جغرافیا و توسعه فضای شهری
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال دهم تابستان 1402 شماره 2 (پیاپی 21) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل وضعیت محلات منطقه یک مشهد به لحاظ رویکردهای رشد هوشمند و پدافندغیرعامل، به تحلیل و رتبه بندی محلات پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. در این پژوهش با بهره گیری از نظرات 20 کارشناس امور شهری و پدافند غیرعامل با استفاده از تکنیک MACBETH، شاخص های مورد نظر در هر رویکرد (7 شاخص از 10 شاخص رشد هوشمند و 8 شاخص پدافند غیرعامل)، وزن دهی گردیده و بوسیله مدل تصمیم گیری چند معیاره ELECTRE، به تحلیل و رتبه بندی محلات منطقه یک شهر مشهد بر اساس هر دو رویکرد پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که محله ی گوهرشاد در میان محلات از منظر رشد هوشمند دارای بیشترین امتیاز است، در حالی که در رویکرد پدافندغیرعامل در مراتب آخر قرار گرفته است. در محله ی بهشتی اصول رشد هوشمند کمتر از سایر محلات رعایت شده است در صورتی که از لحاظ رعایت اصول پدافند غیرعامل در جایگاه نسبتاً مطلوبی قرار دارد. از این رو جهت ارتقاء اصول این دو رویکرد در محلات مورد مطالعه، اصلاح مکان یابی مراکز مهم مانند بیمارستان ها، پراکنش مناسب، مقاوم سازی تأسیسات زیربنایی و خدمات روبنایی مهم، افزایش سرانه و سطوح کاربری های خدماتی و فضای سبز، افزایش دسترسی به حمل و نقل عمومی و همچنین به کارگیری کاربری های مختلط پیشنهاد می شود. همچنین لازم است در مدیریت شهری نیز اقداماتی جهت یکپارچه سازی عملکردی، برنامه ای و سیاستی میان موضوعات پدافند غیرعامل، رشد هوشمند و طرح های توسعه شهری انجام گیرد.
تحلیل تطبیقی از تأثیر برنامه های تلویزیونی شبکه دو و شبکه تهران بر شاخص حس تعلق مکانی شهروندان مناطق (1و12و20) کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش سعی شده از روش توصیفی و تحلیلی تأثیر برنامه های تلویزیونی رسانه ملی که در پیام و محتوای خود، سبک زندگی هویت منطقه ای و شهری را ترویج می کنند. بر میزان و سطح برخورداری از شاخص حس تعلق مکانی شهروندان مناطق 1، 12 و 20 کلانشهر تهران ارزیابی گردد لذا بر اساس مأموریت شبکه های تلویزیونی ، برنامه های شاخص شبکه های دو و شبکه تهران مورد ارزیابی قرار گرفت و از آنجا که مناطق منتخب، از نظر موقعیت جغرافیایی،شاخص های اقتصادی و درآمدهای شهروندان ونیز سبک زندگی شهروندی متفاوتند لذا منطقه یک به عنوان منطقه مرفه شهری و منطقه 12 بعنوان منطقه متوسط نشین شهری و منطقه 20 به عنوان منطقه کم برخوردار شهر تهران انتخاب شد. نتایج نشان داد، تأثیر برنامه های تلویزیونی بر شاخص حس تعلق مکانی در سه منطقه مورد مطالعه بر اساس آنالیز واریانس چند متغیر ANOVAمتفاوت است.همچنین بمنظورتحلیل اولویت رسانه برای ارتقاء شاخص حس تعلق مکانی در سه منطقه یاد شده از مدل تاپسیس فازی FTOPSIS استفاده شد و نتایج نشان دادکه ترویج و تبلیغ مؤلفه سبک زندگی شهروندی و در برنامه های تلویزیونی، بیشترین اثرکذاری را در هر سه منطقه منتخب دارد بنابراین رسانه تلویزیون می توانداز طریق برنامه سازی با رویکرد بهبود سبک زندگی شهروندی،احساس تعلق مکانی شهروندان را ارتقا دهد همچنین ازدیدگاه شهروندان تنها در منطقه 1 شهر تهران شاخص حس تعلق مکانی مطلوب می باشد. لذاپیشنهاد می شود ترویج مطالبات محلی و منطقه ای شهروندان مناطق 12 و 20 کلانشهر تهران باید. موضوع برنامه های تلویزیونی باشد.
