مدل یابی روابط ساختاری لفاظی گری مدیران با بینش رفتاری کارکنان و اوباش گری سازمانی: نقش میانجی سوگیری شناختی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و مدل یابی روابط ساختاری میان لفاظی گری مدیران، بینش رفتاری کارکنان و اوباش گری سازمانی با نقش میانجی سوگیری های شناختی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اجرایی شهرداری در سال 1403 بود. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و جهت تعیین حجم نمونه از نرم افزار جی پاور استفاده شد. این نرم افزار با درنظرگرفتن اثرات متغیرهای میانجی و تعداد متغیرهای موجود در مدل، حجم نمونه مناسب را محاسبه کرد و نمونه ای به تعداد 350 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس لفاظی گری مدیران کلیاسمان و باآنک (2015)، مقیاس بینش رفتاری کارکنان گاجن، کواستنر و زاکرمن (2011)، مقیاس اوباش گری سازمانی حسینی و یوسفی (2020) و مقیاس سوگیری های شناختی تورسکای و کانمن (1974) بود. پایایی ابزارها با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید و روایی آنها با تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که لفاظی گری مدیران، تأثیر مثبت و معناداری بر بینش رفتاری کارکنان دارد. همچنین، نقش میانجی سوگیری های شناختی در رابطه بین لفاظی گری مدیران و اوباش گری سازمانی تأیید شد. نتایج نشان می دهد که مدیران باید از لفاظی های انگیزشی و شفاف برای بهبود بینش کارکنان استفاده کنند و از ایجاد سوءبرداشت و سوگیری های شناختی میان کارکنان جلوگیری نمایند. همچنین، تقویت بینش مثبت کارکنان می تواند به کاهش رفتارهای مخرب در سازمان منجر شود.Modeling the Structural Relationships of Managers' Rhetoric with Employees' Behavioral Insight and Organizational Aggression: The Mediating Role of Cognitive Biases
This study aimed to investigate and model the structural relationships between managers' rhetoric, employees' behavioral insight, and organizational aggression, with the mediating role of cognitive biases. The statistical population included all executive employees of the municipality in the year 1403 (2024). A stratified random sampling method was used, and the sample size was determined using G*Power software. This software calculated the appropriate sample size by considering the effects of mediating variables and the number of variables in the model, resulting in a sample of 350 individuals. Data collection tools included the Managers' Rhetoric Scale by Kleinsmann and Buunk (2015), the Employees' Behavioral Insight Scale by Gagné, Koestner, and Zuckerman (2011), the Organizational Aggression Scale by Hosseini and Yousefi (2020), and the Cognitive Biases Scale by Tversky and Kahneman (1974). The reliability of the tools was confirmed using Cronbach's alpha, and their validity was examined through confirmatory factor analysis. The data were analyzed using structural equation modeling (SEM) in AMOS software. The findings indicated that managers' rhetoric has a significant positive impact on employees' behavioral insight. Additionally, the mediating role of cognitive biases in the relationship between managers' rhetoric and organizational aggression was confirmed. The results suggest that managers should use motivational and clear rhetoric to improve employees' insight and prevent misunderstandings and cognitive biases among employees. Furthermore, fostering positive insight among employees can lead to a reduction in destructive behaviors within the organization.
تبلیغات
