فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶۳۵ مورد.
بررسی دیدگاه معرفت شناختی کالینگ وود و دلالت های آن در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی معرفت شناختی در مطالعات برنامه درسی همواره میان صاحب نظران مورد بحث بوده است. در مقاله حاضر، دیدگاه معرفت شناختی کالینگ وود، یکی از برجسته ترین فیلسوفان قرن بیستم، مورد بررسی قرار گرفته است. از نکات مهم دیدگاه معرفت شناختی او می توان به «در هم تنیدگی تاریخ و فلسفه» اشاره کرد. با چنین پیش فرضی می توان برنامه درسی ای فعال تر را برای موضوعات درسی طراحی کرد، به طوری که دانش آموزان با دروس مختلف در بستر تاریخ مواجه شوند و اندیشه های مختلف را بازسازی کنند. روش تحقیقی که در این مقاله به کار گرفته شده، روش تحلیلی و استنتاجی است.
نظریّه ی اخلاقی زاگزبسکی: نظریّه ی فضیلت مدار الگوگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیندا زاگزبسکی در نظریّه ی فضیلت مدار الگوگرا گونه ی جدیدی از نظریّه ی اخلاقی مبناگرا را عرضه می کند که در آن اشخاص الگو پایه ای ترین مؤلّفه ی اخلاقی در نظر گرفته می شوند. او در این نظریّه تلاش دارد تا تمام مفاهیم بنیادی اخلاق از جمله نتیجه ی خوب و فعل صواب را از راه ارجاع مستقیم به شخص الگوی خوب تعریف کند. یکی از مهم ترین پیامدهای این نظریّه در پسینی دانستن گزاره های اخلاقی نهفته است که این امر سبب توجّه ویژه ی این نظریّه به اخلاق روایی می شود. زاگزبسکی در این نظریّه با تأکید بر نقش برجسته ی عواطف در حوزه ی اخلاق نشان می دهد که شخص الگوی خوب را باید از راه حسّ عاطفی تحسین و تمجید شناسایی کرد. او برای پیش برد این دیدگاه خود، عاطفه را ادراکی معرّفی می کند که هم دارای حیث شناختی و هم دارای حیث ترغیبی است. از آن جا که این نظریّه بر کشش و جذابیّت خوبی مبتنی است، می تواند بنیان گیرا و جذّابی را برای اخلاق فراهم آورد و از همین روست که زاگزبسکی این نظریّه را برتر و موجّه تر از نظریّات دیگر اخلاقی به شمار می آورد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا گزارش مختصری از نظریّه ی اخلاقی زاگزبسکی بدست دهیم و دیدگاه فلاسفه ی دیگر را نسبت به این نظریه بیان کنیم.
اخلاق آموزش از نگاه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورد نیچه نسبت به اخلاق و آموزش مدرن ستیزه جویانه است. از دیدگاه وی اخلاق آموزش، از بیماری ای که ناشی از گذشته تاریخی و سنتِ سقراطی- مسیحی است رنج می برد. نیچه خواهان حذف این فرهنگ شکل گرفته براساس ارزش گذاری فروتبارانه بوده و به دنبال تحقق اخلاقیات والاتبارانه در جامعه و به صورت جزئی تر در حیطه کلاس درس است. اما آیا این جایگزینی و تخریب می تواند ضامن سلامت اخلاق در آموزش باشد؟ در این مقاله ضمن تحلیل بحث نیچه در این زمینه با طرح پرسش هایی به نقد و ارزیابی ایده های وی پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهد اتفاقاً همین دیدگاه ضد دموکراتیک نیچه است که در جوامع سرمایه داری معاصر بر اخلاق آموزش حاکم بوده و به این معنا اندیشه های نیچه خود زمینه ساز همان وضعیتی است که به گونه ای ستیزه جویانه با آن برخورد می کند.
اوصاف اخلاقی مستقل و وابسته؛ تعریف و تقسیمی نوین در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون اوصاف اخلاقی مطابق با معیارهای گوناگون به مطلق و نسبی، فردی و اجتماعی، خادم و مخدوم، زمانمند و ابدی و... تقسیم شده اند. حداقل فایده این تقسیمات و تفکیکات، کمک به ارتقای اخلاق پژوهی و نیز فاعلان اخلاقی در فهم بهتر و روشمندتر از ارزش ها و ضد ارزش های اخلاقی است. در این نوشتار تلاش شده مبتنی بر رابطه زمینه ساز و لازم و ملزومی که ممکن است میان برخی از فضائل و رذایل وجود داشته باشد، اوصاف اخلاقی به دودسته کلی ""مستقل و وابسته"" و به تبع آن دسته ای دیگر تحت عنوان مستقل وابسته یا دوگانه تقسیم شده و ازاین جهت یک تعریف و طبقه بندی نوین در اخلاق شناسی (و مشخصاً فرا اخلاق) عرضه و تبیین گردد. دو آزمون بهشت تخیلی و جهنم تخیلی دو محک برای تفکیک آسان تر اوصاف مستقل از وابسته است که با استمداد از تخیل اخلاقی این مهم را ممکن می سازد. در ادامه ضمن تشریح مصداقی و نیز محک این تقسیم بندی، بخشی از فواید و توابع نظری و عملی این تعریف و تقسیم بندی تازه مورداشاره قرارگرفته اند.
