مقالات
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی به عنوان یکی از انواع مشارکت، از شاخص های توسعه اجتماعی و سیاسی در کشورها به شمار می رود. یکی از گروه های عمده جامعه که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ضروری به نظر می رسد، زنان می باشند. مشارکت سیاسی دانشجویان دختر که بزرگترین گروه جمعیتی در کشورهای در حال توسعه و مسئولان اداره جامعه در آینده محسوب می شوند، اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان دختر در دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، روش پیمایشی است . این مطالعه بر روی 288 نفر از دختران دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد صورت گرفته و برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استفاده شده که اعتبار آن، به روش صوری، و پایایی آن، به کمک آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است و داده ها از طریق نرم افزار SPSS16 و AMOS18 تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شدند. با تقسیم سرمایه اجتماعی به سه متغیر (اعتماد اجتماعی، شبکه های اجتماعی و انجمن های داوطلبانه)، به همراه در نظر گرفتن پنج وجه از مشارکت سیاسی مشاهده می شود که همبستگی های معناداری میان ابعاد سرمایه اجتماعی و میزان مشارکت سیاسی پاسخگویان وجود دارد.
بررسی مقایسه ای دوگفتمان ایدئولوژیک وهرمنوتیکی نواندیشی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت، بیناذهنیت و کنش ارتباطی: ساخت اجتماعی اندیشه هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت شناسی سده ی نوزدهم که برخاسته از فلسفه ی علم و در چارچوبی اثبات گرایانه بود، در قرن بیستم با امواج فکری ناشی از اندیشه ی انتقادی و تفکر پست مدرن مواجه شد که هریک به شیوه ای متفاوت معرفت شناسی پوزیتیویسم را به چالش کشیدند. نظریه ی شناخت شناسی یورگن هابرماس که در ادامه ی اندیشه های مکتب انتقادی مطرح می شود، یکی از اساسی ترین نظریاتی است که نقش شناخت اثباتی را در جامعه به چالش می کشد و آن را عقلانی شدن به مثابه ی از دست رفتن «آزادی» و «معنا» قلمداد می کند. نقش شناخت در کنش اجتماعی و تعاملات بینا ذهنی، برای هابرماس بحثی بنیادین است. او نقد بر حوزه ی عمومی را از نقد «شناخت» آغاز می کند و با پی ریزی چارچوبی برای ابعاد «آن»، شرایط رسیدن به «تفاهم» در عمل اجتماعی و ارتباطی را ترسیم می نماید. شناختی که از یک سو بنیاد ارتباط است و از دیگر سو در گفتمان تجلی می یابد.
نقش جنبش های اسلامی در تقویت هویت اسلامی در عرصه ی جهانی شدن با تاکید بر جنبش های اسلامی فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله شناخت نقش جنبش های اسلامی در تقویت هویت اسلامی در عرصه جهانی شدن با تاکید بر جنبش های اسلامی فلسطین است. امروزه جهانی شدن تأثیرات عمیقی بر فرهنگ و هویت جوامع در ابعاد مختلف ملی و مذهبی دارد. در این فرآیند حفظ هویت اسلامی از تهاجم بیگانه و تقویت آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از جمله عوامل تاثیر گذار در این باره، جنبش های اسلامی معاصر در جهان اسلام به ویژه جنبش های اسلامی فلسطین است. در طول قرن اخیر موضوع فلسطین و دفاع از کیان و هویت اسلامی آن از مهمترین مباحث سیاسی جهان اسلام بوده است. تمسک به سمبل های هویتی آن از جمله مسجدالاقصی نیز جایگاه مهمی در مبارزات مردم فلسطین و جنبش های اسلامی آن نظیر جنبش حماس و جهاد اسلامی داشته است. بر این اساس در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش مطالعات اسنادی به این سوالات سه گانه پاسخ داده شود. نتیجه مطالعات نشان می دهد که در نتیجه عدم کارایی ایدئولوژی های ناسیونالیستی و سوسیالیستی، فلسطینی ها بیشترین اقبال را به احیا و تقویت هویت اسلامی خود نشان داده اند و گروههای مقاومت نیز در مبارزه خود علیه دشمن اشغالگر موفقیت هایی را کسب کرده اند. از جمله آنها می توان به دستاوردهای انتفاضه اول، انتفاضه ی مسجدالاقصی و مقاومت گروههای حماس و جهاد اسلامی در جنگ 22 روزه و همچنین حمایت دنیای اسلام از آنها اشاره کرد. این گونه مبارزات تنها در احیا و تقویت هویت اسلامی فلسطینی ها بلکه در تقویت هویت و همبستگی مسلمانان، رشد و گسترش جریان بیداری اسلامی در کشورهای عربی در عصر جهانی شدن موثر بوده است.
