مطالب مرتبط با کلیدواژه

حدیث منفرد


۱.

واکاوی نظریه «وقوع در مشیخه من لایحضره الفقیه و دلالت آن بر وثاقت مؤلّف» با تأکید بر کتاب «النّوادر» ابراهیم بن هاشم قمی

کلیدواژه‌ها: توثیق کتب یونس بن عبدالرحمان نوادرنویسی حدیث منفرد رجال علوم حدیث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۵۱۲
بر پایه مقدّمه کتاب من لایحضره الفقیه، پشتوانه شیخ صدوق برای تدوین کتابی که به صحّت و صدور روایاتش از معصومان علیهم السلام اطمینان دارد، کتاب هایی حدیثی است که ضمن اشتهار در جامعه علمی آن روز، مورد عمل و مراجعه نیز بوده است. علّامه مجلسی، نخستین اندیشمندی است که از یادکرد نام راوی در مشیخه صدوق، مدح او را برداشت می کند. برخی رجالیان، این مسأله را حاکی از توثیق راوی دانسته و برخی، هرگونه دلالتی را برای آن نفی کرده اند. در برخی جوامع رجالی معاصر، از این قاعده برای توثیق ابراهیم بن هاشم بهره برداری شده است. پس از تحلیل و ارزیابی قاعده، این نتیجه به دست آمد که نه راویان واقع شده در آغاز اَسناد کتاب، همگی صاحب کتاب اند و نه مقدّمه الفقیه، اعتبار همه جانبه منابع کتاب را می رساند؛ بلکه تنها در صدد بیان «اعتبار نسبی و فی الجمله» منابع خود می باشد. از این رو نمی توان حکم شیخ صدوق را بر صاحب تألیف بودن و وثاقتِ افراد نام برده در آغاز سندها حمل کرد. نگاشته حاضر، پس از تحلیل 10 روایت ابراهیم بن هاشم در الفقیه، با نظر به اینکه آوردن نام وی در آغاز اَسناد، گزارش گر نقل از کتاب «النوادر» اوست و نیز شیخ صدوق در ابواب الزامی فقه مانند حدود و دیات به این روایات، فتوا داده، می توان نتیجه گرفت که این کتاب در شمار کتاب های مشهور و معتمَدبه بوده است. تدوین کتابی متقن که مورد اعتماد شیخ صدوق واقع شده، می تواند نشان گر مدح و اعتماد به نویسنده آن باشد. هرچند نباید از نظر دور داشت که پذیرش روایت های کتاب النوادر، می تواند به دلیل بهره گیری آن از منابع مورد اعتماد پیشین مانند کتاب های یونس بن عبدالرحمن یا تکیه بر شواهد اطمینان بخش بوده باشد که در این صورت، الزاما وثاقت نگارنده آن را نتیجه نخواهد داد.
۲.

عمل شیخ صدوق به احادیث منفرد فقهی الزامی سهل بن زیاد و چگونگی تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیخ صدوق سهل بن زیاد حدیث منفرد کتاب النوادر راویان ضعیف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۲
حضور چشمگیر راویان تضعیف شده در جای جای منابع حدیثی شیعه و از آن میان، احادیث فقهی، چگونگی مواجهه با این احادیث را دست خوش دشواری کرده است. پیامد این دشواری در دو عرصه خودنمایی می کند؛ یکی، باطل انگاشتن حجم قابل توجهی از احادیث راه یافته بن منابع حدیثی و دیگری سردرگی در تحلیل رفتار برخی بزرگان در مواجهه عملی با احادیث راویان ضعیف. به هنگام گذر از داده های به دست رسیده در لابلای منابع حدیثی و اعتبارسنجی پیشینیان، با دو پدیده روبرو می شویم؛ رفتار عملیِ اصحاب با راویان ضعیف در عرصه ی نگاشته های حدیثی و دیگری، نگاه توصیفی به راویان در منابع اعتبارسنجی. جدا دیدن این دو پدیده و توجه نداشتن به ارتباط بنیادینی که میان نآآآن ها برقرار است، می تواند به پیمودن بیراهه هایی در مطالعات حدیث شناختی بیانجامد. نوشتار حاضر به بررسی رفتار شیخ صدوق در عمل به برخی احادیث منفرد فقهی الزامی که سهل بن زیاد در سند آن واقع شده، پرداخته است. هدف از این نوشتار، کشف منطق علمی حاکم بر عمل به چنین احادیثی است. این پژوهش نشان می دهد که تکیه بر منابع حدیثی-به ویژه کتاب النوادر- از سوی شیخ صدوق یکی از عوامل دستیابی به احادیث صادر از معصومان علیهم السلام است که ضعف راوی را تحت الشعاع قرار داده و باور و عمل به روایات راوی ضعیف را به دنبال داشته است.