انسان از آغاز تا انجام حیاتش با حرکتی جوهری از منازل بیشمار مسیر تکاملی میگذرد. این حرکت به حالتهای گوناگون قهری، اختیاری، اشتدادی و تضعفی است. اعمال اختیاری ویژهای که به کسب هیئات و ملکاتی خاص و در نتیجه کمال وجودی انسان میانجامد نیل به مقامات رفیع را ممکن میسازد. این کمالات وجودی به جهت یگانگی ""وجود"" و ""خیر"" در حکمت متعالیه، کمالات ارزشی اخلاقی نیز هستند و به جهت توقفی که بر افعال اختیاری دارند منشأ ارزش اخلاقی آن افعال میشوند. چنین ربطی میان انسانشناسی، با پژوهشی درباره واقع و اخلاق، به عنوان قلمروی ارزشی، ناشی از دو مبنای فلسفی در اندیشه صدرالمتألهین است: نخست حرکت جوهری و اشتدادی، و دوم یگانگی ""وجود"" و ""خیر"".