آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

هدف از اجرای این پژوهش، شناخت تأثیر عوامل خانوادگی بر توانمندی اجتماعی دختران است. به همین منظور تعداد 192 نفر از دختران مراجعه کننده به بنیاد خیریه امید مهر، به روش نمونه گیری اتفاقی انتخاب شدند. چارچوب نظری این پژوهش متشکل از نظریه منابع بلود و وولف، نظریه توانمندی سارا لانگه و نظریه الگوی مدیریت خانواده آنتونی گیدنز می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ساختاریافته بود و داده ها توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از ضریب های همبستگی پیرسون، اسپیرمن تحلیل شدند. نتایج توصیفی نشان داد که توانمندی اجتماعی 82 درصد از دختران موردمطالعه در سطح متوسط است. آزمون فرضیات بیانگر این بود که بین الگوی مدیریت خانواده و نظرات مادران نسبت به نقش های جنسیتی با میزان توانمندی اجتماعی دختران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد ولی بین پایگاه اجتماعی پدر و میزان توانمندی اجتماعی دختران رابطه معناداری وجود نداشت. با توجه به همبستگی معنادار متغیرهای "نظرات مادران نسبت به نقش های جنسیتی" و "نوع الگوی مدیریت خانواده" با متغیر وابسته از روش رگرسیون چندمتغیره هم زمان استفاده شد. نتایج این بررسی حاکی از معناداری اثر مدل نظری بر متغیر وابسته بود. به این صورت که نظرات مادران نسبت به نقش های جنسیتی می توانست بیشتر از 30% واریانس در توانمندی اجتماعی دختران را تبیین کند. گفتنی است که متغیر الگوی مدیریت خانواده دراین بین اثر معناداری نداشت. نتایج نشان می دهد که سیاست های اجتماعی- فرهنگی می بایست به توسعه و گسترش برنامه های آموزشی و فرهنگی در راستای تأثیر نقش مادران بر توانمندی های اجتماعی دختران تأکید ویژه داشته باشند.

تبلیغات