پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی کمال گرایی در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و اختلال وسواس-جبری ارتباطی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه افراد متاهل شهر لاهیجان در سال 1402 بود؛ در این پژوهش 384 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست (FMPS؛ فراست و همکاران، 1990)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (AAQ؛ هازان و شیور، 1987)، پرسش نامه وسواسی جبری متمرکز بر همسر (PROCSI؛ قمیان و همکاران، 1398) و پرسش نامه وسواس جبری ارتباطی (ROCI؛ قمیان و همکاران، 2021) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی ناایمن و کمال گرایی به صورت مستقیم بر وسواس جبری ارتباطی اثر داشت؛ همچنین سبک دلبستگی ناایمن بر کمال گرایی اثر مثبت و معنادار داشت (05/0>P). همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که کمال گرایی بین سبک دلبستگی ناایمن و وسواس جبری ارتباطی نقش میانجی داشت (05/0>P). از مجموع یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که دلبستگی ناایمن به صورت مستقیم و با میانجی گری کمال گرایی بر اختلال وسواس-جبری ارتباطی اثر داشت.