آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، نقطه عطف تاریخی و سرآغاز دوران جدیدی از حیات حکومت اسلامی در تاریخ جهان اسلام به شمار می رود. یکی از بارزه های این تحول شگرف ، احیاء مفاهیم ناب الهی- انسانی در چارچوب آموزه های دین مبین اسلام می باشد؛ اما این احیاگری که به نوعی نشات گرفته از مطالبات مردمی بشمار می رود ،محدود به تنگناهای زمانی/ مکانی جامعه ایرانی نمانده و به علت غنای محتوایی /معنایی خود، در چارچوبه های جغرافیایی/ زمانی دیگر نیز بازتاب پیدا نموده است. یکی از قالب های نظری که از قدرت تبیینی مناسبی جهت نحوه تاثیر گذاری و بازتاب وجوه ممتازه ارزشی انقلاب ایران بر سایر جنبش های اسلامی/مردمی کشورهای دیگر در مقاطع زمانی مختلف می باشد ، نظریه سازه انگاری و مفهوم اشاعه آن است. نوشتار حاضر تلاش نموده تا با رویکردی توصیفی تحلیلی و با استمداد از مفاهیم و مفروضه های موجود در نظریه سازه انگاری، به تحلیل جایگاه سیاست منطق اشاعه در تاثیرپذیری جنبش های بیداری اسلامی از انقلاب اسلامی ایران بپردازد. در واقع آنچه نوشتار حاضر بر مبنای مفهوم اشاعه معتقد به آن است، تاثیرپذیری جنبش های بیداری اسلامی از مفاهیم، ارزش ها و هنجارهای انقلابی و اسلامی ایران به صورت خودجوش و به مثابه الگویی از حکومت دینی اسلامی بوده است.

تبلیغات