مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شهروندی جهانی
حوزههای تخصصی:
شهروندی یکی از پدیده های بنیادینی است که جهانی شدن آن را به چالش کشیده است. در جهانی که در آن مردم پیوسته مرزها را پشت سر می گذارند، دیگر عضو یک دولت- ملت بودن مبنای مناسبی برای شهروندی نیست. در رابطه با شهروندی جهانی سه رهیافت وجود دارد. رهیافت دولت گرا مدعی است دولت های حاکم شهروندان را کنترل می کنند و رویایی است اگر فرض کنیم شهروندی را می توان با صورت بندی های مختلف سیاسی هم نشین کرد. رهیافت کانتی مدعی است افراد نسبت به نژاد بشری تعهد اخلاقی دارند که می تواند فراتر از تعهدات شهروندی آنها .
حقوق شهروندی از چشم انداز نظریه شهروندی جهانی و قوانین و مقررات ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل های گوناگونی از مفهوم شهروندی در گرایش های مختلف علوم انسانی ارائه شده است. به طور کلی، می توان شهروندی را در یک مفهوم به «حق نوین تمامی انسان ها برای زیستن و داشتن حقوق بنیادین» معنی کرد. با پذیرش این موضوع که حقوق شهروندی به همگان تعلق دارد و از این حیث نمی توان میان افراد تفاوت قائل شد؛ دو نتیجه مهم در روابط داخلی و بین المللی پدیدار می شود: نخست اینکه، شهروندی نماد هویت ملی همه اشخاصی به شمار می آید که در آن کشور ساکن هستند؛ دوم اینکه، با کمی دقت می توان دریافت که در برخورداری از حقوق بنیادین و مطالبه آن برای تمامی انسان ها در یک کشور، تفاوتی میان اتباع و دیگر افراد وجود ندارد. هر چند هر دو فرض به نوعی با چالش روبه رو هستند، در این مقاله مبانی نظری و آثار حقوقی و اجتماعی آنها بررسی خواهد شد.
کندوکاوی در مفهوم تربیت شهروندی جهانی: استعاره یا واقعیت
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
11 - 23
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی، مفهوم تربیت شهروندی جهانی را بررسی کند. بنابراین در ابتدا به تشریح این مفهوم و تعاریف ارائه شده از آن پرداخته شد؛ سپس مبانی و چارچوب نظری مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در ادامه به انتقاداتی که مخالفان با این مفهوم ارائه کرده اند، اشاره شد و همچنین پاسخ های موافقان به انتقادهای وارد شده با این مفهوم نیز مورد بررسی قرار گرفت. نهایتا در بخش نتیجه گیری، به اهمیت، ضرورت و الزامات این مفهوم با توجه به نگاه ویژه برخی اسناد بالادستی پرداخته شده است.
افول مفهوم دولت-ملت در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن را به مثابه فرآیندی پیچیده تعریف می کنند که موجب درهم تنیدگی بیشتر جوامع و کشورها می شود. امروزه در اثر جهانی شدن، روابط بین المللی گسترش یافته و تأسیس سازمان های بین المللی باعث کاهش استقلال داخلی و حاکمیت درونی دولت های ملی شده است؛ در این میان پرسش اصلی آن است که جهانی شدن چه جنبه هایی از دولت ملت ها را با چالش روبه رو کرده است؟ و به چه طریقی قدرت و نفوذ آن ها را تضعیف کرده است؟ نتایج حاصل از این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی تدوین شده حاکی از آن است که به مدد رسانه های جدید مفاهیم تازه ای ازجمله فرهنگ جهانی و حقوق بشر جهانی در مقابل فرهنگ ملی و حقوق ملی (داخلی) موردپذیرش جهانی قرارگرفته اند؛ درواقع ظهور فرایند جهانی شدن با تکیه بر انقلاب اطلاعاتی و محل زدایی حاصل از جهانی شدن، ظهور پدیده ی حقوق بشر جهانی، مرزهای دولت ملی را کمرنگ تر کرده و سلطه ی مطلق سنتی را دچار محدودیت کرده است همچنین مقتضیات جهانی شدن ابعاد مختلفی از استقلال و حاکمیت دولت ها را به نفع فرهنگ جهانی به چالش کشیده است و سازمان های غیردولتی و نهادهای فرا دولتی از قدرت بیشتری نسبت به قبل در مقابل دولت ها برخوردار شده اند. ازاین رو شاهد افول دولت ملی نسبت به دوران قبل از جهانی شدن هستیم؛ البته باید خاطرنشان کرد که درصحنه ی مبادلات بین المللی قدرت سیاسی و اقتصاد هنوز بازی گران رسمی و اصلی دولت ها هستند و روند جهانی شدن کم کم در حال جایگزینی نهادها و مفاهیمی نو به جای آن هاست.
