پژوهش های مالی و رفتاری در حسابداری
پژوهش های مالی و رفتاری در حسابداری دوره سوم بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 8)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بعد از بحران جهانی 2008 و نوسانات شدید بازارهای مالی در سراسر جهان، در حوزه مالی رفتاری، مطالعه رفتار سرمایه گذاران بیشتر مورد توجه واقع شد. یکی از عوامل کلیدی تعیین کننده حرکات بازار احساسات سرمایه گذاران است. حوزه مالی رفتاری، که چگونگی و کیفیت رفتار در حوزه مالی را مطالعه می کند. در این زمینه، مطالعه نقش احساساتی مانند ترس، طمع، انتظار و همینطور تاثیر ذهن ناخودآگاه و باورها در شکل دادن به تصمیمات سرمایه گذاری و تاثیر آن بر کارایی بازار مهم به نظر می رسد.این پژوهش به دنبال یافتن تأثیر مهم ترین مفاهیم مالی رفتاری (یا سوگیری های شناختی) مثل فرا اعتمادی، نماگری، آشناگرایی و اتکا بر تصمیم گیری سرمایه گذاران فردی و کارایی بازار در بورس تهران است.داده های اولیه برای آزمون مدل پژوهش با توزیع یک پرسشنامه ساختاریافته در بین 400 سرمایه گذار فردی فعال در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شد و داده های 386 سرمایه گذار مبنای پردازش قرار گرفت. همچنین برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری یا روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته های این پژوهش مبین این است که رابطه مثبت و معناداری بین سوگیری های فرا اعتمادی و نماگری با کارایی ادراک شده بازار و تصمیمات سرمایه گذاران وجود دارد، همچنین رابطه منفی و معناداری بین آشناگرایی با کارایی بازار و تصمیمات سرمایه گذاران وجود دارد، اما معناداری رابطه این دو متغیر با سوگیری اتکا مورد تایید واقع نشد.
بررسی ارتباط خطی و غیر خطی بین خودشیفتگی مدیرعامل و فعالیت اجتماعی شرکت با توجه به نقش تعدیلی مالکیت سرمایه گذاران نهادی
حوزه های تخصصی:
خصوصیات اخلاقی از جمله خودشیفتگی بر اقدامات مدیران تاثیر وافری دارد. مطالعات نشان می دهد، این احتمال وجود دارد که شدت خودشیفتگی دارای اثرات متفاوتی بر فعالیت اجتماعی شرکت باشد. با توجه به نقش چشم اندازهای سرمایه گذاران نهادی در خصوص تصمیمات شرکت، در برخی از مطالعات به تاثیر سرمایه گذاران نهادی بر فعالیت اجتماعی شرکت تاکید شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط خطی و غیرخطی بین خودشیفتگی مدیر عامل و فعالیت اجتماعی شرکت با توجه به نقش تعدیلی مالکیت سرمایه گذاران نهادی می باشد. در پژوهش حاضر تعداد 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 7 ساله مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش خودشیفتگی مدیر عامل از برآیند دو معیار (نسبت WHR و مساحت امضا) استفاده شده است. برای سنجش فعالیت اجتماعی شرکت از چک لیستی شامل 44 گزینه در شش بعد استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که خودشیفتگی مدیرعامل با فعالیت اجتماعی شرکت دارای رابطه خطی منفی می باشد و مالکیت سرمایه گذاران نهادی موجب تضعیف این ارتباط منفی می شود. همچنین بین خودشیفتگی مدیرعامل و فعالیت اجتماعی شرکت رابطه غیرخطی معنادار U شکلی وجود دارد و مالکیت سرمایه گذاران نهادی موجب پهن تر شدن منحنی شده و تاثیر خودشیفتگی بر فعالیت اجتماعی شرکت را در سطوح مختلف تضعیف می نماید.
بررسی تأثیر مؤلفه های برنامه های اخلاقی شرکت ها بر کاهش رفتارهای غیر اخلاقی حسابداران
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفه های برنامه های اخلاقی شرکت ها بر کاهش رفتارهای غیراخلاقی حسابداران می باشد. از این رو، تأثیر مؤلفه های مجازات، نظارت، گزارشگری داخلی، آیین رفتار حرفه ای، حمایت اخلاقی و آموزش اخلاق بر رفتارهای غیراخلاقی حسابداران مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش حسابداران و کارکنان امور مالی شرکت های تولیدی استان اصفهان در سال 1401 می باشد و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری با رویکرد کمترین مربعات جزیی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SmartPLS نسخه 3 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های نظارت، مجازات، آیین رفتار حرفه ای، حمایت اخلاقی و آموزش اخلاق تأثیر منفی و معناداری بر کاهش رفتارهای غیراخلاقی حسابداران دارند و تأثیر مؤلفه گزارشگری داخلی بر کاهش رفتارهای غیراخلاقی حسابداران منفی اما غیرمعنادار است. همچنین تفاوت مؤلفه های برنامه های اخلاقی شرکت ها بر کاهش رفتارهای غیراخلاقی در بین گروه های فرعی حسابداران زن و حسابداران مرد مورد بررسی قرار گرفت که نشان دهنده تفاوت معنادار رابطه حمایت اخلاقی و رفتار غیراخلاقی بین حسابداران زن و حسابداران مرد بود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به طور کلی شرکت ها با اجرای برنامه های اخلاقی می توانند موجب کاهش رفتارهای غیراخلاقی در حسابداران شوند.
