فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۱۰ مورد.
وزارت در فترت اولیه حکومت ایلخانی: از ارغون تا بایدو 694-683 ﻫ.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ایلخانی و در پایان کار خاندان جوینی، تا روی کار آمدن غازان نهاد وزارت وارد دوره ای پر فراز و فرود شد. ارغون که در واکنش به دوره ی احمد تگودار و برتری خاندان جوینی به ایلخانی رسید، امیری مغولی را به مقام وزارت برگزید. روی کار آمدن امیر بوقا وقفه ای درفرآیند سازماندهی دیوانسالاری ایلخانی توسط ایرانیان و همسازی دولت ایلخانی با الگوی ملکداری ایرانی ایجاد کرد. با این حال ضرورت های اداره قلمرو ایلخانی و پیامدهای تمرکز امارت و وزارت در دست امیری مغول بدون پیشینه ی دیوانسالاری, به کار بوقا پایان داد. پس از بوقا در دوره ارغون, گیخاتو و بایدو، وزیران برجسته ی ایرانی در حکومت ایلخانی به قدرت رسیدند. در این زمان سعدالدّوله یهودی و صدرالدّین خالدی زنجانی از وزیران برجسته ایرانی بودند که با وجود کفایت در اداره امور قلمرو ایلخانی, به سبب پاره ای ناهمسازی ها و رقابت های درونی حکومت ایلخانی و گرایش های تمرکز گریز امرای مغول، دوران وزارت ایشان با وجود بارقه هایی از امید برای سامان حکومت ایلخانی و امور ایران چندان نپایید مع ذلک ایشان توانستند راه را برای همسازی مغولان با جامعه ایرانی بوسیله دستگاه دیوانسالاری هموار کنند. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی وزیران این دوره ی تاریخ ایلخانی و تکاپوهای ایشان را مورد بررسی قرار می دهد.
مرتبه شاهزادگی فرزندان جوجی قسار و تلاش طغاتیمورخان برای مقام ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به پادشاهی رسیدن طغاتیمورخان در عصر ایلخانان رقیب (756-736ه.ق) را باید پدیده ای جالب و استثنایی در تاریخ مغولان دانست. زیرا او از تبار جوجی قسار برادر چنگیزخان بود؛ در حالی که بر اساس سنت سیاسی مغولان تنها فرزندان و نوادگان چنگیزخان می توانستند به پادشاهی (خانی) برسند. این در حالی است که طغاتیمورخان از میان هم مدعیان سلطنت (ایلخانی) نسبی روشن تر و مشخص تر دارد. لذا ادعای نسب چنگیزخانی نکرده است و همین امر مشروعیت حکومت او را نزد مورخان آن عصر محل بحث و گفت و گو قرار داده است.
بازخوانی و نقد روایات ایلغار مغول بر اساس روش مطابقت ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد اینکه «تاتارها آمدند و کشتند و سوختند و بردند و رفتند» هیچ شکی نیست. اما قبول میزان قتل و غارتی هم که از سوی برخی از مورخان و محققان بیان شده است، کار آسانی نیست. در برخی از این روایت ها از کشتار چند میلیونی مردم ایران به دست مغولان و نابودی کامل شهرهای خراسان و ماوراء النهر خبر داده اند و چنین نتیجه گرفته اند که این شهرها تا هزار سال دیگر، آن جمعیت و رونق سابق خود را به دست نمی آورند. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع تاریخی قبل و بعد از حمله مغول و قانون مطابقت ابن خلدون، درستی روایات مطرح شده درباره آثار و پیامدهای حمله مغول به ایران را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این چهارچوب، میزان درستی روایات با واقعیت های طبیعی، اجتماعی و منابع دیگر سنجیده می شود و آنچه با امور واقعی و عقل بشری مطابقت نداشته باشد، اخباری غیرواقعی، اغراق آمیز و غیر قابل قبول معرفی می شود.
نتیجه این تحقیق نشان می دهد مغولان تنها در برخی از شهرهای خراسان و ماوراء النهر که مقاومت کرده و قبول ایلی ننمودند، یا عضوی از خاندان چنگیز را به قتل رساندند، قتل و غارت شدیدتری انجام دادند، البته نه در حدی که برخی از مورخان ادعا کرده اند، اما در اغلب شهرها که مردم تسلیم شدند، قتل و غارت گسترده ای صورت نگرفت و شهرها همان وضعیت و سیستم قبلی خود را حفظ کردند. بنابراین، خراسان، ماوراء النهر و دیگر مناطق ایران به کلی ویران نشد و میزان قتل و غارت خیلی کمتر از آن بود که برخی از مورخان و محققان از آن سخن گفته اند.
واقعه ی اترار
حوزه های تخصصی:
میرزا مهدی علی خان بهادر، جنگ و خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سیاسی سال های پایانی قرن هیجدهم و واکنش بریتانیا در قبال آن، آغاز دوره ای جدید در حیات سیاسی و اجتماعی خلیج فارس و نواحی پس کرانه ای آن است. این دوره از تهاجم ناپلئون به مصر در 1213 ه/1798 م آغاز و با عقد قرار داد مرسوم به «صلح عمومی» (General Treaty of Peace) در 1236ه/1820 م به پایان رسید. نتیجه این تحولات تحکیم قدرت سیاسی بریتانیا در «خلیج فارس» بود. تحولات این دوره و شخصیت اصلی رویدادهای آن، یعنی میرزا مهدی علی خان، در مطالعات داخلی کمتر مورد توجه قرار داشته است، در حالی که او طراح و مجری اصلی سیاست خارجی بریتانیا در این دوره محسوب می شود. بررسی رویدادهای این دوره برای شناخت درست عملکرد بریتانیا در ایران و نواحی مجاور آن از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ که این مقاله بدان می پردازد.
علل ناکارکردی پول کاغذی در اقتصاد و جامعه عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رواج اسکناس برای اولین بار در تاریخ ایران در زمان حکومت ایلخانان صورت گرفت. طبقه حاکمه ایلخانی که در یک دوره با بحران شدید اقتصادی روبه رو شده بود درصدد برآمد با انتشار پول کاغذی این بحران را مهار کند، اما از آن جهت که ظهور اسکناس برخاسته از واقعیت های اقتصادی، اجتماعی و سیر متداوم ساختار جامعه نبود، به علاوه اقتباس ناقصی از نظام پولی رایج در چین محسوب می شد، نه تنها بحران را مهار نکرد بلکه دامنه آن را وسیعتر کرده، عرصه های سیاسی و اجتماعی را نیز در برگرفت. این گونه نوآوری اقتصادی که به بستر و فضای امنیتی مناسبی نیاز داشت در جامعه ایرانی امری تحمیلی محسوب می شد و پاسخگوی شرایط ناپایدار اقتصاد ایران، به طور عام و بحران اقتصادی این عهد، به طور خاص نبود. مقاومت مردم و اهل بازار در برابر این وضعیت نیز ضمن نشان دادن شدت بحران و ناکارآمدی این ابتکار، بر وجود چالش با مغولان بیگانه در عرصه های مختلف دلالت داشت. این مقاله در پی آن است با در نظر داشتن زمینه های موضوع و مقایسه میان شرایطی که موجب پذیرش اسکناس در چین و عدم پذیرش آن در ایران شده بود علل ناکامی و ناکارآمدی پول کاغذی در زمان ایلخانی گیخاتو (94- 690 هجری قمری) را با نگاهی جامع بررسی کند.
راه های تجاری در عهد ایلخانی
حوزه های تخصصی:
سکه های دوره ی مغول
حوزه های تخصصی: