جهانی شدن و جهانی سازی و تحولات استراتژیک در مدیریت فرهنگی از مفاهیم چند بعدی و پیچیده ای است که درباره آن بحث های گوناگونی صورت گرفته و دیدگاهها و نظریه هایی نیز در این زمینه ارائه شده است. در این مقاله سعی شده است که جهانی شدن و جهانی سازی در حوزه مدیریت و فرهنگ تعریف و از دیدگاههای مختلف بیان شود که مهمترین آن تحولات در قرن بیستم و بالاخص در دهه 1970 میلادی است که وارد مرحله جدیدی شد و در اواسط دهه 1980 تقریباً در تمامی زمینه ها نشانه های خود را بر جای گذاشت و حتی نظامهای مدیریت را نیز متأثر ساخت که مدیریت فراصنعتی و فرامدرن یا (پست مدرن) مطرح شد و اوج آن در دهه 1990 میلادی بود که مفهوم جهانی شدن رایج گردید. لذا در این مقاله با توجه به مبانی و تحولات مدیریتی و فرهنگی و تحلیلهای به عمل آمده و شناخت تأثیرات متقابل مقوله جهانی شدن بر تحولات فرهنگی و مدیریتی راهکارهایی پیشنهاد گردیده است.