۱.
امروزه شرکت های کارگزاری در بازار رقابتی و برای دستیابی به موفقیت مالی می بایست عوامل مؤثر و لازم را برای پیشگیری از رفتارهای فسادآلود شناسایی نمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تلنگر سازمانی و سرمایه روان شناختی بر ماندگاری سازمانی در کارگزاری های بورس با نقش میانجی رفتارهای فسادآلود انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری در این مطالعه 610 نفر از کارکنان شرکت های کارگزاری بورسی در شهر شیراز است که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس 2 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 می باشد. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که تلنگر سازمانی تأثیر منفی و معناداری بر رفتارهای فسادآلود در شرکت های کارگزاری دارد. همچنین تأثیر مثبت و معنادار تلنگر سازمانی و سرمایه روان شناختی بر ماندگاری سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد رفتارهای فسادآلود نقش میانجی گری بین تلنگر سازمانی، سرمایه روان شناختی و ماندگاری سازمانی شرکت های کارگزاری بورسی ایفاء می کند.
۲.
تداوم اعتبار و اعتماد حرفه حسابرسی و تقویت آن به پایبندی فکری و عملی اعضای حرفه به ضوابط اخلاقی آن وابسته است. هدف این مقاله، بررسی تأثیر استدلال اخلاقی، قرار گرفتن در معرض اخلاق و جو اخلاقی درک شده بر قضاوت اخلاقی حسابرسان است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکای موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی (حسابرسان مستقل شاغل شریک) می باشد که برای بررسی موضوع، از بین اعضای جامعه تعداد 88 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد، استدلال اخلاقی، قرار گرفتن در معرض اخلاق و جو اخلاقی درک شده بر قضاوت اخلاقی حسابرسان تأثیر مثبت و معنی داری دارند. از میان عوامل بررسی شده، استدلال اخلاقی بیشترین و جو اخلاقی درک شده کمترین تأثیر را بر قضاوت اخلاقی حسابرسان دارند. نتایج نشان می دهد افراد متناسب با میزان آگاهی از اصول و فرایندهای اخلاقی می توانند استدلال های اخلاقی ارائه دهند. از سوی دیگر، توسعه و چگونگی آموزش اخلاق می تواند در تصمیم گیری های اخلاقی حسابرسان در انتخاب گزینه های مختلف مفید باشد. همچنین هرچه درک حسابرسان از جو سازمانی که در آن کار می کنند اخلاقی تر باشد، در اعمال قضاوت های حرفه ای با اخلاق تر عمل می کنند. این پژوهش می تواند در بسط و گسترش مبانی نظری پژوهش های رفتاری در حسابرسی و اثرات جهت گیری اخلاقی بر رفتار حسابرسان به عنوان عنصر مهم قضاوت و تصمیم گیری در حرفه حسابرسی نقش داشته باشد و اطلاعات سودمندی را در اختیار سیاست گذاران در حوزه حسابرسی برای تدوین خط مشی های حسابرسی قرار دهد.
۳.
هوش فرهنگی می تواند بر مسئولیت پذیری اجتماعی در حرفه حسابرسی موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر هوش فرهنگی بر مسئولیت پذیری اجتماعی حسابرسان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی با مدل یابی معادلات ساختاری واریانس محور است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابرسانِ شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی در کشور ایران طی سال 1400 هجری شمسی است که براساس فرمول کوکران تعداد 319 نفر به عنوان نمونه و به روش تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد دارای طیف لیکرت 5 سطحی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده هایِ جمع آوری شده و نیز آزمون فرضیه ها، در قالب تحلیل توصیفی و آمار استنباطی با به کارگیری مدل یابی معادلاتِ ساختاری (SEM) به روش حداقل مربعاتِ جزئی (PLS) صورت گرفت. نتایج حاصل نشان داد: میانگین متغیرهای هوش فرهنگی و مسئولیت پذیری اجتماعی نزدیک به مقدار میانگین نظری و به ترتیب برابر 936/2 و 084/3 بوده است و تمام ویژگی های فراشناختی، شناختی و انگیزشی و رفتاری بر هوش فرهنگی حسابرسان موثرند و علاوه بر این، هوش فراشناختی، هوش شناختی و هوش انگیزشی تاثیر مثبت و معناداری بر مسئولیت پذیری اجتماعی حسابرسان دارند. در نهایت، هوش فرهنگی تاثیر مثبت و معناداری بر مسئولیت پذیری اجتماعی حسابرسان دارد. با تقویت و توسعه روزافزون مهارت های اکتسابی هوش فرهنگی حسابرسان از طریق آموزش های مختلف دانشگاهی و حرفه ای، ایفای مسئولیت پذیری اجتماعی در حرفه حسابرسی نیز افزایش می یابد و شرایطی را برای عملکرد بهتر و رضایت بخشی بیشتر ایجاد می کند که بر یافته های تئوری تبادل اجتماعی مبتنی است.
۴.
