آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۶

چکیده

یکی ازشاهکارهای ادبیّات فارسی هندوستان دردوره جهانگیر- پادشاه مغول- داستان «عصمت نامه» یا «مینا و لورک» اثر عبدالحمید کلانوری است. تبیین چگونگی و تحلیل ساختار عناصر داستانی در این منظومه، از پرسش های محوری پژوهش حاضر است. در این مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسید ضمن ارائه تعاریف روشن و جامع از عناصر تشکیل دهنده ساختار داستان چون پیرنگ و اجزای آن، شخصیّت پردازی، درون مایه، زاویه دید، لحن، گفتگو و صحنه پردازی و قواعد حاکم بر ساختار داستانِ عصمت نامه تجزیه و تحلیل گردید. با بررسی شواهد این نتیجه به دست آمد که عناصر داستانی دراین منظومه به خوبی در پیش برد داستان به کار گرفته شده و طرحی مبتنی بر روابط علّی،  این عناصر را از آغاز تا پایان، به هم مرتبط ساخته است. پیرنگ داستان ساده ولی منسجم است و دیدگاه نویسنده در بیان حادثه، برگرفته از حقایق و رسوم بومی است. پایه احساسی طرح داستان، سیر عشق و عاشقی است که یکی از عوامل جذابیّت داستان است. مهم ترین عنصرِ داستانی این اثر شخصیّت است و تأثیر درون مایه داستان بر سایر عناصر آن به خوبی مشهود است.

تبلیغات