در یک دوره مهم از آزادیهای مطبوعاتی در ایران از شهریور 1320، برای تاسیس یک اتحادیه مطبوعاتی تلاشهای مختلفی به عمل آمد. در این بررسی سابقه این تلاشها در یک دوره پنج ساله که به صورت مجموعهای از تشکلهای کوتاه مدت، افت و خیزهایی را تجربه کرد، مورد توجه قرار دارد.
نقش روستاییان در فعالیت های سیاسی همواره از مباحث مناقشه برانگیز بوده و نظرات مختلف از حضور پررنگ تا انفعال و روحیه محافظه کارانه شان آنان را در بر می گیرد. در این پژوهش شناسایی احکام دو گفتمان ""شهری"" و ""روستایی"" در زمینه مشارکت سیاسی روستاییان و مهاجران روستایی پیش از انقلاب 1357 مد نظر استو . برای دست یابی به دیدگاه روستاییان داستان ها به عنوان منابع پژوهش انتخاب شده اند. پرسش اصلی پژوهش این است که مشارکت روستاییان در داستان های دوره پهلوی دوم چگونه بازنمایی شده است و دیدگاه نویسندگان روستایی در این زمینه چه تفاوتی با نویسندگان شهری دارد؟ فرضیه ما این است که آثار داستان نویسان شهری همچون آثار پژوهشی به همان سه دسته تقسیم می شوند، اما بر اساس نظر داستان نویسان روستایی اغلب روستاییان و مهاجران به مسائل سیاسی توجهی نداشته اند که این بی توجهی ناشی از روحیه محافظه کارانه آنان نیست.