مقالات
حوزه های تخصصی:
سعدی شیرازی در مقایسه با شاعران و نویسندگان دیگر، یک ویژگی منحصر به فرد دارد که او را از بقیه جدا و ممتاز می سازد. این ویژگی عبارت از نگاه واقع گرا وآگاهانه ای است به دنیا که سعدی آن را در گلستان به نمایش می گذارد. نگاه سعدی در گلستان به دنیای خود از نوع زمینی و واقعی آن است نه از نوع نگاه های دنیاگریزانه ی دینی و عرفانی که آن را عملاً گذرگاهی تنگ و تاریک و پر خطر می بینند که باید چشم ها را به آن بست و با بی اعتنایی از آن گذشت. نویسنده در این نوشته می کوشد برخلاف تصور کسانی که دوست دارند سعدی را فقط به عنوان یک عارف یا یک واعظ دینی بشناسند، چهره ی دیگری از او را که با دنیای حقیقی او در ارتباط است و به قدر کافی زمینی هم می باشد به تصویر بکشد. تیپ شناسی افراد انسانی در گلستان، توجه به مقتضیّات طبع بشری، حسّ دنیاخواهانه، توصیف جزئیّات زندگی، (= واقعه گویی)، طنز و مطایبه گویی، تجربه گرایی در اخلاق و مسائل اجتماعی و نیز بحث حضور عقل معاش از جمله مواردی است که در این مقاله برآن ها تأکید شده است.
انعکاس عناصر برجسته تابو و توتم در منطق الطیر عطار
حوزه های تخصصی:
فصل مشترک تابو و توتم احترام و تقدس برای هر چیز یا شی است که اقوام، قبایل، طبقه یا افراد خاصی را شامل می شود تا جایی که این احترام و تقدس منجر شود که انجام دادن یا ندادن آن ممنوع و ناپسند به شمار آید؛ البته با این تفاوت عمده که تابو -در شرایط کنونی در تمام طبقات جوامع بشری حضور دارد- هم معنای مقدس و پاک و هم نامقدس و ناپاک را در بر دارد و در کل نوعی ممنوعیت را می رساند؛ هر تابویی به مثابه (ورود ممنوعی) است که شکستن حریم آن مؤاخذه بشری یا آسمانی را در پی دارد. با توجه به این حقیقت مهم که « تابو»ها هنجارها، رفتارها و گفتارهای معینی هستند که بر اساس ارزش های خاصی پذیرفته و توسط اجتماع یا گروه خاصی پایه ریزی شده اند که تخطی از آن ها دشوار یا ناممکن بوده یا خواهد بود؛ با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع بررسی موردی و تحلیلی سعی شده است در پژوهش پیش روی ابتدا اصطلاحات و اصول پرکاربردی تابو و توتم مطرح گردد و در گام بعد با محدود کردن معنای تابو در ممنوعیت مقدسات و منهیات دینی به بررسی و تحلیل دقیق مقدسات و نامقدسات در ادیان مختلف و ارائه نمونه هایی از تابو با توجه به بیان بزرگان عرفان، در منطق الطیر عطار پرداخته شده است.
شخصیت پردازی در مجموعه داستان «کاش کسی جایی منتظرم باشد» اثر آناگاوالدا نویسنده معاصر فرانسوی
حوزه های تخصصی:
آناگاوالدا، نویسنده معاصر فرانسوی است که در داستان های کوتاهش برداشت ها و تجربیات روزمره خود را با جزئیات فراوان بیان کرده است. ویژگی بارز آثار او همذات پنداری خواننده با شخصیت های داستان هاست. تصویری که او از انسان مدرن در داستان هایش ارائه می دهد منجر به خلق شخصیت هایی شده است که در واکنش به شرایط اجتماعی حاکم بر عصر مدرن، به زندگی اجتماعی عینیت می دهند. شخصیت هایی که در قالب گفتار، رفتار، نام، چهره ظاهری و ... به خواننده معرفی می شوند. او در داستان هایش، سعی در بیان برشی از زندگی دارد که گاهی مورد بی توجهی و غفلت قرار گرفته است و با روایتی که از زندگی افراد خلق می کند نحوه ادراک خواننده را دگرگون می سازد. او خود را ملزم به آوردن تم ام عناص ر داستان نمی داند و از روش های نوینی در پردازش شخصیت ها استفاده می کند. مانند بیان احساسات زودگذر، استفاده از صحنه پردازی های نمایشنامه ای، بیان بخشی از زندگی روزمره و عواطف شخصیت ها، پایان بندی باز و آزاد داستان ها و درگیر کردن خواننده در نتیجه گیری. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی شیوه و تکنیک خلق شخصیت در اولین مجموعه داستان آناگاوالدا می پردازد و در پی پاسخ به این سؤال است که او چه ش گردها و روش هایی را در شخصیت پردازی داستان های خود به کارگرفته است؟ حاصل تحقیق نشان می دهد که شخصیت پردازی در این مجموعه بیشتر به صورت غیرمستقیم صورت گرفته و از حالت سطحی و ابتدایی خود به سطحی پیچیده تر ارتقاء یافته است.