بررسی و نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر از دیدگاه هرمنوتیک انتقادی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر توسط هرمنوتیک انتقادی هابرماس است. در این مقاله، ضمن مرور مختصر بر تاریخچه هرمنوتیک (پیشامدرن، مدرن و معاصر)، نظریه هرمنوتیک فلسفی گادامر و هرمنوتیک انتقادی هابرماس به طور اخص مورد توجه قرار گرفته است. سپس، از خلال روش شناسی هرمنوتیک انتقادی به کاستی ها و نارسایی های نظریه گادامر اشاره می شود. گادامر با طرح مفاهیم جدیدی چون پیش فهم ها، حلقه فهم، زبان و تاریخ مندی، ادغام افق ها و متمرکز ساختن هرمنوتیک بر آنها، فصلی نو در این علم گشود. به نظر می رسد که دیدگاه های گادامر درباره پیشداوری، حجیت و سنت، کانون انتقادات هابرماس است. از دید هابرماس هرمنوتیک گادامر جریانی محافظه کارانه است، زیرا این هرمنوتیک نمی تواند خود را از اقتدار موجود در سنت رها نماید. هابرماس در برابر تقلیل گرایی زبانی گادامر مقاومت می کند و نشان می دهد که زبان کلیت فرآیند اجتماعی را دربر نمی گیرد، زیرا خود زبان به نیروهای غیر زبانی و سیستم های سلطه ای وابسته است که می توانند سنت های زبانی را تغییر دهند. هابرماس استدلال می کند که دیدگاه گادامر در مورد پیش داوری و اقتدار سنت به انکار قدرت تفکر و بازاندیشی در انسان ها می انجامد.
پایان تاریخ یا بحران ایدئولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله"" پایان تاریخ"" در تمام اعصار و زمانها مورد توجه بشر بوده است.از زمانی که انسان فلسفیدن را آغازید ودر کُنه جهان غور و معنا نمود فرجام دنیا مورد عنایت او بوده است .از سوی دیگر افراد بشر و بویژه حکومت ها از دیرباز در چارچوب جوامع مختلف جهت مدیریت تضادهای اجتماعی- سیاسی، ایجاد یکپارچگی و ادغام اجتماعی ،مشروعیت بخشی به نظام سیاسی و پیشبرد برنامه های اقتصادی همواره خود به نوعی ایدئولوژی متوسل شده اند. با این حال سده بیستم به علت تبلور آموزه ها ومکاتب سیاسی متعددی مانند لیبرالیسم،سوسیالیسم، مارکسیسم،آنارشیسم، توتالیتاریسم ( در قالب سه گانه های نازیسم ،فاشیسم وکمونیسم) فمینیسم،اکولوژیسم و... از این حیث عصر و عرصه جدال و هماوردی "" ایدئولوژی ها"" بوده است.حال بنظر می رسد با تحولاتی مانند فروپاشی نظام کمونیسم اتحاد شوروی و فروکش کردن منازعات ایدئولوژیکی بین شرق و غرب در پایان قرن بیستم افرادی چون فرانسیس فوکویاما با سرمستی هر چه تمام تر از"" پایان تاریخ"" و پیروزی لیبرالیسم غربی درآغاز هزاره سوم خبر داده و ساموئل هانتینگتون نیز از طرح ""برخورد تمدن ها"" در قرن پیشاوری سخن به میان می آورد. بر این اساس در نوشتار حاضر برانیم تا ابتدا به معرفی اجمالی برخی از مکاتب وآموزه های سیاسی درقرن بیستم اشاره نموده،سپس دو نظریه پایان تاریخ فوکویاما و برخورد تمدنهای هانتینگتون را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم و در نهایت مبحث بحران ایدئولوژی و خلاء معنویت ایجاد شده در نظام سرمایه داری که انگیزه ای برای طرح دیدگاههایی مانند نظریه فوکویاما گردیده است را مورد بررسی قرار خواهیم داد. روش این نوشتار تبیینی- توصیفی با تاکید بر منابع کتابخانه ای- اینترنتی است. کلید واژه ها: غرب ، پایان تاریخ ،برخورد تمدن ها، بحران ایدئولوژی ، لیبرالیسم ، کاپیتالیسم