گفتگوها
حوزه های تخصصی:
مقالات
تبیین و نقد نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی از دیدگاه آیت الله فیاضی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و مشکل ترین مسائل حکمی و فلسفی، تبیین و تقریر «علم تفصیلی حق تعالی به مخلوقات در مرتبه ذات» است. صدرالمتألهین در کتاب های خود، دو نظریه دربارة این مسئله مطرح کرده است: یکی نظریه مشهور وی یعنی «علم اجمالی در عین کشف تفصیلی» و دیگری نظریه مبتنی بر اتحاد عاقل و معقول که نظریه نهایی او به حساب می آید. نویسنده در این نوشتار، نخست بر اساس مبانی صدرالمتألهین به تبیین نظریه ابتدایی و مشهور وی پرداخته و سپس به بررسی و نقد این نظریه از دیدگاه آیت الله فیاضی پرداخته است. ملّاصدرا با استفاده از قاعده «بسیط الحقیقه»، و بنا بر مبانى بدیع حکمت متعالیه (به ویژه اصالت وجود)، نظریه «علم اجمالى در عین کشف تفصیلى» را کرده است.
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در مورد حرکت در وجود لنفسه جوهر و لغیره عرض(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی حرکت جوهری و عرضی را حرکت در وجود لنفسه جوهر و وجود لغیره عرض دانسته است، ایشان معتقد است که حرکت در وجود فی نفسه جوهر و عرض رخ نمی دهد. این نوشتار، دلیل علامه طباطبایی بر این دیدگاه را مورد بررسی و نقد قرار داده و به این نتیجه رسیده است که وقوع حرکت در وجود فی نفسه جوهر و عرض، هیچ امتناعی ندارد. ضمن این نتیجه اصلی، نتایج دیگری نیز به دست آمده است که عبارت اند از: 1. عرض در عین حال که وجودش صرفاً ربطی و فی غیره است، دارای نحوه ای استقلال و وجود فی نفسه است؛ زیرا استقلال عرض، تجلی و مرتبه ای از استقلال جوهر است؛ 2. از وجود ربطی و فی غیره عرض، به این دلیل که دارای نحوه ای استقلال است، می توان ماهیت انتزاع کرد.
تبیین «نفس الأمر» از منظر علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفاسیر و معانی ارائه شده برای نفس الأمر ناشی از معضلی معرفت شناختی در تبیین صدق قضایایی است که مابازای عینی یا ذهنی بالفعل ندارند و ازاین رو معانی مختلفی برای واقع و نفس الأمرِ مطابق آنها به میان آمده است. مرحوم علامه طباطبایی بر اساس مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی خود تفسیری متفاوت از نفس الأمر ارائه کرده است که یکی از تفاسیر جدید در این زمینه به شمار می آید. از نقاط قوت تفسیر علامه طباطبایی، علاوه بر حل و رفع معضل مذکور، توجه به مبانی هستی شناختی نفس الأمر پس از اصالت وجود و مطابقت کامل با آن است. طبق مجموع آرای علامه (مستفاد از بدایه، نهایه و تعلیقات اسفار) نفس الأمر به معنای موجودیت و ثبوت به معنای وسیع آن است. این ثبوت مطلق شامل سه دسته ثبوت است:
اول: ثبوت در اموری که حقیقتاً تحقق دارند؛ مانند خود وجود؛
دوم: ثبوت در اموری که به اعتبار اولیة عقل، برای آنها لحاظ می شود، مانند ماهیات؛
سوم: ثبوت در اموری که به اعتبار ثانوی عقل، برای آنها اعتبار می شود؛ مانند معقولات ثانی.
اهداف تعلیم و تربیت و بایسته های آن با تأکید بر دیدگاه ابن سینا درباره نفس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور رفع بخشی از معضلات نظام تربیتی و حرکت در جهت تدوین پشتوانه نظری فلسفی بومی، در زمینه اهداف تعلیم و تربیت و بایسته های آن بر اساس دیدگاه ابن سینا درباره نفس انجام شد. روش پژوهش تحلیلی استنباطی است و نتایج بیانگر این است که هدف نهایی تعلیم و تربیت از نظر ابن سینا دستیابی به سعادت حقیقی (عقل مستفاد) است و اهداف واسطه ایِ ذیل مراتب نفس، ابزاری هستند برای تحقق این هدف، و بایسته های آنها زیر چتر بایسته های هدف نهایی قرار می گیرند. بنا بر یافته ها، دیدگاه ابن سینا به تعلیم و تربیت رسمی محدود نمی شود و سلامت جسم نیز در هر مرتبه باید مورد توجه قرار گیرد. نظام تربیتی ابن سینا نیز نظامی عقلانی است و شهود در دیدگاه او همان شهود عقلی می باشد. پژوهش همچنین نشان می دهد که گزینش معلمان برجسته، شروع آموزش با رشد نسبی جسمانی و توجه به تفاوت های فردی، در میزان تحقق اهداف، نقشی اساسی دارد.
اعتباریت ماهیت از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقصود از ماهیت در مبحث اصالت وجود، حقیقتی است که در پاسخ از چیستی شیء بیان می شود. همچنین یکی از معانی اعتباریت، امری است که اولاً و بالذات منشأ آثار شیء خارجی نیست. علامه طباطبایی از این ماهیت اعتباری به عنوان حد وجود یاد کرده است. این سخن به دو گونه قابل تفسیراست: الف) ماهیت صرفاً مفهومی است که از حد وجود در بستر کارکرد ذهن انتزاع می شود؛ ب) ماهیت همان حد وجودی ای است که شیء در بستر فقدان کمالات وجودی دارای آن شده است. تفسیر دوم مورد پسند علامه طباطبایی است؛ زیرا ایشان مفاهیم ماهوی را بازتاب مستقیم و تحقق مفهومی و وجود ذهنی حقایقی می داند که در خارج تحقق دارند و از سوی دیگر معتقد است که اتصاف در هر ظرفی باشد، دو طرف اتصاف نیز در همان ظرف، تحقق دارند. بر این اساس مراد از حد بودن ماهیت برای وجود، معنای دوم است.
تبیین اعتباریت ماهیت در گرو مبادی تصوری و تصدیقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اثبات اصالت وجود در حکمت صدرالمتألهین، که اصالت هر دوی وجود و ماهیت را باطل می داند، به معنای اعتباریت ماهیت است. اما براهین ملاصدرا در اثبات اصالت وجود تنها تا اثبات موجود بودن ماهیت به حیث تقییدی وجود پیش می رود و عبارات ملاصدرا در بیان موجودیت ماهیت، گوناگون و گاه متضاد است که موجب تفاوت در تقریرهای مختلف از اعتباریت ماهیت نزد مقررین حکت صدرایی شده است. با این حال، دقت در مبانی حکمت متعالیه و پذیرش آن مبانی به عنوان مبادی تصوری و تصدیقی مؤثر در محل بحث، به این مهم رهنمون می شود که مراد از حیثیت تقییدی در موجودیت ماهیت نزد صدرالمتألهین، موجودیت به حیث تقییدی نفادی وجود است که حظی از تحقق، هرچند تحقق غیر اصیل، برای ماهیت دارد و هیچ گاه به معنای ذهنی محض بودن ماهیت یا موجود بودن ماهیت به حیث اندماجی وجود نیست.