کردارهای شاهان در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
شاهنامه نمودار بی بدیل زندگی انسان ایرانی از نخستین روزگاران است. در این اثر ارزشمند بسیاری از جنبه های زندگی بشری، همچون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همراه با جزئیات آن به تصویر در آمده است. در این میان با توجه به اینکه شاهنامه، نامه شاهان ایران است اعمال و کردارهای آنان در کانون توجه قرار می گیرد، از این رو طبیعی به نظر می رسد که مردمان این سرزمین اعمال شاهان خود را مورد سنجش قرار دهند و بر طبق این اعمال، آنان را بستایند و یا نکوهش کنند. در این پژوهش ضمن بررسی و استخراج اعمال شاهان در شاهنامه کوشیده شده است تا به نوعی کردارهای صاحبان تخت و تاج مورد ارزیابی قرار گیرد .در این میان توجه شاهان به برخی اعمال که شرایط اجتماعی و سیاسی اقتضا می کرد بسیار بیشتر بوده است. می توان گفت بیشترین عملی که در شاهنامه صورت گرفته است نامه نوشتن و فرستادن قاصد توسط شاهان جهت انجام امور کشورداری بوده و همین امر سبب شکل گیری بسیاری از روابط گردیده و سهم بزرگی در پیشبرد اهداف شاهان در دوره حکومت خود داشته است.
رمانتیسم و بازتاب آن در شعر احمد شاملو
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم یکی از مکاتب ادبی مؤثر برافکار، عقاید و ایده های اجتماعی و سیاسی ادیبان و شاعران معاصرملل مختلف بوده-است که بازتاب آن در ادبیات فارسی نیز پرفروغ جلوه کرده است. برپایه این مهم، مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، به تحلیل فحوای برخی از مهم ترین شاخص های مکتب رمانتیسم از جمله تخیل، هیجان و احساس، فردگرایی و اهتمام به خویشتن، عشق، انسان گرایی، بازگشت به طبیعت، سیر و سیاحت و یادکرد مرگ در شعر «احمد شاملو»، از شاعران معاصر ادب پارسی همت گمارده است. یافته های این جستار نشان می دهد، از پس خیال انگیزی شعر شاملو، مخاطب همراه با او از حالت شعوری به حالت شعری منتقل می شود و پژواک خیال را در سروده هایش می یابد. شعر شورانگیز شاملو، حاصل حضور هیجان و احساس رمانتیک گونه وی است؛ احساسی که شاعر هرچه را با آن تجربه می کند، در طلیعه شعر و ادب جای می دهد. بر اساس نگاه شاملو به عشق، کنش و واکنش مهر ومحبت انسانی در قالب دو قلب، از ضروریات و ملزومات زندگی بشری برشمرده می شود. وی علاوه بر پرداختن به دغدغه های انسان امروزی، تمام تلاش خویش را به کاربسته است تا ساحت انسانیت را از مرزهای ادیان و ملل و نژادها گذر دهد و گستره دایره جهان شمول انسانیت را بیش از پیش بگستراند.
مقایسه تحلیلی تأثیر اندیشه زیبایی شناسی ابوسعید ابی الخیر بر عطار و مولوی در داستان پیر نوازنده
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی از نظر تنوع موضوعات دارای شاهکارهای شگفتی در حوزه نظم و نثر است که همواره مورد توجه پژوهشگران و منتقدان قرار گرفته است؛ به علاوه هر یک از این شاهکارها را می توان با دامنه های متفاوت هنری، علمی و ... نیز پیوند زد. مطالعه حاضر به کاوش در خصوص داستان زیبای پیر طنبورزنِ شیخ ابوسعید ابی الخیر می پردازد که مورد نظر شیخ فریدالدین عطار نیشابوری و مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) قرار گرفته و تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی بر اساس تحلیل بینا متنی و ارتباط قیاسی به بررسی سه موضوع ذیل بپردازد: تأثیرپذیری دو شاعر متأخر از ابوسعید ابی الخیر در زیر شاخه ادب غنایی، در مقوله ادبیت متن توجه به نحوه ساختار موسیقی به عنوان دامنه هنریِ مورد نظرِ سه شاعر و عارف برجسته ایران و جهان و در نهایت بیان مختصر داستان و سیر تحول آن از دیدگاه صوری و معنایی با ارائه وجه تمایز و افتراق داستان ها. نتیجه پژوهش نشان می دهد که تمایز زبانی خاصی در داستان ها وجود ندارد و هر سه شاعر به بهترین وجهی دقایق و ظرایف عرفانی را بیان کرده اند.