مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه اغلب کشورهای مردم سالار با کاربست رویکرد حکمروایی خوب شهری، سعی در تحقق توسعه پایدار شهری دارند. از همین رو، پژوهش حاضر تلاش دارد وضعیت مدیریت شهری در ایران را بر مبنای مباحث حکمروایی خوب شهری مورد تحلیل قرار دهد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. شاخص های حکمروایی خوب شهری مشتمل بر 19 شاخص از پژوهش های مرتبط با موضوع این پژوهش استخراج گردیده و از آن ها برای طراحی سؤالات پرسشنامه ای استفاده شده است. روش تحقیق مورداستفاده به صورت کمّی و با استفاده از مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی انجام پذیرفته است. فرایند انتخاب نمونه ها در پژوهش به صورت هدفمند و سیستماتیک بوده و جامعه نمونه ای از میان مراجعین مستمر به دبیرخانه معاونت معماری و شهرسازی شهرداری شیراز انتخاب شده است. خروجی مدل تحلیل عاملی نشان می دهد حکمروایی خوب شهری درگرو ارتقای عوامل «ظرفیت سازی نهادی»، «شفافیت»، «کارایی و اثربخشی»، «مقبولیت عمومی»، «شهروندمداری» و «مشارکت جویی» است و مدل رگرسیون خطی به این مسئله اشاره دارد که دو عامل «کارایی و اثربخشی» و «شفافیت» بیشترین نقش را در تحقق حکمروایی خوب شهری ایفا می نمایند. همچنین در مورد شهرداری شیراز، بیشترین چالش و فاصله تا حصول به حکمروایی خوب در عامل «شهروندمداری» و «ظرفیت سازی نهادی» دیده می شود.
امکان سنجی تحقق پیاده مداری با تأکید بر رویکرد TND(نمونه مطالعاتی: خیابان مدرس شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها درگذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی برخوردار بودند به گونه ای که پیاده روی به علت دسترسی آسان و هزینه کم اصلی ترین روش جابجایی مردم در فضاها برای کلیه افراد جامعه به شمارمی رفت. این امر با ورود اتومبیل و انقلاب صنعتی دست خوش تغییر شد؛ بدین معنا که موضوع عابر پیاده به دست فراموشی سپرده شد. توجه به حمل و نقل موتوری شهرها را با مسائل جدیدی همچون معضلات زیست محیطی، افزایش چاقی مفرط افراد، بی هویتی و فقدان معنا روبه رو ساخت. رهیافت های بسیاری جهت پاسخ به این معضلات در جهان رقم خورده است. یکی از رهیافت های جدید برنامه ریزی و طراحی شهری که تأکید ویژه بر پیاده مداری و محور پیاده دارد رویکرد توسعه محلات سنتی (TND) است که بسیاری از ابعاد و شاخص های آن ارتباط وثیقی با دیدگاه و رویکرد پیاده مداری دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن است تا قابلیت پیاده مداری در خیابان مدرس واقع در منطقه سه شهرداری کرمانشاه را با رویکرد TND مورد ارزیابی قرار دهد. این خیابان به طول ۱۸۴۰ متر و عرض تقریبی ۱۷ متر - در بخش میانی این مقدار افزایش می یابد - نقشی تجاری و خدماتی دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعه کتب و اسناد کتابخانه ای، مشاهده میدانی و ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش تمام شهروندان کرمانشاه است که جمعیت تقریبی یک میلیون نفری را شامل می شود. همچنین، با قرار دادن این مقدار در فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد شده و نمونه گیری به طور تصادفی ساده صورت پذیرفته است. علاوه بر آن، جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار تحلیلی SPSS در قالب آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و تی تک متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که تمامی مؤلفه های رویکرد TND بر پیاده مداری مؤثرند. البته میزان همبستگی هر شاخصِ رویکرد TND با پیاده مداری متفاوت است. به طوری که هشت عامل «وجود کاربری های جذاب»، «اختلاط کاربری»، «خوانایی مسیر»، «تنوع در ساختمان ها»، «امنیت از جرائم»، «کیفیت زندگی اجتماعی»، «جذابیت و سرزندگی» و درنهایت «غنای حسی» نسبت به شاخص های دیگر همبستگی بیشتری با پیاده مداری در خیابان مدرس دارند؛ بدین ترتیب، در ارتقا و پیاده مدارسازی آن تأثیرگذارترند. نتایج دیگر بیانگر آن است که تمام شاخص های مؤلفه معناشناختی بر سرزندگی و هویت مندی خیابان مدرس مؤثرند. چراکه علاوه بر مؤلفه های عینی مؤلفه های ذهنی عابران را نیز پوشش می دهند.
