مقالات
حوزه های تخصصی:
رحمت و مهربانی از صفات افعالی پروردگار متعال است، که نفی آن از یزدان پاک، به مثابه قایل شدن به نقص، در ساحت وجود اوست. از سویی باور ما بر اساس آیات وحی بر این است که اصل و اساس آفرینش بر رأفت و مهربانی خداوند بنا شده است و آیات فراوانی از قرآن کریم جلوه های متعددی از مهربانی او را یادآور می شود؛ از جمله تکریم و احترام بندگان، تفضل بر بندگان، عیب پوشی، روش موعظه، تبشیر و امیدواری دادن، انذار، توبه پذیری و تأخیر در کیفر بندگان، این حقیقت را اثبات می کند. این در حالی است که بسیاری از خداناباوران، در آثار و نگاشته های خود مخصوصاً در فضای مجازی با درج شبهاتی خاص، با حقیقت مهربانی و رحمت خداوند مخالف بوده و با انتشار انگاره های خود در شبکه های اجتماعی، سعی در ارائه تصویری خشن و دهشتناک از خداوند باورمندان دارند. نوشتار حاضر که به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی سامان یافته است؛ تلاش می کند با تبیین مهربانی خداوند و جلوه های آن در قرآن کریم، به شبهات آتئیستها در فضای مجازی در این موضوع پاسخ دهد.
ارزیابی انتقادی نظریه پلورالیسم نجات درقرآن کریم موردپژوهی نقد تمجید اهل کتاب
حوزه های تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت نجات پیروان ادیان و مکاتب دیگر است به منظور ارائه بحثی منطقی و معقول درباره وضعیت اخروی افراد یاد شده پژوهشی با محوریت آیات قرآن کریم، هدف اصلی این تحقیق است.در گفتمان غیر الهی پلورالیسم دینی به مفهوم پذیرش هر عقیده ای خواه الهی باشد و خواه غیر الهی بازخوانی میشود.اما آنچه طی بررسی صورت گرفته به آن پرداختیم میزان پذیرش و انعطاف پذیری آموزه های قرآنی در نیل به سعادت اخروی معتقدان به سایر ادیان ابراهیمی مطرح شده در قرآن است که عمل کنندگان بر اساس تعالیم یهود و نصرانیان تا چه میزان از سعادت اخروی بهره مند خواهند بود و اساسا جه عوامل و موانعی را از نگاه قرآنی میتوان ناظر بر نیل به سعادت اخروی معتقدین به سایر ادیان ابراهیمی غیر از اسلام دانست؟ بر این اساس طی بخشهای مختلف به این امور پرداختیم که:اصطلاحاتی مانند پلورالیسم، فوز وفلاح و... تعریف و مفاهیمی مانند نجات از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته همچنین ضمن بیان شاخه های پلورالیسم، به دیدگاه های مختلف درباره تنوع ادیان نیز اشاره شد.عوامل و موانع نجات از دیدگاه قرآن مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در ادامه .به دلائل تأیید پلورالیسم نجات از دیدگاه قرآن اشاره شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
پاسخ به شبهه «نه به دین اجباری» با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی
حوزه های تخصصی:
برداشت های متعددی از آزادی در دین و میزان پایبندی به اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی در جامعه وجود دارد که عمدتاً به جمله «هیچ اجباری در دین نیست» استناد می شود. هر چند در منابع دینی به شبهات ناشی از این عبارت پاسخ داده شده است اما عده ای با شعار «نه به دین اجباری» سعی در انحراف عقاید دیگران دارند که بازترجمه «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» برای کاهش برداشت های ناقص و متناقض ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، هدف این نگارش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پاسخ به شبهه نه به دین اجباری با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی می باشد. سه جنبه یافته های این پژوهش عبارتند از: سوء برداشت ها، معادل یابی و پیامدهای تربیتی. به اتکای ترجمه تفسیری، معادل یابی این عبارت قرآنی عبارتست از: «اعتقاد به اصول دین، انجام اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی، بدون شوق و رغبت درونی، بی اعتبار است». بررسی آیات و روایات نشان می دهد که هرگونه سستی، ول انگاری، سهل انگاری و ریاکاری در چهارچوب دین، مذموم و وجه مشترک این عوامل، عدم رغبت است. از جمله نتایج این پژوهش این است که بی رغبتی در عرصه تعلیم و تربیت، کاهش ارزش دینیِ علم محسوب می شود و هر گونه موفقیت علمی اگر برای کسب منفعت مادّی، تثبیت موقعیت اجتماعی، فریفتن و یا تسلّط بر دیگران باشد، نزد پروردگار بی ارزش خواهد بود.
