دولت از مبانی تدبیر سیاسی در جوامع انسانی است که علاوه بر ساختار ویژه اش، به اشکال گوناگون در جماعت های انسانی از قبیل، امپراتوری، کشور، ملت ـ دولت و... حضور داشته است. از این رو، ادیان از آن جهت که به مقولة مهم تدبیر سیاسی میپردازند، به موضوع «دولت» نیز توجه داشته اند.
این مقاله با روش تحلیل نظری و اسنادی و با هدف بیان معنا و منزلت دولت در قرآن کریم با این پرسش آغاز میشود که مقتضای دینی بودن دولت در گفتمان اسلامی چیست؟ به عبارت دیگر، «اسلامی شدن» دولت در یک جامعه، چه تحول معناشناختی و کارکردی برای دولت در پیخواهد داشت؟ در پاسخ به این پرسش، طرح و نقد نظریه های دولت، انتخاب «نظریة دولت مشروطه» به عنوان نظریة مبنا، بر اساس جهان بینی اسلامی و بازخوانی کارویژه های دولت اسلامی مستند به گفتمان سیاسی اسلامی و معرفی الگوی «دولت اسلامی» حاصل مقالة پیش روی شماست.