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر رفتار مالی سهامداران را بر رضایت، اعتماد و وفاداری الکترونیک آن ها در بورس اوراق بهادار تهران بود. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها برای آزمون فرضیه ها از نوع توصیفی - همبستگی از شاخه میدانی می باشد. جامعه آماری را سهامداران بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند. در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی آن با محاسبه روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل آماری، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل تحقیق، رفتار مالی سهامدارن بورس اوراق بهادار تهران بر اعتماد و رضایت الکترونیک آن ها تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین اعتماد و رضایت الکترونیک سهامدارن بورس اوراق بهادار تهران بر وفاداری آن ها به سامانه های معاملات آنلاین تاثیر مثبت و معنادار دارد. رضایت الکترونیک هم بر اعتماد سهامدارن به سامانه های معاملات آنلاین تاثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این، رفتار مالی سهامدارن از طریق نقش میانجی اعتماد و رضایت الکترونیک بر میزان وفاداری آن ها سامانه های معاملات آنلاین تاثیر مثبت و معنادار دارد.
۵.
توجه به موضوع پایداری در ادبیات رشته مالی و اقتصادی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است و ابعاد مختلف این موضوع ازجمله زیست محیطی، اجتماعی، راهبری و اقتصادی در پژوهش های مختلف موردبررسی قرار گرفته شده است. شناخت اثراتی که ممکن است از اجرای سیاست های پایداری توسط شرکت ها بر عملکرد آن ها موثر باشد و در همین راستا، شناخت ابعاد شخصیت های روانشناسی مدیران به عنوان مسئولان اجرای چنین سیاست هایی ما را بر آن ساخت تا در این پژوهش به بررسی تاثیرخود شیفتگی و غرور مدیرعامل بر رابطه میان پایداری شرکتی و عملکرد مالی بپردازیم. جامعه آماری این تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه تهران طی دوره مالی 1390 الی 1399 بوده است که درنهایت پس از اجرای روش نمونه گیری تعداد 1210 سال شرکت وارد نمونه نهایی شده اند. برای بررسی این پژوهش سه فرضیه مطرح شده است. روش رگرسیون بکار گرفته شده روش رگرسیون چند متغیره بوده است. نتایجی که از اجرای رگرسیون به دست آمده بیانگر آن است که پایداری شرکتی دارای اثر معنادار و مثبتی بر عملکرد مالی شرکت در سطح معناداری 0.05 داشته است و همچنین، نقش تعدیل گری خودشیفتگی مدیران عامل شرکت ها در رابطه میان پایداری شرکتی و عملکرد مالی در سطح معناداری 0.05 تأییدشده است.نتایج حاصل از فرضیات در راستای نتایج پژوهشهای پیشین و سازگار با آنها، تاثیر عوامل رفتاری و شخصیتی را بر رابطه میان پایداری شرکتی و عملکرد مالی تایید میکنند.
۶.
هدف از این پژوهش، تاثیر جهت گیری اخلاقی، هویت حرفه ای و اعتماد سرپرست بر قصد افشاگری حسابرس با توجه به نقش تعدیلگر ترس از تلافی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع و اهداف آن از نوع پیمایشی می باشد و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است که روایی و پایایی آن نیز تایید گردیده است. جامعه آماری کلیه کمک حسابرسان، حسابرسان، حسابرسان ارشد، سرپرستان ارشد، سرپرستان و مدیران شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی در ایران است و با استفاده فرمول کوکران و روش نمونه گیری حجم نمونه 357 نفر در نظر گرفته شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در این پژوهش، از آزمون های کلموگروف- اسمیرنوف، جهت تست نرمالیته و از معادلات ساختاری جهت تأیید فرضیه ها استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که جهت گیری اخلاقی، هویت حرفه ای و اعتماد سرپرست بر قصد افشاگری حسابرس تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج نشان داد که ترس از تلافی می-تواند تاثیر این سه متغیر را بر قصد افشاگری حسابرس تعدیل نماید.
۷.
نجوم احکامی به بررسی اثرات اجرام سماوی به لحاظ فاصله، جرم، موقعیت و سرعت حرکت در کیهان بویژه کواکب منظومه شمسی بر اتفاقات کره زمین و احوالات ساکنان آن می پردازد. یکی از شاخه های نوین نجوم احکامی نجوم مالی است که شاکله آن بررسی وجود اثرات اجرام سماوی در بازار های مالی و چگونگی بروز اثرات آنها می باشد. این مقاله با هدف بررسی جامع اثرات ماه در بازارهای مالی با این رویکرد که چگونه چرخش و جایگاه ماه در آسمان می تواند بورس اوراق بهادار تهران را تحت تاثیر قرار دهد انجام شده است. بدین منظور جامعه آماری بورس اوراق بهادار تهران انتخاب و داده های شاخص کل برای یک دوره 13 ساله (88-1400) بررسی شده است. داده ها از نوع مقطعی و به روش مقایسه میانگین ها بوده و جهت آزمون فرضیه ها از روش T-TEST استفاده شده است. نتایج نشان دهنده وجود اثرات بعضی از شاخصه های ماه در متغیر های نوسان، حجم و تعداد معاملات بوده لیکن بازدهی از این امر متاثر نمی شود. بنابراین فرضیه اثرگذاری اهله های ماه (محاق و بدر کامل، تربیع اول و سوم) روی نوسان و تعداد معاملات پذیرفته می گردد و در مورد فرضیه اثر گذاری جایگاه ماه در بروج فلکی (بیت و وبال) برای حجم و (شرف و هبوط) برای نوسان معاملات پذیرفته می شود.