فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بازتاب اندیشه مشیّت الهی در تاریخ نگاری عصر ایلخانی (با تأکید بر تاریخ جهانگشا و تاریخ وصّاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد با شناخت دیدگاه دو تن از مورّخان عصر ایلخانی در موضوع اندیشه مشیّت الهی، بازتاب آن را در محتوا و روش تاریخ نگاری آنان بازجوید. از این رو، برای تحقّق این هدف، پرسش های زیر مطرح است:
از دیدگاه مورّخان یادشده، محرک تاریخ و راه برندهآن چیست؟ این تفکّر تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته است؟ دیدگاه های یادشده چه اثری در روش تاریخ نگاری آنان داشته است؟
در پاسخ به این پرسش ها، فرضیه زیر ارائه شده است:
اعتقادات عمیق شریعتمدارانه جوینی در مسئله مشیّت الهی و شرایط نامطلوب سیاسی اجتماعی حاکم بر زمانه وی، سبب نوعی نگاه مشیّتی از سوی او به تاریخ شده است ؛ بدین جهت، او در روش تاریخ نگاری خویش، به رغم به کار گیری دیدگاه های انتقادی (در برخی رویدادها) و گاه انصاف تاریخی، از اصل تعلیل و تحلیل بهره چندانی نبرده است. در مقابل، دیدگاه های معرفت شناسانه وصاف درباره مبانی علم تاریخ، آشنایی او با بسیاری از علوم، الگوپذیری از مورّخان و اندیشمندان بزرگ، تأثیرپذیری از اخوان الصفا و بهبود نسبی شرایط سیاسی اجتماعی، سبب نوعی نگاه فرازمینی مطلق از سوی وی به تاریخ نشده است. بر این اساس، روش تاریخ نگاری وی بیشتر بر دو اصل تعلیل و انتقاد بر پایه انصاف تاریخی استوار بوده و به روش تحلیلی نزدیک است.
غازان خان - عصر استیلای چنگیز و احفاد او
حوزه های تخصصی:
اندرز نامه نویسی سیاسی در عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان اندرزنامه نویسی یکی از مهم ترین زمینه های اصلی انتقال دهنده ی اندیشه ی ایران شهری در تاریخ ایران اسلامی به شمار می آید. هجوم های متعدد خارجی به ایران شهر، از جمله هجوم اعراب مسلمان و هجوم مغولان، و از سوی دیگر، مهاجرت ترکان، این ضرورت را نزد نخبگان ایرانی ایجاب نمود تا با به تحرک در آوردن اندیشه های ایران شهری از طریق اندرزنامه نویسی، مقدمات آشنا سازی آنان را با آداب حکومت داری و ملک داری فراهم آورند.
این نوشتار می کوشد با واکاوی اندرزنامه های سیاسی این عصر، علل و چگونگی استمرار این جریان را در عصر حاکمیت ایلخانی بشناسد. برای دستیابی به این مهم، نخست به اختصار به زمانه و زندگی این نخبگان خواهیم پرداخت، تا معلوم شود که اوضاع سیاسی حاکم بر این زمانه چگونه بوده و این جریان در چه بستر سیاسی - اجتماعی ای تداوم یافته است؛ سپس، اصول فکری آنان را در چارچوب اندیشه ی ایران-شهری بررسی خواهیم نمود؛ و سرانجام به این مهم توجه خواهد شد که علل تحرک جریان اندرز نامه نویسی در عصر یاد شده، چه بوده است.
بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و روش تطبیقی، معلوم می-شود، آنچه در اندیشه ی اندرزنامه نویسان این عصر می گذرد، تقویت نظریه ی حکومت متمرکز بر اساس اندیشه ی ایران شهری، به منظور بهبود شرایط و کاهش آسیب های اجتماعی پس از یک دوره ویرانی و آشفتگی است؛ بدین روی، آنان کوشیده اند با تبیین بایستگی های فرمانروا، او را در نیل به این هدف یاری رسانند.
مناسبات اقتصادی ایران در دوره ایلخانان و اردوی زرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مناسبات تجاری جمهوریهای ونیز و جنوا با ایران عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تحولات عصر مغول در عرصه جغرافیای سیاسی قرار گرفتن آسیای میانه، دشت قپچاق، ایران، قفقاز و آناتولی تحت حاکمیت مغولان بود. از نتایج بلافصل چنین دگرگونی ای در نواحی مذکور، گسترش مناسبات تجاری و بازرگانی بین اقوام و ملل مختلف آسیایی بود که طی چندین دهه آینده آثار آن به سرزمین های غربی آسیا از جمله به اروپا هم رسید. در چنین وضعیتی یکی از فعال ترین مناطقی که در وضعیت گسترش مناسبات تجاری بین آسیا و اروپا آن هم با محوریت ایران ظاهر شد، دولت شهرهای ایتالیایی ونیز و جنوا بود که پرداختن به چگونگی مناسبات تجاری این دولت شهرها با مراکز تجاری ایران و ایلخانان موضوع محوری پژوهش حاضر را شکل می دهد. موقعیت جغرافیایی ایران در حد فاصل ارتباط شرق و غرب و سیاست های ایلخانان در زمینه حمایت ویژه از تجارت و جلب تجار اروپائی موجب روی آوردن تجار ونیزی و جنوایی به ایران شد. همچنان که در سوی دیگر توسعه کارگاههای ابریشم بافی در شهرهای ایتالیا و نیاز مبرم به ابریشم خام آسیا در کنار سایر تولیدات مشرق زمین نظیر ادویه جات و دیگر مواد خام تولیدی، انگیزه های قدرتمندی برای توجه تجار جمهوری های ونیز و جنوا به مراکز تجاری ایران بود. به طوری که آنان از یک سو پارچه های کتانی، نخی و پشمی و چوب، فلز، شمش های طلا و نقره را از اروپا به آسیا وارد کرده و از دیگر سو محصولات و کالاهایی چون ابریشم خام ایران و چین، ادویه هند، زعفران، زاج و پنبه و بردگان دشت های قپچاق را به اروپا منتقل می ساختند.
بررسی مولفه های معماری اسلامی دوره ایلخانان از دریچه تاریخ اجتماعی (دوره ایلخانیان: معمار و صنف معماری، ناظر صنف، حامیان و بانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک اثر معماری زنجیری بهم پیوسته از مولفه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی دوران خود است. معمار، حامیان و بانیان، ناظران و قانون های شرعی و عرفی، هر یک به نوعی در مسیر یک اثر تاثیرگذار هستند. تاریخ اجتماعی گرایشی از تاریخ محسوب می شود که می تواند به مطالعه این حوزه ها و بررسی نقش گروه ها در فرآیند یک اثر معماری بپردازد. در این مقاله جهت امکان سنجش چنین رویکردی در برسی معماری اسلامی ایران، با انتخاب دوره ایلخانیان و بررسی و تحلیل متون این دوره، به بحث در باب شأن اجتماعی معمار و صنف معماران در این دوران، و اینکه ناظران این صنف و بانیان و حامیان چه اختیاراتی داشتند، پرداخته خواهد شد. نتایج این تحقیق، از وجود چهار گروه معماران در مراتب متفاوت اجتماعی، نظارت و اختیارات وسیع محتسب بر صنف معماران و ساخت و سازهای شهری، و طیف وسیعی از حامیان و بانیان حکومتی و مردمی با شأن اجتماعی متفاوت خبر می دهد.
تأثیر حکومت های ثالث بر مناسبات ایلخانان و آلتین اردو (اردوی زرّین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل امپرتوری مغول در میانه ی چین تا اروپای شرقی و شکل گیری حکومت ایلخانان مغول در ایران،موجب تحولات گسترده ای در عرصه ی روابط بین الملل و از جمله روابط خارجی ایران شد. از میان همسایگان ایران در عهد ایلخانی، آلتین اردو (اردوی زرین، اولوس جوچی) مرز شمالی قلمروی ایلخانی، از قفقاز تا خوارزم را در اختیار داشت. روشن نبودن حدود این دو قلمرو در تقسیم بندی میراث چنگیزخان، به علاوه ی تحولات بعدی در امپراتوری مغول، موجب شکل گیری اختلافات ارضی و سیاسی میان آن ها گردید که با مسلمان شدن خان های اردوی زرین تشدید شد. از آن جا که در این زمان، ایلخانان و آلتین اردو، هرکدام با دولت های دیگری، نظیر؛ ممالیک، سلجوقیان، بیزانس و برخی دولت های محلی نیز مناسباتی داشتند، این پژوهش در صدد شناسایی میزان تاثیر این دولت ها- که می توان آن ها را «دولت های ثالث» نامید- بر مناسبات این دو حکومت مغولی است.
در این پژوهش،که با روش کتابخانه ای- اسنادی انجام شده، بررسی منابع در دسترس از قلمرو دولت های مختلف آن زمان و گردآوری، مقایسه و تطبیق داده ها، این اثرگذاری را به میزان قابل توجهی اثبات می کند. البته این امر، در مورد دولت های مختلف ثالث، با تفاوت هایی همراه است. بیشترین اثرگذاری از آنِ ممالیک مصر و خان بزرگ مغول و کمترین آن مربوط به دولت بیزانس می باشد.
سهم تبریز در رونق اقتصادی دوران ایلخانان با تکیه بر تجارت جواهرات
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز در ایالت عراق عجم از آبادترین و پر جمعیت ترین شهرهای آذربایجان بوده است. اهمیت تجاری و صنعتی شهر تبریز در تمام دوران های تاریخ ایران در خور توجه بوده است که اوج این رونق اقتصادی در زمان استقرار ایلخانان در ایران و برگزیده شدن تبریز به عنوان پایتخت توسط اباقا خان تحقق یافت.
این شهر دارای کارخانه های متعدد جهت پرداختن به صنایع مختلف بوده و اکثر ساکنان آن بازرگان و کارخانه دار بودند. موقعیت ترانزیتی تبریز به قدری بود که بازرگانان از نقاط مختلف مانند بغداد و موصل و هرمز و هندوستان برای خرید و فروش به آنجا رفته و بهترین سنگ های قیمتی و مرواریدهای اعلا در بازارهای آن به فروش می رسید.
اوج شکوه اقتصادی تبریز در تمام زمینه های تجاری از جمله جواهرات به دوران حکمرانی غازان خان بازمی گردد. رونق تجارت جواهرات در بازارهای داخلی به خارجی به حدی بود که بازاری تحت عنوان بازار جوهریان، در کنار سایر حرف، وجود داشت، که در آن انواع جواهرات به وفور به فروش می رسید. در این زمان به دلیل نزدیکی ایلخانان با کشورهای آسیای مرکزی، شهرتبریز به عنوان دروازهٔ بین شرق و غرب بوده و تجارت جواهرات با این کشورها و کشورهای اروپایی به اوج خود رسیده است. در بازارهای غازانی تبریز سنگ های قیمتی و مرواریدهایی که از سیلان و بحرین به دست می آمد، صیغل و سوراخ می شد و سپس برای فروش به کشورهای آسیایی و اروپایی از جمله قسطنطنیه عرضه می گشت. رونق تجاری تبریز به حدی بود که غازان خان دستور داد قیمت طلا و نقره را در تمام قلمرو ایلخانان مطابق قیمت طلا و نقره تبریز قرار دهند.