قانون اساسی مشروطیت که در دیماه 1285 خورشیدی پس از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی به تصویب مظفرالدین شاه قاجار رسید و به مدت 72 سال رسمیت داشت، نخستین قانون اساسی ایران به شمار میآید که اگر نه در حیطه عمل، لااقل در چارچوبهای نظری دگرگونیهای شگرفی را در ایران موجب شد.
مجلس دوم در واپسین روزهای حیات خود، دستخوش بحران بزرگ اولتیماتوم 1911 روسیه به ایران شد، که سرانجام به عمر این مجلس خاتمه داد. به رغم مباحث گوناگونی که تاکنون پیرامون اولتیماتوم روسیه درگرفته است؛ هنوز برخی از ابعاد آن رخ داد، در هاله ای از ابهام قرار دارد و همین ابهام ها موجب بروز یک رشته خطاهای آشکار شده است. یکی از این ابهام ها، طرح این ادعاست که مجلس در واپسین لحظات انقضای فرصت اولیتماتوم یک کمیسیون پنج نفره تشکیل داد تا با اختیارات تام، دولت را در حل و فصل موضوع اولتیماتوم و تدارک پاسخ مقتضی به آن یاری دهد. حال آن که نه در مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی و نه در روزنامه مجلس، هیچ سخنی از معرفی اعضای این کمیسیون و تشکیل جلسه ها و نیز تصمیم های آن به میان نیامده است. مقاله حاضر برای پاسخ گفتن به این مساله، با رویکرد توصیفی تبیینی می کوشد ضمن بررسی تناقض ها و ابهام های جاری در اکثریت قریب به اتفاق روایت های تاریخی موجود و مرتبط با تشکیل کمیسیون، به بازخوانی برخی از ابعاد این رخ داد مهم بپردازد و از یک روایت معقول تر دفاع کند.
یکی از پدیده های اجتماعی مهم ایران در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم مهاجرت نیروی کار به جنوب امپراتوری روسیه، بویژه باکو و مناطق پیرامونی آن بود. از سال های آغازین سده بیستم موج اعتصاب ها، درگیری های قومی و در نهایت انقلاب 1905 روسیه، منطقه قفقاز و باکو را هم درنوردید. این رویدادها بر زندگی هزاران هزار مهاجر ایرانی که در آن مناطق به شغل های مختلف و عمدتا پست، می پرداختند اثرگذار بود. پژوهش با تکیه بر منابع و اسناد مختلف به بررسی تأثیر فعالیت احزاب انقلابی روسیه و قفقاز و اعتصابات فراگیر منطقه بر ایرانیان مقیم باکو می پردازد. نتیجه بیانگر آن است که اگرچه ایرانیان در ابتدا از فعالیت های صنفی و سیاسی کناره می گرفتند اما به تدریج و به فراخور موقعیت خود، تحت تأثیر روشنفکران آزادی خواه، مطبوعات، احزاب سیاسی و جریان های انقلابی ناحیه باکو قرار گرفتند. برخی از آنها چون حیدر عمواوغلی، اسدالله غفارزاده و ... به احزاب سیاسی روسی گرایش یافتند و سرانجام گروهی از ایرانیان نخستین حزب سیاسی خود را به نام فرقه اجتماعیون عامیون پی ریزی کردند.