اعظم بیانلو

اعظم بیانلو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

رابطۀ نگرش دینی با اضطراب سلامت و اضطراب مرگ افراد در معرض کووید 19 و افراد عادی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نگرش دینی اضطراب سلامت اضطراب مرگ کووید- 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
با شیوع ویروس عالمگیر کووید 19 نه تنها سلامت جسم، بلکه سلامت روان میلیون ها انسان در معرض خطر قرار گرفت. به سبب نقش اعتقادات دینی در افزایش سازوکار های انطباقی انسان ها، این پژوهش ارتباط «نگرش دینی» با «اضطراب سلامت» و «اضطراب مرگ» افراد در معرض کووید 19 و افراد عادی را بررسی کرده است. روش پژوهش از نوع «توصیفی همبستگی» بوده است. 368 تن به روش «در دسترس» و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از مقیاس «نگرش سنج دینی»، پرسشنامه «سنجش اضطراب سلامت» و پرسشنامه «سنجش اضطراب مرگ» برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. مطابق یافته ها، متغیر «اضطراب سلامت» و «اضطراب مرگ» بین افراد در معرض کووید 19 و عادی تفاوت معناداری داشت؛ ولی در نگرش دینی دو گروه تفاوت معناداری به دست نیامد. در افراد در معرض کووید 19 ارتباط «نگرش دینی» با «اضطراب سلامت» و «اضطراب مرگ» معنادار بود، درحالی که در افراد عادی ارتباط معناداری وجود نداشت. همچنین متغیر «نگرش دینی» توانست «اضطراب سلامت» و «اضطراب مرگ» را در افراد در معرض کووید 19 پیش بینی کند. می توان نتیجه گرفت که افراد در معرض کووید 19 بیش از افراد عادی نشانه های بدنی را به صورت علائم تهدیدآمیز تفسیر می کنند و افکار منفی و مزاحم بیشتری درباره مرگ خود یا اعضای خانواده شان دارند. اما به نظر می رسد مطابق نظریه «مدیریت وحشت»، باورهای دینی پیش بینی کننده خوبی برای کاهش اضطراب سلامت و اضطراب مرگ در همه گیری ها، به ویژه در افراد در معرض بیماری است. به همین سبب، توصیه می شود در مواردی همچون همه گیری ها، مداخله های دینی بیش از گذشته مدنظر قرار گیرد.
۲.

تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد نظارت راهبرد برنامه ریزی توان بخشی حافظه آینده نگر اوتیسم با عملکرد بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۵۰۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالاست. روش: 9 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا با روش هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح تک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. جمعاً هر شرکت کننده 12 جلسه آموزش راهبرد نظارت و برنامه ریزی را در هر هفته سه جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرده است. از ابزارهای تکلیف حافظه آینده نگرکرنز، پروتکل آموزش حافظه آینده نگر، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر، پرسش نامه استاندارد سنجش دامنه اتیسم و مقیاس درجه بندی درخودماندگی گیلیام برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شده است. یافته ها: مطابق با یافته ها، شرکت کنندگان در گروهی که راهبردهای هر دو تکلیف را دریافت کرده بودند عملکرد بهتری داشتند و هر 9 شرکت کننده در تکلیف رویدادمحور اندازه اثر بالایی را نشان داده اند، ولی در تکلیف زمان محور فقط دو شرکت کننده گروه مختلط و دو شرکت کننده گروه زمان محور، اندازه اثر متوسطی را به دست آورده اند. نتیجه گیری: آموزش این راهبردها می تواند نقش مؤثری در بهبود حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا داشته باشد و نظارت و برنامه ریزی آنها را برای تکالیف روزمره بهبود بخشد.
۳.

تأثیر آموزش راهبرد حافظه آینده نگر زمان محور و رویداد محور در بهبود عملکرد حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه آینده نگر رویدادمحور حافظه آینده نگر زمان محور راهبرد نارسایی توجه/ فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۵۰۰
زمینه و هدف: کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی دارای نارسایی معنادار در برنامه ریزی، مهار کردن تکلیف در حال انجام، و تکمیل تکالیف مربوط به زمان آینده، هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر آموزش راهبرد حافظه آینده نگر زمان محور و رویداد محور در بهبود عملکرد حافظه آینده نگرکودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بود. روش: پژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح ت ک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 3 نفر از کودکان پسر 7 تا 10 ساله مبتلا به نارسایی توجه/فزون کنشی در مقطع ابتدایی شهر قم بود که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هر 3 کودک، 12 جلسه انفرادی آموزش راهبرد حافظه آینده نگر دریافت کردند. ابزار مورد استفاده، شامل تکلیف حافظه آینده نگر (کرنز،2000) ، مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری کودکان -فرم معلم (کانرز، 1998)، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر (وکسلر، 2003) بود. برای آموزش راهبردها، برنامه مداخله ای حافظه آینده نگر والدم، دفالت و مک دنیل ( 2014) متناسب سازی و مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در تکلیف زمان محور، تعداد چک کردن سوخت و در تکلیف رویدادمحور، تشخیص درست نشانه ها در جلسات درمان، و پیگیری افزایش پیدا کرد. اندازه اثر آموزش راهبرد در بهبود عملکرد حافظه آینده نگر زمان محور و رویدادمحور بین 15/1 تا 7/2 به دست آمد که اندازه اثر بالایی است. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای حافظه آینده نگر موجب بهبود رفتارهای نظارت کردن و تشخیص به موقع نشانه های تکالیف آینده نگر می شود، در نتیجه عملکرد حافظه آینده نگر و انجام تکالیف روزانه در این کودکان بهبود می یابد.
۴.

