framework. In this framework, the conceptual categories are stable and repeatable in all contexts, while the conceptual codes are fluid and adaptable in geographical and temporal situations.Originality/value - So far, no systematic review has been done to reduce the conceptual dispersion in the second home literature. The proposed framework highlights two characteristics of fluidity and stability, which help to disambiguate the “second home” concept and it is a suitable alternative for numerous definitions and different conceptual features of the second home. The results of this research can aid scholars in clarifying the second home concept and applying it in different contexts.
۳۶.

پیامد سیاست های هدایت و کنترل رشد بر روند گسترش سکونتگاه های پیراشهری در هاله کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های هدایت و کنترل رشد سکونتگاه های پیراشهری هاله کلانشهری تهران پیراشهرنشینی سرریز توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
فرایند تحول و گذار از مراکز روستایی به شهری در قلمروی پیرامونی کلانشهر تهران یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی، در دهه های اخیر روند درحال رشد و گسترشی داشته است. یکی از نیروهای تاثیرگذار بر چنین تحولاتی سیاست های هدایت و کنترل رشد شهر است. این سیاست ها از ابعاد کلانی چون کمربند سبز و مرزهای رشد شهری تا ابعاد خردی همچون ضوابط و مقررات توسعه شهری و منطقه بندی کاربری اراضی در طرح های جامع شهری را در بر می گیرند. برون فکنی و سرریز توسعه از مراکز جمعیتی دارای نظام هدایت و کنترل رشد فضایی به مراکز با نظام هدایت و کنترل رشد ضعیف یا فاقد آن در شرایط وجود تفرق سیاسی و تعدد قلمروهای مدیریتی در منطقه کلانشهری تهران، موجب پیراشهرنشینی پراکنده و رشد قارچ گونه سکونتگاه های پیراشهری به ویژه در قلمروی جنوبی کلانشهر تهران می شود. هدف از این پژوهش بررسی روند گذار از سرریز توسعه منتج از اعمال سیاست های کنترل رشد به گسترش پیراشهرنشینی در هاله کلانشهری تهران است که در شرایط پخش چنین سیاست هایی در بین قلمروهای مدیریت محلی در منطقه صورت می گیرد. تحلیل این روند بر اساس تغییرات نرخ رشد جمعیت طی دوره ۱۳۷۵- ۱۳۸۵ خورشیدی در مراکز جمعیتی مستقر در هاله کلانشهری تهران است که در مدل مفهومی فرایند محوری صورت می گیرد.
۳۷.

تدوین مدل ساختاری عوامل مکانی مؤثر بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده شهری به کمک تحلیل عامل و تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری اجتماعی شاخص مکانی تحلیل عامل تحلیل مسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۲
معضلات اجتماعی یکی از مسائل مهم بافت های فرسوده در ایران است که می توان از آن به عنوان «ناپایداری اجتماعی» یاد کرد. با این وجود در تهیه طرح های نوسازی برای این گونه بافت ها کمتر به لایه ها و ابعاد اجتماعی به طور کاربردی پرداخته می شود. «پایداری اجتماعی» یکی از ابعاد سه گانه توسعه پایدار است که چهارچوب نظری آن می تواند در راستای توجه به بهبود وضعیت اجتماعی بافت های شهری، در طرح ها و برنامه های شهرسازی مورد استفاده قرار گیرد. استفاده کاربردی از این چهارچوب نظری، مستلزم تدوین شاخص ها و عواملی شهرسازانه است که بر ارتقاء پایداری اجتماعی اثرگذار باشد. این مقاله که بخشی از فرآیند یک رساله دکتری است، در پی آن است که ساختار شاخص ها و عوامل مکانی تأثیرگذار بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده شهری و مدل حاصل از آن ها را تدوین نماید. به این منظور ابتدا پیمایشی مقطعی در باب میزان اثرگذاری شاخص های مکانی برآمده از مرحله قبلی این پژوهش بر ارتقاء پایداری اجتماعی، میان 91 نفر از کارشناسان دارای تجربه در نوسازی بافت های فرسوده و 176 نفر از مردم ساکن بافت فرسوده محله تختی در تهران (به عنوان نمونه موردی)، انجام پذیرفت. سپس با استفاده از روش تحلیل عامل و نرم افزار SPSS، شاخص های ارزیابی شده در ساختاری از عوامل دسته بندی شده و به کمک روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS مدل حاصل از روابط میان این عوامل و ضرایب هم بستگی آن ها تدوین گردید. بر این اساس، 20 شاخص مکانی تأثیرگذار بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده در 5 عامل «امنیت»، «فعالیت پذیری»، «هویت مندی»، «انسجام کالبدی- فضایی» و «مردم مداری» دسته بندی و ضرایب هم بستگی میان آن ها در قالب مدل حاصل تعیین گردید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان