فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی بازتاب جلوه های متأثر از باورها، آداب و رسوم و زندگی عموم مردم در تعامل با جامعه و محیط طبیعی است. از سویی دیگر معماری بومی توسط مردم با انطباق بر روش ها و سنت های محلی پدید آمده و دارای ریشه-های مشترک با فرهنگ عامه است. هدف از این مقاله مطالعه ادبیات شفاهی و فولکلور آذری و تحلیل پیوندهای آن با معماری بومی است. با این هدف، بیش از 2500 نمونه از سروده های آذری به شکل دو بیتی ها، چیستانها و ضرب المثلها مورد مطالعه قرارگرفته اند و نمونه هایی که به وصف معماری بومی پرداخته اند بررسی شده اند. سپس بر پایه برداشتهای میدانی چند روستای منتخب، بازتاب خصوصیات معماری بومی روستایی از جنبه منظر، بافت پلکانی و فضاهای جمعی، خانه ها، و ساختار و جزییات در فضاسازی سروده ها تحلیل شده است. در جمع بندی یافته ها، فضای خانه به عنوان قلب زندگی دارای بیشترین فراوانی در میان سروده ها را داشته و تمامی اجزای آن در فضاسازی ادبیات شفاهی منعکس شده است. این مقاله در انتها با نقد کالبد بی هویت جدید روستا و کمرنگ شدن حافظه عامه نسبت به سروده های شفاهی، چنین نتیجه میگیرد که نگرش یکپارچه نسبت به فرهنگ عامه، مظاهر مختلف آنرا به هم پیوند میزند تا تعلق خاطر متقابل مردم که سبب پایداری فرهنگ اقوام ایرانی از جمله منطقه آذربایجان شده است همچنان ادامه یابد. این تحقیق به روش کیفی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و برداشت میدانی زمینه ای صورت گرفته است.