پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت خشونت ساختاری در شهر سنندج و پیامدهای آن با روش نظریه زمینه ای انجام شد. مقوله هسته ای حرمان نظام مند</em> به عنوان نظامی القاء شده از محرومیتی بنیادین، فراگیر و همه جانبه کشف و معرفی شد. مطابق با روایت نظری به دست آمده، با تأثیرگذاری متقابل خشونت ساختاری در کنار شرایط زمینه ای و مداخله گر، راهبردهای فرد به شکل تلاش برای سازگاری، تغییر شرایط و یا انحراف ظاهر شده و در مقابل، جامعه به راهبردهای مقابله ای خود جهت کنترل افراد منحرف متوسل می شود. نتیجه آن، شکل گیری پیامدهای اقتصادی شامل تشدید فقر، بیکاری، گرسنگی و شرایط سخت معیشتی و پیامدهای اجتماعی شامل طرد اجتماعی، گرایش به تکرار جرم و آسیب دیدگی خانواده است که در چهارچوبی ازحرمان نظام مند عمل می نمایند. بنابراین، عاملیت فرد و تلاش او برای واکنش درمقابل خشونت ساختاری عملاً به عاملی تبدیل می گردد که ساختار، خشونت خود را شدیدتر و گسترده تر ازگذشته اعمال نماید.