همبافت سازی فراملیتی در آموزش بین فرهنگی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله چنین استدلال می کند که آموزش زبان به صورت بین فرهنگی باید کماکان الگواره های سنتی و ملی (که در آن تمرکز آموزه های فرهنگی و اجتماعی بیشتر معطوف به شرایط درون مرزی کشورهای زبان هدف است) را به چالش بکشد و همچنان با نظر به آموزش شهروندی جهانی، به سمت جهانی سوق یابد که در عین گوناگونی ها، دارای همبستگی متقابل باشد. این مقاله خاطرنشان می کند که زبان ها، و حتی زبان هایی که به عنوان زبان های خارجی آموزش داده می شوند، پدیده های فراملیتی و جهانی هستند و این مسئله ایجاب می کند که فرآیند زبان آموزی در نقاط مختلف جهان قابلیت آموزش زبان مقصد را به عنوان زبان اول، زبان دوم و زبان خارجی داشته باشد. این مقاله طیفی از ابعاد فراملیتی را معرفی می کند که دربردانده جریان های زبانی و نیز انواع دیگری از فعالیت ها، فرایندها و ساختارهای فراملیتی است–ابعادی که بایسته است در برنامه ریزی و تجزیه وتحلیل مطالب اموزشی زبان مدنظر گیرند. این مقاله سه محور فراملیتی را به تفضیل تشریح نموده و نشان می دهد که چگونه همبافت سازی فراملیتی می تواند مفاهیم را دستخوش تحول کرده و جهانی همبسته و واقعی بسازد که مسائل آن برای زبان اموزان مشهود باشد. البته این تلاش شاید صرفاً در خصوص تصاویر و متون ساده میسر شده باشد. سه محور موضوعی فراملیتی که مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از: اسکاتلند: پیوند اسکاندیناوی (برای آموزش زبان انگلیسی)؛ سنگال: دیوار بزرگ سبز صحرا و ساحل (برای آموزش زبان فرانسوی)؛ و نجات غار تایلند (برای آموزش زبان انگلیسی).
شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت شهروند جهانی به منظور ارائه الگویی برای دانش آموزان دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت شهروند جهانی به منظورارائه الگویی برای دوره ابتدایی ازدیدگاه خبرگان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی با تحلیل مضمون بود. جامعه آماری، اساتید دانشگاه در سال 400-1399 بودند که بر اساس قاعده اشباع نظری تعداد 14 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. برای اعتبار ابزار از روایی محتوایی و جهت پایایی نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. یافته ها نشان داد 31 کد باز، 9 کد محوری (دانش در مورد فرهنگ های دیگر، مهارت های شناختی، مهارت های اجتماعی، محیط زیست جهانی، سواد جهانی و.....) و 2 کد انتخابی (فرصت های آموزش شهروند جهانی و تهدیدهای آموزش شهروند جهانی) به عنوان عناصر الگوی برنامه درسی شهروندی جهانی شناسایی شدند.
از «دیگری» می ترسم!؛ بارقه های شهروندی فرهنگی در داستان نوجوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزهای شهروندی در جهان معاصر گسترش یافته است و شهروندی فرهنگی باتوجه به تنوع فرهنگی، بر حقوق طیف گسترده تری از انسان ها تأکید می کند و تعامل با «دیگری»، همدلی فرهنگی و کنشگری اجتماعی را در مرکز توجه قرار می دهد. آموزش شهروندی برای نوجوانان که میل به کنشگری و گفت وشنود بینافرهنگی دارند، اهمیتی ویژه دارد و داستان نوجوان می تواند چالش های شهروندی فرهنگی را بازتاب دهد. هدف از این پژوهش جست وجوی مؤلفه های شهروندی فرهنگی در داستان نوجوان ایرانی است. محیط زیست، قومیت/ نژاد و مهاجرت به عنوان «دیگری » به حاشیه رانده شده مؤلفه هایی هستند که از دریچه ی آن ها به داستان نوجوان ایرانی نگریسته ام. همیاری و سوژگی کنشگرانه از بحث های مهم در شهروندی فرهنگی هستند که در پرداختن به همه ی مؤلفه ها آن ها را در نظر داشته ام. مفهوم های شهروندی فرهنگی در بافت ادبیات چندفرهنگی مجال بالیدن می یابند. از یافته ها چنین برمی آید که شهروندی فرهنگی به طور ویژه دغدغه ی رمان نوجوان ایرانی نبوده است و ادبیات نوجوان ایران در بازنمایی تفاوت های فرهنگی و ارج نهادن به آن ها در عین داشتن ظرفیت بسیار، به قدر کافی توانمند نشده است.