مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد نامتقارن


۱.

تبیین توهم مالی در اقتصاد ایران با تاکید بر شاخص های پنج گانه و رهیافت NARDL(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توهم مالی مالیات مخارج دولت رویکرد نامتقارن ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۲۳۹
پدیده توهم مالی همواره در ادبیات مالیه عمومی مورد توجه بوده است. توهم مالی مفهومی است که در آن درک نادرست پارامترهای کلیدی مالی، به طور قابل توجهی موجب اخلال در انتخاب های مالی رای دهندگان و برآورد بیش از حد و کمتر از حد مخارج و بدهی های مالیاتی می شود که منجر به سوگیری در تصمیم گیری بودجه ای در تمام سطوح دولت خواهد شد. پژوهش حاضر تحلیلی تجربی در تببین توهم مالی را در اقتصاد ایران با استفاده از شاخص های پنج گانه توهم مالی ارائه می دهد. بر اساس این، از داده های ماهانه سال های 1396-1380 و رهیافت خودتوضیحی با وقفه های توزیعی خطی و غیرخطی استفاده می شود. در مجموع، نتایج حاکی از آن است که رهیافت غیرخطی می تواند تبیینی بهتر از وجود توهم مالی در اقتصاد ایران نسبت به رهیافت خطی ارائه دهد، به نحوی که عمدتاً ضمن تایید وجود نامتقارنی در اثرگذاری شاخص های تبیین کننده توهم مالی، بر این مسئله تاکید می نماید که توهم مالی به هنگام روند افزایشی یا روند کاهشی در معیارهای مورد نظر وجود دارد، به نحوی که توهم مالی بر مبنای تجزیه مثبت از معیار توهم کسری، تجزیه منفی معیار اول از توهم کشش (روند کاهشی در نسبت مالیات بر درآمد به کل درآمدهای دولت)، تجزیه منفی معیار پیچیدگی مالیاتی، تجزیه منفی معیار توهم بدهی، تجزیه مثبت و منفی معیار دوم از توهم کشش (نسبت مالیات غیرمستقیم به مالیات مستقیم) تایید می شوند. همچنین، نتایج برای نرخ ارز حقیقی در برآورد غیرخطی نشان می دهد که این عامل با اثرگذاری نامتقارن همراه است. از این رو، در کوتاه مدت اقتصاد ایران، با کاهش نرخ ارز حقیقی، مخارج حقیقی دولت افزایش می یابد.
۲.

درآمدی نظری بر رویکردهای نوین حل وفصل منازعات سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نظام سیاسی منازعات سیاسی رویکرد تحلیلی رویکرد حل مسأله رویکرد تعاملی رویکرد واکنش متقابل و پاسخ گویی رویکرد نامتقارن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
تنوع منازعات در زندگی اجتماعی باعث پیدایش طیف وسیعی از رویکردها برای حل وفصل منازعه شده که هر یک در زمینه ای خاص به کار گرفته شده است. در این میان، حل وفصل منازعات سیاسی، به طیف محدودتری از راهکارها و نقش نظام سیاسی به عنوان طرف تصمیم گیرنده در چنین منازعاتی تمرکز یافته است. با توجه به نقش مؤثر نظام سیاسی در حل وفصل منازعات و نظر به محدودیت رویکردهای سنتی به طیف بسته ای از شاخص های حل وفصل منازعات، پژوهش حاضر با طرح این پرسش که مهم ترین رویکردهای جدید برای حل وفصل منازعات سیاسی کدام اند، به دنبال شناسایی رویکردهای جدیدترِ حل وفصل منازعات سیاسی در فراسوی الگوهای سنتی است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و به شناسایی رویکردهای نوین حل وفصل منازعات پرداخته است. یافته های پژوهش که با نگرشی میان رشته ای استخراج و تدوین شده، نمونه هایی از مهم ترین رویکردهای نوین حل وفصل منازعات شامل رویکرد تحلیلی، رویکرد آشتی جویانه، رویکرد اخلاقی، رویکرد حل مسأله، رویکرد تعاملی، رویکرد ذهنی، رویکرد واکنش متقابل و پاسخگویی، رویکرد نیازهای انسانی و رویکرد نامتقارن که قابلیت کاربست در حوزه منازعات سیاسی را دارند معرفی کرده است.