در این مقاله نمایی از یک حادثه سیاسی در شیراز قرن هفتم به نمایش گذاشته شده و از نگاه تحلیلی مورد بازبینی قرار گرفته است.با توجه به آن که در آغازین نمونه از کارهای تاریخی معاصر، غیرتحلیلی بودن تاریخ نویسی در گذشته، مطرح شده است، نویسنده سعی در اثبات آن دارد که، درصورت روایی بودن تاریخ گذشته نیز، می توان به تحلیل دست یافت؛ به عبارتی، چرایی بسیاری از حوادث درلابه لای نوشته های تاریخی یافت می شود.متن شناسی تاریخ وصاف، برای ورود به بحث الزامی بود؛ در نتیجه، در بخشی از مقاله، طرح شناسنامه کتاب مورد توجه نگارنده قرار گرفت.هسته اصلی بحث ما، قتل سیاسی سید عمادالدین است. صف بندی نیروهای سیاسی شیراز در نیمه دوم قرن هفتم، تابعی است از صف بندی سیاسی تبریز یا اقتدار سیاسی تبریز.مقاطعه کاران دارای نفوذ در شیراز، به پشت گرمی حامیان خود در دارالملک تبریز، عمل می کردند؛ درنتیجه، ما سعی کرده ایم ابتدا پیش زمینه های قتل سید عمادالدین را در این مقاله روشن کنیم و بعد اصل گزارش را بیاوریم.حوادث پس از مرگ سید عمادالدین عبرت ها و آموزه های بسیاری را به همراه داشت. تا جایی که ممکن بود، در ضمن مقاله، بحث را دنبال کرده ایم و، در مواردی که به قصد کوتاه نویسی این امر میسر نشد، مطالب لازم در توضیحات آمده است. می توان نتیجه گرفت که تنها حسن پیرنیا یا مشیرالدوله نبود که به ” بود تاریخی گذشته ایران پرداخت“. بسیاری از آثار تاریخی – از جمله کتاب تاریخ وصاف – با نگاهی دقیق و علمی و تحلیلی به بود تاریخی گذشته پرداخته اند.
مناسبات دیرپای اقتصادی و فرهنگی بین ایران و هند هرگز قطع نشده است. لیکن هندوستان گاهی پناهگاه ایرانیانی بوده که از ستم حاکمان یا تیغ تجاوزگران، به آن سرزمین کوچیده اند. یکی از این دوره های پناه جویی با یورش مغولان آغاز شد.در برابر این پرسش که چرا ایرانیان هنگام یورش مغولان به هندوستان پناه بردند؟ و این که سرنوشت پناه جویان ایرانی در هند چه بود؟ مدعای این تحقیق چنین است: طبیعت ناشناخته، جنگل های انبوه و دشت های پهناور مملو از گونه های اقوام و مذاهب رازآلود، پناهگاهی دور از دسترس شمرده می شد. شباهت های فرهنگی بین ساکنان دو سوی سند و روحیه اعتدال گرایانه هندیان نیز انگیزه این مهاجرت ها بود و به همین دلایل، در قرن هفتم هجری این سرزمین مأمن حفظ برخی از مفاخر فرهنگی ایران گردید. دراین نوشتار به روش «توصیفی- تحلیلی» و با مراجعه به منابع دست اول، ضمن توصیف چگونگی گریزایرانیان، دلایل پناه جستن آنان در هند مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج بررسی نشان می دهد که هنگام یورش مغول، ایرانیان با انگیزه های متفاوتی به آن دیار کوچیدند و ثمره ی مهاجرت آنان رواج زبان فارسی و سنت های تمدّن ایرانی و بخشی از دستاوردهای فرهنگ ایرانی در هند بود.