آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۶

چکیده

اواخر دهه 70 میلادی تا اوایل دهه 90 میلادی، پاتنم نظریه ای پروراند که به رئالیسم درونی مشهور بود و شعارش از این قرار بود: «ذهن و جهان در کنار یک دیگر به ذهن و جهان سروشکل می دهند». رئالیسم درونی دو مؤلفه اصلی داشت: نسبیت مفهومی و وابستگی صدق به اظهارپذیری عقلانی در شرایط ایده آل. در این مقاله استدلال خواهد شد که در مؤلفه دوم؛ یعنی وابستگی صدق به اظهارپذیری عقلانی در شرایط ایده آل، نوعی تعارض درونی وجود دارد. در این راستا، پس از شرح و تبیین این مؤلفه خواهیم دید که «ایده آل سازی شرایط معرفتی» ناشی از تأکیدات پاتنم بر شهودات رئالیستی ما درباره صدق است. همچنین خواهیم دید که پاتنم ترجیح می دهد از عبارت «شرایط به حد کافی خوب» به جای «شرایط ایده آل معرفتی» استفاده کند. در ادامه استدلال خواهد شد که «شرایط به حد کافی خوب» ویژگی هایی دارند که با شهودات رئالیستیِ ناظر به صدق، تعارض پیدا می کنند. بدین ترتیب، می توان نتیجه گرفت که رویکرد پاتنم به صدق در دوره رئالیسم درونی اش حاوی نوعی تعارض درونی است.

An Internal Incompatibility in Internal Realism

During the 80s, Hilary Putnam developed a metaphysical viewpoint called 'internal realism'. Its slogan said, "the mind and the world together make up the mind and the world." According to Putnam, internal realism has two elements: 1) conceptual relativity and 2) seeing truth as idealized rational assertability. Here it will be argued that there is an internal incompatibility in the second element; i.e. truth as idealized rational assertability. To explain this incompatibility, firstly it will be shown that the idealization of rational assertability is duo to Putnam's emphasis on realistic intuitions of truth. Secondly, it will be shown that Putnam prefers to use 'sufficiently good conditions' instead of 'ideal conditions' to make a distinction between his idea and pierce's. Finally, it will be argued that some implication of 'sufficiently good conditions' is incompatible with those realistic intuitions of truth. Hence, one can conclude that there is an incompatibility in Putnam's attitude toward truth.

تبلیغات