نقد تحلیلی شبهه ابن تیمیه در جهت نفی «خاص بودن» مدلول واژه «مَا أُنْزِلَ» در «آیه تبلیغ»
حوزه های تخصصی:
از نظرگاه شیعه، آیه ی مشهور به «آیه تبلیغ»، یکی از مهمترین دلایل قرآنی، برای مسئله ی «امامت» به شمار می آید. با توجّه به اهمیّت والای این مسئله در منظومه ی اعتقادی شیعه، از دیر باز، مخالفان و منکران ولایت اهل بیت (علیهم-السّلام) کوشیده اند تا با طرح شبهاتی متعدّد، دلالت این آیه بر این امر مهم و کلیدی را مخدوش جلوه دهند؛ کارکردهای ابن تیمیه حرّانی حکایت از این دارد که او از پرکارترین چهره ها در این عرصه محسوب می شود. وی در کتاب «منهاج السنّه»، با طرح چندین شبهه (؛ از جمله: نفی خاص بودن مدلولِ تعبیر «مَا أُنْزِلَ» در آیه ی «تبلیغ»)، کوشیده است تا دلالت این آیه، بر «خلافت» و «امامتِ» امام علی (علیه السّلام) را مورد تردید و انکار قرار دهد. تحقیق حاضر، که با تکیه بر منابع اصیل فریقین، و به روش توصیفی- تحلیلی تدوین یافته است؛ در پی پاسخ به این پرسش است که: «شبهه ی ابن تیمیه در جهت نفیِ «خاص» بودن مدلول تعبیرِ «مَا أُنْزِلَ» و نقد های وارده بر آن چیست؟» یافته های این تحقیق، حاکی از آن است که اوّلاً: ادّعاءِ عمومیّت مدلولیِ این واژه توسّط ابن تیمیه، با عملکرد و دیدگاه های تفسیری خود او منافات دارد؛ دوّماً: قرائن متعدّد داخلی و خارجی؛ (که در متن مقاله از آن ها یاد خواهد شد) مانع از درستیِ این گفتار ابن تیمیه خواهند بود؛ بدین جهت می گوئیم: دلالت آیه تبلیغ، بر امامت و ولایت حضرت علی (علیه السّلام) و خاص بودن متعلقِ «مَا أُنْزِلَ»، امری قطعی است و هیچ گونه خدشه ای بر ساحت مدلولی آن وارد نمی باشد.
بررسی شبهه تنافی آرزوی مرگ با مقام حضرت مریم (س) با توجه به آیه 23 سوره مریم
حوزه های تخصصی:
در نگاه اول میان عبارت «یا لیتنی متُّ قبل هذا» در آیه 23 سوره مریم که حاکی از تمنای مرگ توسط حضرت مریم (س) می باشد و مقام و منزلت ایشان به عنوان یک انسان برگزیده تعارض وجود دارد. همین تعارض، باعث ایجاد اشکالی دیگر یعنی تنافی هدایت گری قرآن کریم با نقل این سخن از حضرت مریم (س) می گردد. از آن جا که رفع اشکال از آیه مزبور و حل این شبهات به خاطر مربوط بودن با مباحث کلامی و اعتقادات، حائز اهمیت می باشد و به جهت این که تا کنون پژوهشی مستقل پیرامون شبهه مذکور انجام نشده است، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی با عنایت به آراء مفسران، برای شبهه مذکور پاسخ هایی را ارائه می دهد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که سخن «یا لیتنی متُّ قبل هذا» هیچ گونه منافاتی با مقام حضرت مریم (س) نداشته و با مقام صبر، شکر و رضای ایشان نیز در تعارض نیست؛ بلکه این سخن حاکی از شدت عنایت ایشان به مقام حیا و عفت بوده، سخت و گران بودن تحمل اتهام به معصیتی خلاف عفت برای حضرت (س) را می رساند و این خود، کمالی برای ایشان بوده و شدت قربشان به حق متعال را نشان می دهد. با برطرف شدن شبهه اول، شبهه دوم نیز برطرف گشته و روشن می گردد که حکمت نقل این سخن از حضرت مریم (س) علاوه بر اشاره به منزلت رفیع ایشان به وسیله اشاره به سربلند بیرون آمدن حضرت (س) از امتحانی سخت و طاقت فرسا، نشان گر رحمت واسعه و الطاف بی کران خداوند در حق بندگان مخلص خویش است.
نقد شبهه وجود گفتار مخالف با واقع در قرآن
حوزه های تخصصی:
عُقلا برای نیل به شماری از مقاصد خود از طریق فعل گفتار، خود را ملزم به رعایت برخی اصول می دانند. یکی از این اصول پرهیز از گفتار مخالف با واقع است. مطابق این اصل، انسان ها تلاش دارند گفتارشان با واقعیت های موجود مخالفتی نداشته باشد. آنان به هنگامی که مخاطب سخن گوینده ای هم قرار می گیرند از او انتظار دارند چنین اصلی را رعایت کرده باشد. برخی از مستشرقان با التفات به همین اصل کوشیده اند این شبهه را القا کنند که قرآن به این اصل پایبند نبوده است. آنان برای این مدعا شواهدی را از آیات قرآن ذکر می کنند. البته مسلمانان قرآن را کلام الهی می دانند معتقدند گفتار قرآن بر خلاف واقعیت های مسلم سخنی نگفته است. پژوهش حاضر که با مطالعه کتابخانه ای و انتقادی در آثار قرآن پژوهان مسلمان و مستشرقان سامان یافته، به این نتیجه رسیده است که بیشتر شبهات مستشرقان در این راستا به این دلیل است که ملاک مخالفت برخی از آیات قرآن با واقع را عدم تطابق آن آیات با کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان دانسته اند و البته که به دلیل محرّف بودن آن کتب مقدس این قبیل شبهات قابل پاسخ است؛ بلکه قرآن به دلیل مصون بودن از تحریف نسبت به کتب مقدس دیگر اولویت دارد. همچنین برخی از شبهات مستشرقان ناشی از عدم تسلط به ادبیات عرب و علوم قرآنی رخ داده است و گفتار قرآن در تمامی آیاتِ مورد ادعای مستشرقان کاملاً معقول و مطابق حقیقت بوده و با حقایق و واقعیت های مسلم مخالفت ندارد.