رابطه ناگویی خلقی و کیفیت زندگی در بیماران با شکایت درد مراجعه به درمانگاه های پزشکی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی درد ناگویی خلقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۷۰۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط ناگویی خلقی و کیفیت زندگی در بیماران شکایت درد و افراد سالم انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل200 نفر (100 بیمار با شکایت درد و 100 نمونه از افراد سالم با فاصله سنی 18-60) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده های به دست آمده از مقیاس ناگویی خلقی(TAS-20) و پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی (SF-36) با آزمون t مستقل، همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شد. یافته ها: براساس یافته ها دو گروه بیماران و افراد سالم هم در مقیاس ناگویی خلقی و هم کیفیت زندگی تفاوت معنادار داشتند. در آزمون همبستگی نیز ارتباط بین ناگویی خلقی و کیفیت زندگی به ویژه در زیر مقیاس های مشکل در توصیف احساسات و تفکر عینی در گروه بیماران قوی تر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درد موجب ارتباط قوی تر ناگویی خلقی و کیفیت زندگی می شود و بعد روانی کیفیت زندگی بیشتر از ابعاد دیگر تحت تأثیر ناگویی خلقی قرار دارد.
۵.

ارزیابی و مقایسه تفکر خلاق در کودکان یک زبانه و دوزبانه زودهنگام همسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر خلاق دوزبانه های زودهنگام همسان انعطاف پذیری ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۲۷۴
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه تفکر خلاق در کودکان یک زبانه و دوزبانه زودهنگام همسان با در نظر گرفتن متغیر جنس انجام شد. مطالعه حاضر جزء طرح های علی- مقایسه ای است. نمونه پژوهش شامل 200 دانش آموز دختر و پسر (100 دانش آموز دوزبانه ترکی- فارسی و 100 دانش آموز یک زبانه فارسی) بود که به صورت در دسترس از مدارس ابتدائی ناحیه 2 قم انتخاب شدند. دوزبانه های زودهنگام همسان از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته شامل اطلاعات جمعیت شناختی، که به دو زبان ترکی و فارسی انجام می شد، تشخیص داده شدند و با استفاده از آزمون تفکر خلاق تورنس (نسخه تصویری فرم B) داده ها جمع آوری و نتایج با آزمون t برای گروه های مستقل تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معناداری در تفکر خلاق دوزبانه ها با یک زبانه ها و دخترها با پسرها وجود دارد. در بین گروه ها، دوزبانه ها و پسرها نسبت به یک زبانه ها و دخترها عملکرد بهتری داشتند. علاوه بر نمره کل خلاقیت در خرده مقیاس های تفکر خلاق نیز تفاوت گروه ها معنادار بود که نشان دهنده تفاوت در چگونگی تفکر خلاق آن ها می باشد. می توان عملکرد بهتر دوزبانه ها در این پژوهش را به نوع دوزبانه ها، یعنی زودهنگام همسان، ارتباط داد، زیرا مطابق یافته هایی است که معتقدند این نوع از دوزبانه ها از انعطاف پذیری ذهنی بالاتری در انجام تکالیف شناختی برخوردارند. تصویری بودن آزمون مورد استفاده در این مطالعه نیز از جمله دلایل بهتر عمل کردن پسرها نسبت به دخترها می باشد.   
۶.

تحول تفکر خلاق در کودکان یک زبانه و دوزبانه زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یک زبانه تحول تفکر خلاق دوزبانه زودهنگام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول تفکرخلاق و مؤلفه های آن در کودکان یک زبانه و دوزبانه زود هنگام انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل 260 دانش آموز دختر و پسر (130 دانش آموز دوزبانه زود هنگام آذری فارس و 130 دانش آموز یک زبانه فارس) بود که به صورت در دسترس از مدارس ابتدائی ناحیه دو قم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون تفکر خلاق تورنس (TTCT؛ نسخه تصویری فرم B، 1974) جمع آوری و با آزمون تحلیل واریانس چند راهه و مقایسه زوجی میانگین ها تحلیل شد. یافته ها: براساس یافته ها، جنس، زبان و پایه تحصیلی بر تفکر خلاق و مؤلفه های آن تأثیر معنادار داشتند و موجب روند غیرخطی تحول خلاقیت در بین گروه ها شدند. نتیجه گیری: تعامل جنس، زبان و سن بیشترین تأثیر محسوس را در روند تحولی خلاقیت دارد، به گونه ای که پسرهای دوزبانه در پایه های تحصیلی بالا خلاق تر و دخترهای یک زبانه ضعیف تر از سایر گروه ها عمل کردند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان