آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۵۲

چکیده

عدالت/ برابری اجتماعی از آن رو که مفهومی بسیار گسترده و ابعاد و زوایای بسیاری دارد، در دانش هایی چون اخلاق، فرهنگ، سیاست و اقتصاد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. عدالت در فکر و فرهنگ اسلامی نیز، فراتر از امر اخلاقی، جایگاه بلندی دارد تا جایی که قوام جهان هستی به آن نسبت داده شده و بنیاد تمامی کارهای نیک آدمی به ویژه در حوزه حکمرانی به حساب آمده است. در قرآن آیه ۸ سوره مائده آمده عدالت پیشه کنید که به تقوای الهی نزدیک تر است، هم چنین آمده خشم و دشمنی، نباید موجب زیر پا نهادن عدالت شود. در اندیشه سیاسی، به ویژه در عرصه حکمرانی به فراوانی درباره آن سخن به میان آمده است. امام علی7 که مدتی در منصب خلافت مسلمین قرار داشت، هم به اعتبار جایگاه سیاسی ، هم جایگاه دینی و هم کنشگر فعال اجتماعی، دغدغه های خود را در خصوص آن نشان داده و در رویکردی اجتماعی، عدالت را مایه قوام و استواری مردم و مایه استحکام نظام سیاسی شمرده است. مقاله حاضر به روش تاریخی- فلسفی، البته مثبت نگرانه/ ارزشی می کوشد تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که فلسفه برابری اجتماعی در سنت علوی چه بود و امام علی7 در حکمرانی چگونه با آن مواجه شده است؟ فرضیه کانونی پژوهش آن است که امام با رویکرد تمدنی که بر انسان شناسی، هستی شناسی و دین شناسی استوار است، وارد این عرصه شده و دغدغه مندانه برای اصلاح جامعه گام برداشت. گرچه در خصوص کرد و کارهای امام آثار فراوانی پدید آمده، اما با رویکرد پیش رو، خلأ مشهودی وجود دارد که نیازمند پژوهش و تبیین است.

تبلیغات