نقدی بر زمینه گرائی ساختاری توجیه باور اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
مبناگرایی و انسجام گرایی اخلاقی رویکردهایی سنتی برای ساختار توجیه باور اخلاقی اند که هریک مشکلاتی دارند؛ ازاین رو، امروزه برخی فیلسوفان اخلاق مانند مارک تیمونز، زمینه گرایی ساختاری توجیه باور اخلاقی را نظریه مستقلی در عرض آن دیدگاه ها می دانند. هدف ما این است که نشان دهیم این رویکرد برای توجیه باور اخلاقی بسنده نیست؛ ازاین رو، ابتدا تفسیر توجیه و به تعبیر تیمونز، مسئولیت پذیری و تعهد را تحلیل و نقد می کنیم. سپس مهم ترین عنصرهای این رویکرد، یعنی سیاق و باورهای مبنایی زمینه ای را نقد می کنیم. نتیجه پژوهش این است که زمینه گرایی ساختاریِ توجیه باور اخلاقی نمی تواند موفق باشد و به ویژه با اندیشه های اخلاقی جوامع دین گرا ناسازگار است.
خطرهای خیرخواهی: تبیین و تحلیل اصل بیشینه سازی خیر در اخلاق هنجاری و نقد جان رالز بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، نخست، اصل «بیشینه سازی خیر» را تبیین و تحلیل می کند و سپس نقدهای گوناگون رالز را بر آن مطرح می کند. رالز نخستین فیلسوفی است که، علاوه بر طرح انتقادهای منسجم و نظام مند از این اصل، نظام جامع جایگزینی را نیز ارایه می کند. باوجوداین، آثاری که در این حوزه نوشته شده اند به ویژه آثار فارسی غالباً از یک جهتِ بسیار مهم رنجورند و آن عدم تفکیک جبهه های مختلف و گاه موازیِ رالز برای حمله به گونه های گوناگون این اصل است. این مقاله، با تفکیک نقد رالز در بخش های 5 و 6 در فصل یکم از قسمت یکم نظریه ای درباره عدالت از نقد او در بخش های 27، 28، 29 و 30 در فصل سوم از قسمت یکم آن، نشان می دهد که اولاً نقد رالز بر تفسیر مبتنی بر «بیشینه سازی سرجمع کلی خیر/فایده» با نقد او بر تفسیر مبتنی بر «بیشینه سازی میانگین خیر/فایده» متفاوت است و ثانیاً رالز از دو راه کار مختلف برای نقد این اصل استفاده می کند که یکی از آن دو مستقل از نظریه ایجابی او (عدالت انصافی) است و دیگری وابسته به آن.
خو دشناسی از نظر افلاطون و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
نگرشی تربیتی به جایگاه حکمت و دانش در دنیای معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دوران گذشته، فلسفه یا حکمت که شامل همة علوم می شد، دانشی مقدس بود که با ماورای طبیعت پیوند داشت. اما با استقلال و گسترش علوم تجربیِ جدید، رفته رفته این نگاه قدسی کم رنگ تر شد، تا اینکه در دوران متأخر به کلی از میان رفت. آنچه امروزه از واژة علم و دانش به ذهن متبادر می شود، مجموعه ای از اصول و قوانینی است که با آنها می توان بر طبیعت تسلط یافت و از آن برای منافع دنیوی بهره برداری کرد. بر اساس چنین نگرشی، هیچ نگاه رمزگونه ای به طبیعت نیست و نباید در پی چیزی ورای آن بود. چنین نگرشی از نظر تربیتی پیامدهای نا گواری دارد. این نوشتار مسائل مذبور را با روش توصیفی ـ تحلیلی، بررسی می کند؛ پس از آن وظیفة نظام تربیتی ما را، در وضع یادشده، آشنا کردن متربیان خود با این نگرش پنهان، پیامدها، و راه های مقابله با آن می داند.
