معیشتی مردم بومی، درخور توجه ویژه است. با این وجود، بیشتر منابع بازتوانی به مسکن اختصاص داده می شود و بازآفرینی کسب وکارهای کوچک مورد غفلت قرار می گیرد. از این رو، پژوهش حاضر باهدف مفهوم پردازی الگوی فرآیندی بومی جهت بازآفرینی کسب وکارهای کوچک شهری و روستایی انجام شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر ماهیت داده کیفی و ازنظر روش، تحلیل محتوا است. جامعه موردمطالعه را مطلعان کلیدی و خبرگان حوزه کسب وکار تشکیل داد. به منظور گردآوری داده های موردنیاز، با استفاده از روش نمونه گیری نظری و با بهره مندی از فنون قضاوتی و گلوله برفی، با 29 نفر از مطلعان کلیدی مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند صورت پذیرفت. حجم نمونه، وابسته به اشباع نظری داده ها بود. به منظور سنجش اعتبار پژوهش، از روش های مثلث سازی، روش کنترل اعضاء و بازبینی توسط خبرگان استفاده شد. براساس یافته های پژوهش حاصل از مراحل کدگذاری، 76 کد اولیه، 31 مفهوم و 3 مقوله از متن مصاحبه ها استخراج گردید. افزون بر این، نتایج تحلیل محتوای داده ها حاکی از این است که الگوی فرایندی بازآفرینی کسب وکارهای کوچک، مشتمل بر سه مرحله راهبردهای قبل از بحران، حین بحران و پس از بحران است. به نظر می رسد انجام اقدامات پیشگیرانه قبل از وقوع بحران و اتخاذ تصمیمات مناسب در حین و پس از وقوع بحران، می تواند تأثیر بسزایی در روند بازآفرینی کسب وکارها و سایر ابعاد بازسازی نظیر بازسازی کالبدی، اجتماعی و روانی داشته باشد. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده سیاست گذاران، متولیان امر و مالکان کسب وکارها قرار گیرد.