آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

مولانا جلال الدّین از عرفای شهیر جهان اسلام است که تلاطم امواج تعلیماتش سراسر جهان را فرا گرفته است؛ مثنوی معنوی او مجموعه ای است مشحون از تعالیم و آموزه های بی بدیل که بشر را به سعادت حقیقی رهنمون می-سازد. سلطان ولد به عنوان فرزند و مرید مولانا از دریای معارف پدر سیراب گشته و با تجربیات و مکاشفات جدیدی که در عرصه عرفان دارد، به آنها تبلوری خاص بخشیده است. نگارندگان در این جستار آموزه های سلوک را در مثنوی مولوی بررسی می کنند و میزان بازتاب آنها را در مثنویهای سلطان ولد آشکار می سازند. نتیجه پژوهش ما را به این حقیقت رهنمون می کند که بسیاری از آموزه های عرفانی موجود در مثنوی معنوی در این مثنویها بازتاب یافته و سلطان ولد در مباحثی مانند ریاضت، جوع، چله نشینی و ذکر از اندیشه مولانا تأثیر پذیرفته است. مولانا و به تبع او سلطان ولد راه رستگاری را در ریاضت و جهاد اکبر می دانند و به سالکان توصیه می کنند که سخره نفس امّاره نشوند و در سایه عنایت انسان کامل آن را مهار کنند؛ علاوه بر این، عارف بلخی و مریدش سلطان ولد جوع را متعلق به خاصان حق و این موهبت الهی را موجب شکوفایی قابلیتهای معنوی انسان دانسته اند. در اندیشه مولانا و به تأسی از او سلطان ولد خلوت و عزلت امری ضروری نیست و مصاحبت با انسان کامل بسی برتر از آن است؛ این دو مرشد طریقه مولویه ذکر خدا را زداینده اوهام از خاطر مریدان می دانند و مراتب ذاکران را متفاوت می شمارند.

تبلیغات