کتاب مثنوی شریف، معنویت و شرافت خود را مدیون عوامل مختلفی است که شاید استفادهها و استنادهای متنوّع و هنری صاحب مثنوی از قرآن کریم، در رأس آن عوامل قرار داشته باشد. یک دسته از بهرههای معنوی و درسهای معرفتی و پربسامد مولانا از کتاب حق تعالی نیز بیگمان از راه دقّت و تأمّل در احوال و اقوال پیامبران الهی حاصل آمده است. نوشتار حاضر میکوشد برخی از این درسها و نکتهیابیهای عرفانی-اخلاقی مولانا را، با محور و موضوع اتّحاد و همانندی انبیا، در حد مجال و مقال، کشف کند و تبیین نماید. از این رو، نگارنده در بخش اول مقاله به معرفی و دستهبندی مباحث مربوط به اتّحاد و همانندی انبیا در قرآن، به عنوان مأخذ نظری و اصلی مولانا در این باره پرداخته است، با عناوینی مثلِ اتّحاد و همانندی انبیا در مبدأ دعوت، اهداف و وظایف مشترک در بعثت و پیام انبیا، و همانندی یا اتّحاد قرآن با کتابهای پیشین؛ و سپس، تجلّی و تأثیر همین موضوع در مثنوی، در بخش دوم یا متن مقاله بازنمایی میگردد، با عناوینی مثلِ همانندی در شخصیت، همانندی در دعوت و همانندی در هدف انبیا، که هرکدام در بخشهای کوچکتر، به همراه نمونههای مشخّص بررسی و تبیین شده است. سخن تازه این گفتار آن است که مخاطبان کتاب مثنوی، میتوانند با پیروی از شیوه معنوی و معرفتی مولانا در استفاده از کتاب الهی، به «سرّ صحف» واقف آیند، و با کشف و درک همانندیها و همسانیهای(دعوتی و شخصیتی) انبیای الهی، به عوامل و دلایل مهم و با استحکامی جهت تقریب مذهبی و تفاهم بینالادیانی دست پیدا کنند، و با این معرفت حیاتبخش، ریشه بسیاری از اختلافات و جنگهای دینی و عقیدتی در جهان خاکی را شناسایی و رفع سازند، و در نهایت به زندگی مسالمتآمیزتر، انسانیتر و الهیتری دست پیدا نمایند.