رویة بر ساخت گرایانة رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة عدالت جان رالز با رویه ای برساخت گرایانه ارائه و صورت بندی شده است. رالز ادعا می کند که رویه ی برساخت گرایانه خود را بدون پیش فرض های متافیزیکی بیان کرده است. برای بررسی ادعای رالز، رویة برساخت گرایانة او در سه مرحله پی گیری می شود: 1- در کتاب نظریه ای درباره عدالت، رالز درصدد رسیدن به اصول اخلاقی، با توجه به موقعیت اولیه است؛ موقعیتی که حتی می تواند اصول اخلاقی دیگری را نیز ارائه کند، همچنین او برداشت های متافیزیکی را در مورد طبیعت انسان با توجه به موقعیت اولیه بیان می کند. 2- در مقاله «برساخت گرایی کانتی در نظریه اخلاقی»، در بحث از این نوشته به تحول رویة رالز اشاره می شود کهدرآن،موقعیت اولیه کم رنگ شده و ایده های شهودی جوامع دموکراتیک مورد نظر قرار می گیرد. 3- در کتاب لیبرالیسم سیاسی، تحول رویة رالز آشکارتر می شود؛ در آنجا نیز این رویه با توجه به اجماع همپوش و عقل عمومی بررسی می شود. نهایتاً به این نتیجه می رسیم: حتی در لیبرالیسم سیاسی که رالز می خواهد عدالت سیاسی و نه متافیزیکی بیان کند، نمی تواند بدون پیش فرض متافیزیکی، مفهومی از عدالت را بیان کند و در نتیجه رویة برساخت گرایانة رالز، به رغم نظر خود او رویه ای ناقص است و کامل نیست.
عام گرایی اخلاقی عبدالجبار معتزلی و دیوید راس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
«من» به عنوان اصلی ترین انگیزه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در جستجوی منشأ اصلی کلیه رفتارهای آدمی است. هدف مقاله پاسخ دادن به این سؤال است که سبب ایجاد ارزش ها و ضدارزش ها، خلق تصوّرات جدید، معنی دهی ها و نگرش های انسانی چیست؟ همچنین سبب فعالیت یا سکون انسان از کجا سرچشمه می گیرد. ظاهراً با وجود تنوع رفتارها و کنش های گوناگون انسانی یک خاستگاه فطری برای آن ها متصور است که در هر محیطی در اساس و منشأ هر رفتاری حضور دارد و آن صیانت نفس می باشد. البته صیانت نفس یک اصل عامّ و شامل در نزد همه جانداران است و مخصوص انسان نیست. ولی آن چه خاص انسان است کیفیّت صیانت نفس اوستکه بسیار متنوع، متغیر و شامل احوال ضد و نقیض می باشد. ما منشأ این کیفیّت صیانت نفس را با اصطلاح «من»1 بیان می کنیم و می توانیم بگوییم اصلی ترین انگیزه انسانی برای هر فعالیت و هر امساکی همان «من» است. «من» همه جا و هر لحظه با ماست و مترصّد به دست آوردن احوال و اوضاعی است که از دیدگاه وی به بقای محترمانه و ارتقاء من کمک می کند. در واقع من، بنا بر ارزش ها و تفسیرهای خود، خالق هر نوع شادی و اندوه است و همواره جویای خیر و گریزان از شر می باشد. جان چه باشد؟ باخبر از خیر و شرّ / شاد از احسان و گریان از ضرر (بیت 6/ 148: مثنوی نیکلسن) بنابراین «من» دائماً حضور فعالی دارد و در هیچ لحظه ای از توجّه به حفظ برتری خود غافل نمی ماند، همچنین در هر لحظه ای مواظب است تا لطمه و زیانی به «من» وارد نشود. بنابراین شادی و اندوه هر کسی وابسته به چگونگی تعبیرات «من» در برابر حوادث و رفتار اشخاص و خودش است. البته همة این تعبیرات و نگرش ها در متن اجتماع، تاریخ و فرهنگ تحقّق می یابد و چون جهان ما فی نفسه در حال تحوّل و حدوث امکانات تازه است بدان جهت مصادیق نیک و بد، خیر و شر، زشت و زیبا و حق و باطل در نظر «من»های خودمان و من های2 گوناگون دیگر از جمله منِ اجتماعی دائماً در حال دگرگونی می باشد. باری حبّ و بغض و دوستی و دشمنی هر کسی نسبت به خودش و نسبت به اطرافیان، اشخاص، نهادها، کشورها و فرهنگ ها با معیارها و نگرش های «من» زاده می شوند. بدین جهات است که ما «من» را به عنوان اصلی ترین انگیزة رفتارهای انسانی مطرح می کنیم.