طراحی کاشت درختان و مسیریابی برای فضای باز دانشگاهی: نحو فضا به عنوان ابزار ارزیابی طراحی منظر (نمونه موردی دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درختان یکی از عوامل اصلی در تعریف کیفیت فضایی فضاهای بیرونی هستند. با استفاده از تئوری نحو فضا، این مطالعه بررسی می کند که چگونه آرایش فضایی ایجادشده توسط طرح پیشنهادی کاشت درختان و مسیریابی بر میدان های بصری محوطه دانشگاه تأثیر می گذارد؛ بنابراین، این پژوهش، در پی پاسخگویی به این سؤال صورت گرفته است: که چگونه می توان بر پایه تجزیه وتحلیل دید و نحو فضا، یک روش طراحی کاشت و مسیریابی را توسعه داد؟ تصور می شود که این روش ها در تعیین سازمان فضایی پیشنهادی و ارزیابی گزینه های طراحی مفید باشند. یک مطالعه تجربی با استفاده از سه طرح پیشنهادی مختلف کاشت و مسیریابی برای یک محوطه دانشگاهی انجام شده است. اولین پیشنهاد از آرایه موازی و منظم درختان و مسیرهای مورب و متقارن پیروی می کند. پیشنهاد دوم از یک الگوی شبکه ۵ نقطه ای درختان و مسیرهای مستقیم و متقارن تشکیل شده است و پیشنهاد سوم الگوی شبکه تصادفی درختان و مسیرهای شعاعی را اعمال کرده است. داده ها با استفاده از تکنیک های نحوی فضا تجزیه وتحلیل می شوند. بدین منظور از نرم افزار دپس مپ برای شبیه سازی و تحلیل مناظر در محوطه دانشگاه استفاده شده است. نتایج نشان دهنده تأثیر قابل توجه پیکربندی های کاشت و مسیریابی بر اقدامات نحوی در هر سه پیشنهاد است. بالاترین سطوح حرکت را می توان در طرح کاشت ۵ نقطه ای با مسیرهای مستقیم مشاهده کرد، اگرچه آرایش شعاعی و منحنی مسیرها و کاشت تصادفی درختان نیز محیط های یکپارچه و متصل را ایجاد می کند؛ بنابراین، این مطالعه نشان می دهد که تکنیک های نحو فضا ممکن است ارزش قابل توجهی در ارزیابی طرح کاشت شماتیک، به ویژه در سطح حرکت کاربر داشته باشد.
ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ساحلی (مورد پژوهی: شهر ساحلی منجیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ساحلی شهر منجیل و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه صنعت گردشگری در این منطقه می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و متدولوژی پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر را اساتید و دانشجویان دکتری رشته های جغرافیا، برنامه ریزی شهری و شهرسازی، کارشناسان و متخصصین حوزه گردشگری استان گیلان و شهر منجیل تشکیل داده اند که اطلاع کافی از گردشگری و شهر منجیل داشته اند. همچنین حجم نمونه بر مبنای نرم افزار Sample Power، تعداد ۳۰ نفر که در دسترس بودند انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های میدانی از ابزار پرسش نامه استفاده شد که روایی آن ازنظر محتوایی و ظاهری به تأیید خبرگان رسید. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رتبه بندی فریدمن در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد از میان عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ساحلی شهر منجیل به جز مؤلفه های اجتماعی - رفتاری با مدیریتی - نهادی و همچنین اجتماعی - رفتاری با زیست محیطی که رابطه معناداری ضعیفی بین آن ها وجود دارد در سایر مؤلفه ها رابطه مثبت و معنادار می باشد. به عبارتی بیشترین میزان همبستگی بین مؤلفه های اقتصادی با مدیریتی - نهادی (۷۲۶/۰) و کم ترین میزان همبستگی بین مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی با مدیریتی - نهادی (۲۵۶/۰) می باشد. همچنین با استفاده از آزمون فریدمن مشخص گردید مؤلفه اقتصادی با مجموع میانگین ۲۰۶/۲ نسبت به دیگر مؤلفه های پژوهش در بدترین وضعیت قرار دارد که لازم است مدیران و مسئولین شهر منجیل در راستای بهبود این شاخص تلاش بیشتری داشته باشند.
