محمد حسن خان اعتمادالسلطنه، یکی از تاریخ نگاران عصر قاجار است. او چون به دربار شاه راه داشت، نکته های قابل توجهی از زندگی رجال، وضع اجتماعی، زدوبندهای سیاسی و مسائل پشت پرده را در کتابی به نام روزنامه خاطرات آورده است. از آنجا که تردید است در اینکه سایر آثار موسوم به او نوشته خود او باشند، بنابراین در این مقاله، برای شناخت اندیشه های اعتمادالسطنه، روزنامه خاطرات که نوشته اوست، مورد توجه قرار دارد. یافته های این پژوهش، بر اساس روش تاریخی و توصیف و تحلیل اندیشه های اعتمادالسلطنه در کتاب روزنامه خاطرات به دست آمده و حاکی از آن است که او با وجود آشنایی با تمدن غرب و رواج روشنگری در ایران، در زمینه اندیشه اجتماعی، دیدگاهی سنّتی داشته است؛ به طوری که اندیشه های وی در مورد شاه، این بود که او سایه خداوند بر روی زمین است. اعتمادالسلطنه، در زمینه سیاسی، مخالف هرگونه دگرگونی و تغییر است و هرنوع اصلاحی را در چارچوب حفظ وضع موجود می داند. افکار سیاسی او در زمینه قانون، حکومت استبدادی، حکومت مذهبی و اعطای آزادی به مردم، از جمله نمونه هایی است که او در آنها این اندیشه خود را نشان می دهد. از طرفی، اندیشه های وی در حیطه اقتصاد نیز به افزایش ثروت، درآمدزایی، صرفه جویی و عدم خروج سرمایه از مملکت منجر شد که در این مقاله، به تحلیل و تبیین این موارد می پردازیم.