تعیین آثار ناهنجاری های تقویمی در شرکت های صنعت خودرو پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از طریق روش تحلیل چیرگی تصادفی
حوزه های تخصصی:
امروزه داشتن آگاهی و شناخت کافی سرمایه گذاران از وجود ناهنجاری ها همچنین نوع واکنش صنایع موجود در بازار سرمایه، می تواند تاثیر عمده ای در رونق اقتصادی بازار سرمایه داشته باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر ناهنجاری های تقویمی بر بازده شاخص شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در حوزه صنایع خودرو در بازه زمانی سال های 1399-1395 است. پژوهش بر پایه روش تحلیل چیرگی تصادفی و با استفاده از تکنیک الکتره که یک روش نوین در تحقیقات مالی می باشد، انجام شده است. یافته ها نشان می دهد سه فرضیه اصلی مبنی بر وجود تفاوت معنادار بین بازدهی شاخص صنایع خودرو در روزهای شنبه تا چهارشنبه، در هفته های اول، دوم، سوم و چهارم هر ماه و در ماه های فروردین تا اسفند هر سه رد شدند که نشانگر عدم کارایی شرکت های صنعت خودرو بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مشخص گردید در بین روزهای هفته، روز شنبه و در بین هفته های هر ماه، هفته اول، مناسب ترین روز و هفته جهت سرمایه گذاری در صنعت خودرو می باشد. علاوه بر این، بهترین ماه برای سرمایه گذاری در صنعت خودرو اسفندماه و بدترین ماه نیز خردادماه است.
تأثیر پیچیدگی کار، رتبه شغلی حسابرس و پذیرش رفتار ناکارآمد بر قضاوت حسابرسی: نقش تعدیلگر استقلال
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، تاثیر پیچیدگی کار، رتبه شغلی حسابرس و پذیرش رفتار ناکارآمد بر قضاوت حسابرسی: نقش تعدیل گر استقلال می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی در ایران می باشد. که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 192 نفر در نظر گرفته شد. داده های مورد نیاز برای بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش از طریق پرسشنامه استاندارد گردآوری گردید و برای بررسی روابط بین متغیرها از رگرسیون تحلیل مسیر با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر تعاملی استقلال* پیچیدگی کار که دارای سطح معنی داری 036/0 و کمتر از 05/0 می باشد، می توان نتیجه گرفت که متغیر استقلال می تواند رابطه بین پیچیدگی کار و قضاوت حسابرسی را تعدیل کند و پیچدگی کار بر قضاوت حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین،فرض H1 در این پژوهش پذیرفته شده است. متغیر تعاملی استقلال* رتبه شغلی حسابرس که دارای سطح معنی داری 042/0 و کمتر از 05/0 می باشد می توان نتیجه گرفت که متغیر استقلال می تواند با قضاوت حسابرسی، رتبه شغلی حسابرس را تعدیل کند، بنابراین،فرض H2 در این پژوهش پذیرفته شده است. متغیر تعاملی استقلال* پذیرش رفتار ناکارآمد که دارای سطح معنی داری 020/0 و کمتر از 05/0 می باشد پس می توان نتیجه گرفت که استقلال می تواند رابطه بین پذیرش رفتار ناکارآمد و قضاوت حسابرسی را تعدیل کند، بنابراین،فرض H3 در این پژوهش پذیرفته شده است.
بررسی تطبیقی صفات سه گانه تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی (شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی صفات تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی با شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران انجام شده یک مطالعه کاربردی و از نظر روش یک تحقیق توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل فعالان ، سرمایه گذاران، کارگزاران، متخصصان و کارشناسان ارشد شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بودند که با راهبرد نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده 240 نفر انتخاب شدند. در این مطالعه، از پرسشنامه استاندارد صفات سه گانه تاریک شخصیت دوجین کثیف (جوناسون و وبستر، 2010) با سه خرده مقیاس ماکیاولیسم (حذف تمام اصول اخلاقی)، خودشیفتگی و روان پریشی استفاده شد. پایداری شرکتی نیز شامل دو خرده مقیاس ترجیحات زیست محیطی و ترجیحات اجتماعی و از تحقیق پلستر و شالتگر (2021) استفاده شد. اختیارات مدیریتی از پرسشنامه تحقیق آلبانا (2016) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با مدل معادلات ساختاری و نرم افزار smart PLS انجام شد. نتایج حاکی از آن است که صفات تاریک شخصیت مدیران بر پایداری شرکتی تأثیر منفی دارد؛ حذف اصول اخلاقی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد. خودشیفتگی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر مثبت دارد. روان پریشی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد؛ حذف اصول اخلاقی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد. خودشیفتگی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر مثبت دارد. روان پریشی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر پایداری شرکتی تأثیر مثبت دارد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر ترجیحات زیست محیطی تأثیر منفی دارد ولی این اثر معنادار نشد. صفات شخصیتی تیره مدیران با تعدیل کننده اختیارات مدیریتی بر ترجیحات اجتماعی تأثیر منفی دارد.
بررسی تأثیر هوش هیجانی مدیران بر ریسک نقدینگی
حوزه های تخصصی:
وجه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی است. کنترل ریسک های مرتبط بر وجوه نقد یا ریسک نقدینگی با توجه به اهمیت بالایی که جهت ادامه حیات واحد تجاری دارد، همواره باید مد نظر مدیریت در تصمیمات مالی قرار گیرد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر هوش هیجانی مدیران بر ریسک نقدینگی بوده است. این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1400 و مدیران این شرکت هاست. به منظور تحلیل داده ها، ابتدا پیش آزمون های جارک برا، ریشه واحد دی کی فولدر، آزمون وایت، دوربین واتسون و ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است و سپس جهت آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار ایویوز استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاکی از آن بوده است که هوش هیجانی مدیران، خودآگاهی مدیران، خودتنظیمی مدیران، خودانگیزشی مدیران ، همدلی مدیران و مهارتهای اجتماعی مدیران بر ریسک نقدینگی شرکت ها تأثیرگذار است.