تحلیلی بر فقر شهری و عوامل تأثیرگذار بر سازمان یابی فضایی و گسترش آن در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، ارزیابی و تحلیل فقر شهری و شناسایی عوامل و نیروهای تأثیرگذار بر سازمان یابی فضایی و گسترش این پدیده، از اصول اساسی سیاست گذاری و مدیریت توسعه ی انسانی اکثر کشورها محسوب می گردد. با توجه اهمیت موضوع، هدف از تحقیق حاضر بررسی فضایی فقر شهری و همچنین شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سازمان یابی فضایی این پدیده در شهر تبریز می باشد. در این راستا، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیل فضایی می باشد. بدین منظور برای گردآوری داده های تحقیق از اطلاعات موجود در بلوک های آماری سال 1395 شهر تبریز و پرسشگری از نخبگان دانشگاهی و مدیران شهری و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق از شاخص نزدیکترین همسایه (NNI) و Hot Spot Analysis در نرم افزار GIS و همچنین مدل تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که پهنه های فقیرنشین شهر تبریز در مرکز و حاشیه ی شهر گسترش یافته و توزیع این پهنه ها بر مبنای شاخص Z، خوشه ای بوده است. از طرفی دوگانگی فضایی فقر بین شرق و غرب شهر و مناطق حاشیه ای و مرکزی قابل مشاهده است. از عوامل تأثیرگذار بر گسترش و سازمان یابی فضایی پهنه های فقیرنشین شهر نیز می توان در سطح کلان به متغیرهای سازوکار تبعیض آمیز و فقرزا بر پایه ی توزیع غیرعادلانه ی منابع قدرت، ثروت و درآمد و افزایش فاصله ی طبقاتی بین اقشار مختلف و در سطح خرد به متغیرهای افزایش بی رویه ی جمعیت شهر تبریز و ناکارآمدی بازارهای رسمی زمین و مسکن شهر تبریز اشاره داشت که به ترتیب ارزش این متغیرها بر مبنای مدل ساختاری 83/0، 77/0، 69/0 و 63/0 می باشد.
سناریوهای تحقق شهر خلّاق در شهر مشهد با تأکید بر شاخص کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه شهر خلاق سعی دارد تا کیفیتی را شرح دهد که تصویر ذهنی یک شهر را برای شهروندان زیباتر و خاطره آن را ماندگارتر نماید. هدف از مطرح کردن مفهوم کیفیت زندگی شهری در این نظریه، اصلاح تکامل توسعه شهری از مفهوم رشد کمی به توسعه پایدار شهری است. پژوهش های صورت گرفته در سال های اخیر نشان می دهد، شهر مشهد با وجود زیرساخت های مناسب فرهنگی، مذهبی، دانشگاهی، صنعتی و ... در مقایسه با شهرهای موفق فاصله زیادی دارد ولی ظرفیت تبدیل شدن به شهر خلّاق را داراست. این که با وجود ظرفیت های موجود، چه آینده ای برای شهر مشهد متصور است، نیازمند مطالعاتی به روز است، در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سناریوهای تحقق شهر خلّاق با تأکید بر شاخص کیفیت زندگی پرداخته می شود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات با روش اسنادی - کتابخانه ای انجام شده است. با مطالعه منابع تخصصی 37 متغیر مرتبط با موضوع شناسایی و با در نظر گرفتن جنبه های مکانی و غیرمکانی، گویه های اقتصادی، فرهنگی، کالبدی، مدیریتی، فن آوری و زیست محیطی دسته بندی گردید. مهم ترین عامل در دستیابی شهر مشهد به خلاقیت، «میزان تعامل این شهر با سایر شهرهای دارای گردشگری مذهبی» معرفی گردید. براساس نتایج نرم افزار سناریو ویزارد، چهار سناریو قوی برای کلانشهر مشهد شناسایی و از میان 44 وضعیت موجود در مورد تمام سناریوها، تعداد 25% وضعیت ارتقا، %55/29 وضعیت ایستا و %5/45 وضعیت کاهشی دارند. سناریو مشهد خلاق با مطلوبیت 11 عامل کلیدی و با عدد سازگاری 5، محتمل ترین سناریو از نگاه متخصصان بوده و ایده آل ترین وضعیت در چشم انداز 10 ساله جهت ایجاد شهر خلاق در کلانشهر مشهد را نشان می دهد.
تحلیل ابعاد هویتی شهرک های جدید و اثرگذاری آن بر احساس تعلق شهروندان (مطالعه موردی: سپاهان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران هویت به عنوان یکی از پیامدهای پدیده جهانی شدن به ویژه در شهرهای جدید مشهود است و یکی از موانع جذب جمعیت این شهرهای بی روح است. این شهرها در بهترین حالت خوابگاهی هستند که باعث ایجاد حس تعلق و هویت در ساکنان نمی شود. این موضوع را می توان در اصول اولیه طراحی این شهرها که شامل شکل گیری به صورت نقشه های تفکیکی و به توجهی خصوصیات تاریخی و اقلیمی محیط و شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افرادی است که قرار است در آن ساکن شوند، مشاهده نمود. با ایجاد ویژگی های مکانی و هویتی می توان حس تعلق فرد به مکان یا شهر را ایجاد و تقویت نمود. بر این اساس این پژوهش با هدف تحلیل ابعاد هویت شهری و اثرگذاری آن ها بر حس تعلق شهروندان سپاهان شهر انجام شده و در پی پاسخ به این پرسش است که چه شاخص هایی بر هویت بخشی به شهرک های جدید مؤثر است؟ و این شاخص ها تا چه حد بر افزایش حس تعلق شهروندان اثرگذار است؟ روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است و تحلیل داده های به دست آمده از توزیع پرسشنامه در بین 150 نفر از ساکنان سپاهان شهر، نیز با روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار آموس گرافیک انجام شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های اجتماعی و عملکردی به ترتیب با بار عاملی 0/683 و 0/430 به صورت مستقیم بر احساس تعلق ساکنان سپاهان شهر و شاخص طبیعی- محیطی با بار عاملی 0/386 بر شاخص عملکردی و شاخص های کالبدی- فضایی و تاریخی- فرهنگی به ترتیب با بار عاملی 0/256 و 0/232بر متغیر اجتماعی و از آن طریق بر احساس تعلق شهروندان اثرگذار هستند.
سنجش و رتبه بندی مناطق کلانشهر اهواز در زمینۀ تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش لجام گسیخته جمعیت شهرها، به ویژه میل به شهرنشینی در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه، موجب رشد بی برنامه و ناموزون شهرها شده است؛ و عوارض منفی کتعددی را برای آنها به بار آورده است. لذا، امروزه راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان الگویی نوین و جامع نگر از برنامه ریزی شهری در سطح جهان، در راستای حل معضل رشد پراکنده شهری ناشی از شهرنشینی بی مهابا مطرح شده است. کلانشهر اهواز نیز که همواره در سالیان اخیر از عواقب چنین رشدی در رنج بوده است، قاعدتاً نمی تواند از این الگو مستثنی باشد. لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع، به هدف سنجش و رتبه بندی مناطق کلانشهر اهواز در زمینه تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری به تحقیق پرداخت. نوع پژوهش کاربردی بوده که با روشی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات میدانی انجام یافته است. جامعه آماری پژوهش مناطق 8 گانه کلانشهر اهواز بوده که در نتیجه مطالعات اسنادی، 81 شاخص در چارچوب 4 معیار کالبدی- کاربری اراضی، اجتماعی- اقتصادی، دسترسی- حمل و نقل و زیست محیطی انتخاب گردید و داده ها با استفاده از منابع موجود استخراج گردیدند. سپس داده ها با استفاده از تلفیق روش وزن دهی آنتروپی شانون و تکنیک ELEKTRE مورد تجزیه و تحلیل واقع گردیدند. بر مبنای نتایج پژوهش، بین مناطق کلانشهر اهواز در زمینه تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری، تفاوت قابل توجهی وجود دارد؛ و در این زمینه، منطقه 5 کلانشهر اهواز تناسب ضعیفی با رشد هوشمند شهری دارد، لذا در مقایسه با سایر مناطق این کلانشهر شایسته توجه جدی تری می باشد. در انتها نیز بر اساس یافته های تحقیق، راهکارهایی پیشنهاد گردید.
ارائه ی الگوی مدیریت و برنامه ریزی محیط زیست شهری امن با رویکرد شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان به عنوان سازندگان نسل های بعدی محسوب می گردند و فضاهای شهری نقش ویژه ای در اجتماعی شدن، بالفعل کردن استعدادها و برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان ایفا می کنند. بنابراین، محیط زیست شهری امن و طراحی صحیح فضاهای شهری متناسب با زندگی کودکان در سوق دادن جامعه ی انسانی به سمت جامعه ای سالم و مطلوب از اهمیت زیادی برخوردار است. با این حال، در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری ایران توجه به نیازهای کودکان نادیده انگاشته شده است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی الگوی مدیریت و برنامه ریزی محیط زیست شهری امن با رویکرد شهر دوستدار کودک در کلان شهر تهران می باشد. بنابراین، روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی–اکتشافی بوده که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک DEMATEL و مدل تحلیل شبکه (ANP) در نرم افزار Super decision استفاده شده است. همچنین جامعه ی آماری پژوهش شامل کارشناس ان و متخصصین مسائل شهری تهران بوده و ب ا اس تفاده از نمون ه گیری دلف ی، حج م نمون ه تع داد 20 نف ر تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در راستای ارائه ی الگوی مدیریت و برنامه ریزی مناسب در راستای تحقق محیط زیست شهری امن با رویکرد شهر دوستدار کودک در تهران معیار اجتماعی-سیاسی-فرهنگی از بیشترین تأثیرگذاری و معیار برنامه ریزی نهادی و قانونی از بیشترین تأثیرپذیری برخوردار می باشند. بر اساس بردار ویژه ی به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای نیز معیار محیطی–کالبدی با وزن نرمال 205/0 از بیشترین اولویت برخوردار بوده و معیار امنیت با وزن نرمال 199/0 در اولویت دوم قرار دارد. همچنین معیار برنامه ریزی نهادی با وزن 139/0 از کمترین اولویت برخوردار است.
ارزیابی معیارهای شهر دوستدار کودک در شهرهای جدید، مورد مطالعه: شهر جدید گلبهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به کودکان و نیازهای اجتماعی آنان در بافت شهرها و محله ها یکی از مهم ترین مسائل پیش روی جامعه امروز است در حالیکه اغلب فضاهای شهری فاقد کیفیت برای استفاده از کودکان و نوجوانان می باشند و شهرهایی که نیازهای کودکان را مد نظر قرار می دهند، کودکان به لحاظ ذهنی و روانی از زندگی در آن شهر احساس آرامش دارند. لذا در پی چنین ضرورتی پژوهش حاضر بر آن است تا به ارزیابی معیارهای شهر دوستدار کودک در شهر جدید گلبهار بپردازد. و نیازهای کودکان را به تصویر بکشد. پژوهش حاضر از نوع، کاربردی _ توسعه ای و از نظر روش توصیفی _ تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل کودکان 7 تا 15 سال بوده که حجم نمونه 312 نمونه تعیین گردیده است. نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای بوده به صورتی که از هر محله 4 بلوک جهت نمونه انتخاب شده است. ضریب پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ با مقدار 8/0 تأیید شده است و جهت تجزیه و تحلیل شاخص ها از آزمون t تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون و تحلیل مشارکتی کودکان (نقاشی شهر مورد علاقه) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شاخصهای شهر دوستدار کودک در شهر جدید گلبهار در سطح مطلوبی نمی باشد، احساس تعلق در کودکان شهر مورد مطالعه در سطح پایینی است، تمایل به مشارکت در کودکان در سطح مطلوبی می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که شاخص دسترسی بیش ترین تأثیر و بعد از آن شاخص های طراحی، اجتماعی و محیطی- کالبدی در اولویت های دوم و سوم تأثیر فزاینده ای را بر تحقق شهر دوستدار کودک خواهند داشت. همچنین کودکان در نقاشی شهر مورد علاق شان فضای سبز و امکانات بازی و سرگرمی را مد نظر داشتند.