قیاس تطبیقی کیفیت های فضایی پیاده روهای خیابان تجاری با تأکید بر آسایش زنان (مورد پژوهی: خیابان مصدق و نوبهار شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان، بخش قابل توجهی از مخاطبان خیابان های تجاری هستند که نیازهای آنان برای حضور در این فضاها کمتر از سایر گروه ها مورد توجه قرار گرفته است و بطوری که ممکن است بارها از زنان شنیده باشیم که تجربه حضور و عبور از این گذرها برای این گروه جنسی راحت نیست؛ چرا که حس ناراحتی و ناامنی را در آنان ایجاد می کند. مسیرهای پیاده رو خیابان های تجاری مصدق و نوبهار در شهر کرمانشاه نیز از این قاعده مستثنی نبوده وآنچه از بررسی و تحلیل وضعیت عملکردی و تجربه حضور زنان به ویژه در ساعات پر رفت و آمد در این دو خیابان برآید، نشان از عدم توجه به معیارهای آسایش زنان اعم از آسایش محیطی و روانی در طراحی این فضاها دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر کاربردی و در پی بررسی و تحلیل وضعیت آسایش (محیطی و روانی زنان) براساس امکانات موجود در پیاده روهای مذبور و نیز تحلیل و ارزیابی کیفیت محیط براساس شاخص های کیفیت محیط است و به دنبال پاسخ به این پرسش است که وضعیت آسایش زنان در پیاده روهای خیابان تجاری شهر کرمانشاه چگونه است و برای تحقق آن چه باید کرد؟ این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی، ابتدا به شناخت عناصر تشکیل دهنده پیاده رو، شاخص های کیفیت فضا و مؤلفه های آسایش زنان با استفاده از مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای می پردازد، سپس براساس مفاهیم مستخرج از بخش نظری و رابطه نیاز آسایش زنان با شاخص های کیفیت فضای پیاده رو، معیارهای ارزیابی آسایش زنان براساس استاندارد های جهانی تدوین می گردد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مشاهده میدانی و پرسشنامه (طیف لیکرت) و مصاحبه می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران و برای هر نمونه 200 نفر و توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی در میان زنان حاضر در خیابان های تجاری بوده است. سنجش داده ها با استفاده از سنجش رایج آماری (درصد) و ارزیابی پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل نظام مند داده ها حاکی از آن است که وضعیت تأمین آسایش زنان در هر دو پیاده روِ خیابان های مصدق و نوبهار ضعیف ارزیابی می شود، بطوریکه آسایش محیطی (فیزیولوژیکی و فیزیکی) زنان نامطلوب و بیشترین میانگین در حوزه عبور و حوزه سواره رو می باشد. از نظر معیارهای آسایش روانی نیز هر دو خیابان در حوزه لبه دارای وضعیت نسبتاً مطلوبی می باشند. همچنین نتایج حاصل از بررسی و ارزیابی کیفیت فضایی نشان می دهد پیاده رو خیابان نوبهار دارای کیفیت مطلبوب تری نسبت به خیابان مصدق است.
بررسی و تببین پدیده تحمل اجتماعی در فضای اجتماعی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زندگی اجتماعی شهری از طرفی با آمیختگی فرهنگ ها، مذاهب و قومیت ها روبروست و از طرفی دیگر گسترش و افزایش روابط اجتماعی میان افراد، ازاین رو تحمل تفاوت ها و ناهمگونی ها مسئله قابل اهمیتی محسوب می شود. درواقع تحمل اجتماعی با مفهوم احترام و پذیرش تنوعات، راهکاری برای تنظیم تعاملات افراد و گروه های متفاوت به شمار می آید هر آنچه باعث بهبود روابط اجتماعی شود باعث کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی شده و پیرو آن جامعه را به سمت اهداف توسعه پایدار پیش می برد. این تحقیق با تکیه بر نظریات وگت دورکیم، موتزو آدورنو و هور کهایمر انجام شده است. پژوهش حاضر در سال 1399-1400 باهدف تبیین عوامل اجتماعی مؤثر بر تحمل اجتماعی شهروندان شهر اصفهان، تعداد 461 نفر با استفاده از نرم افزار Gpower را از طریق نمونه گیری طبقه ای انتخاب کرده و بعد از جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه در نرم افزار SPSS 22 تجزیه وتحلیل کرده است یافته های تحقیق نشان داد که بین متغیرهای دین داری (308/0) و هوش فرهنگی (383/0) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و مستقیم و بین متغیرهای اقتدارطلبی (250/0-) و تفکر قالبی (151/0-) با متغیر تحمل اجتماعی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد.