فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۶۹۲ مورد.
۱۰۱.

بررسی تطبیقی جبر و اختیار از دیدگاه لایب نیتس و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار جبر علم الهی علامه طباطبایی لایب نیتس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۳۶۸
بحث از مسئله جبر و اختیار یکی از مهم ترین مسائل تاریخ تفکر بشریت و همواره محل مواجهه طیف گسترده ای از آرای اندیشمندان بوده است. سؤال اصلی این خواهد بود که آیا اعتقاد به اصل هماهنگی پیشین، بنیاد نوعی نفی اختیار و حاکمیت ضرورت نیست؟ چگونه اراده ازلی الهی با اختیار آدمی سازگار است؟ لایب نیتس به عنوان یکی از فلاسفه بزرگ قبل از کانت، در صدد است که با تمایز میان ضرورت مطلق و ضرورت شرطی و نظریه جهان های ممکن، به تثبیت اختیار انسان بپردازد. علامه طباطبایی هم اختیار را امری فطری دانسته و بیان کرده است که قاعده «ضرورت سابق الشی ما لم یجب لم یوجد» هیچ منافاتی با اختیار انسان ندارد. در این پژوهش ضمن بیان مبانی لایب نیتس و علامه طباطبایی، دیدگاه لایب نیتس نقد می شود. آنچه در اینجا مهم بوده، بیان دیدگاه این دو اندیشمند و تطبیق، تحلیل و بررسی آن است.
۱۰۲.

شبهه خدا به مثابه فرافکنی (بررسی و نقد الحاد انسان شناختی فویرباخ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الحاد خدا فرافکنی فویرباخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۴ تعداد دانلود : ۴۰۵
از شبهات مطرح در حوزه خداشناسی معاصر، شبهه خدا به مثابه فرافکنی است. بر پایه این شبهه، خدا همان آروزها و خواست های برآورده نشده انسان بوده که طی فرایندی موسوم به فرافکنی به بیرون افکنده شده است و سپس به خدا تبدیل می شود. در این نوشتار به شیوه تحلیلی – توصیفی تلاش خواهد شد که این شبهه با تکیه بر آثار خود فویرباخ و شارحان او تقریر شود و سپس با عنایت بیشتر به آرا و نظریات فیلسوفان و الهیدانان مسلمان مورد نقادی قرار گیرد. بر پایه این نوشتار، اموری مانند تفاوت بین فرافکنی فویرباخ و فرافکنی روانشناسان، عدم اثبات نظریه، انسان گرایی افراطی، الحاد انسان شناختی و عدم کارایی توجیهات کارکردگرایانه، برخی از اشکال هایی هستند که بر این دیدگاه وارد است.
۱۰۳.

نگاهی به کوشش آلوین پلانتینگا برای پاسخ به ایراد فروید درباره منشأ باور به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روانشناسی دین معرفت شناسی اصلاح شده نظریه تضمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۵۵۹
فروید بر اساس مبانی روانکاوانه خود تحلیلی از منشأ دین و کارکرد آن به دست داد که بر روی طیفی وسیع از متفکران سده بیستم تأثیرگذار بود. این تأثیرات اغلب نقش سلبی داشتند. از این رو اغلبِ دینداران یا تحلیل فروید را رد کرده اند یا با دیده تردید به آن نگریسته اند. پلانتینگا از جمله متفکرانی است که دیدگاه به نسبت ویژه ای درباره تحلیل فروید داشت. در این مقاله ابتدا تحلیل فروید از منشأ و کارکرد دین را به اختصار توضیح داده ایم. سپس رأی پلانتینگا را در آن زمینه نقل کرده و در نهایت امر نشان داده ایم که توجه پلانتینگا به فروید، چه نقشی در شکل گیری معرفت شناسی دینی پلانتینگا ایفا می کند، به این صورت که یکی از انگیزه های اصلی پلانتینگا در طرح نظریه پایه بودن باور به خدا و حس الوهی و همچنین نظریه تضمین، مواجه نشدن با ایرادهایی است که فروید مطرح کرد. اما بررسی معرفت شناسی دینی پلانتینگا نشان می دهد که راه حل او بسنده نیست و ایراد فروید با روشی که پلانتینگا در پیش گرفت، رفع شدنی نخواهد بود.
۱۰۴.

واکاوی آموزه سمساره و کرمه در هند و گسترش آن در وده ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوتاره راه نیاکان سمساره فره کرمه ویبهوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۴۱۷
کهن ترین بازمانده های نوشتاری در هند مربوط به آریایی های وده ای است. نخستین بار در این آثار آموزه سمساره مطرح می شود. آریایی ها در رویارویی با بومیان، در طول زمان، برخی درونمایه های دینی آنان را گرفتند و با باورهای خود هماهنگ کردند که در این میان آموزه های فروهر، هم تباری یا توتمیسم (هم تباری انسان – گیاه) و تجلیل نیاکان بیشترین سهم را داشته اند. این آموزه ها وقتی در روند کوچ به دیار هند می رسد با اندیشه های تجسد و تجسم خدایان و باور به هم تباری، همنشین و سرانجام به صورت آموزه سمساره جلوه گر شده است. خدایانی چون ویشنو -که بیشترین پیوند را با سمساره دارد - در این روند به گونه ای جایگزین میتره آریایی - که بیش از سایر خدایان با آموزه فروهر (تجلی) در ارتباط بوده- شده است. هرچند سمساره در اوپه نیشدها، آشکارا، بیان شده است، لیکن در وده ها شواهدی مبنی بر بازگشت دوباره روان وجود دارد که نشان از اعتقاد به سمساره در دوران پیش از نگارش اوپه نیشدهاست.
۱۰۵.

هیولای باورها؛ بررسی مبانی ابن عربی در مواجهه با مسئله تکثر ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی اسمای الهی دین کثرت گرایی وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۰۰
تنوع ادیان از چالش برانگیزترین مسائل دنیای معاصر بوده که واکنش های گوناگونی از جمله پلورالیسم یا کثرت گرایی دینی را در پی داشته است که فیلسوفان دین معاصر، آن را در قالب نظریه منسجمی تبیین کرده اند. جان هیک مدعی است که فارغ از صورت پردازی این نظریه، محتوای آن قرن ها پیش توسط اندیشمندانی (از جمله ابن عربی) ابراز شده است. در این مقاله ضمن بررسی ادعای مذکور، بر آنیم که نوع مواجهه ابن عربی با مسئله تکثر ادیان را در ارتباط با مبانی و اصول تفکر او مطالعه کنیم. در این زمینه، تفکر ابن عربی را نظام منسجمی می یابیم که چند انگاره اصلی در کانون تصورات وی قرار دارند و حل بسیاری از مسائل نیز بر مبنای آنها صورت می گیرد. توجه ابن عربی به مسئله اختلاف عقاید و تنوع ادیان، نه از عوامل خارجی و مسائل اجتماعی، بلکه مستقیماً از انگاره های محوری او نظیر انگاره وحدت وجود، اسمای الهی، تجلی و ربوبیت آنها در کل هستی برمی خیزد. بر اساس این مبانی، او به مستقیم بودن تمامی صراط ها و محق بودن تمام ادیان و پیروانشان حکم می دهد. عنوان این مقاله، وام گرفته از عبارات خود ابن عربی در آثارش است که قلب خود را «قابل همه صورت ها» می نامد و به همگان توصیه می کند که «هیولای همه باورها» باشند.
۱۰۶.

وحدت در ابن عربی و ارتباط آن با مسئله «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی دیگری کثرت وحدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۳۲۵
هر چند موضوع «دیگری»، در بین اندیشمندان مسلمان به عنوان یک مسئله مستقل مطرح نبوده است لکن ظرفیت طرح این بحث بین همه نحله های فکری در جهان اسلام، به ویژه در عرفان وجود دارد. بر این اساس می توان برای نمونه پرسش از «دیگری» را به آثار ابن عربی به عنوان نماینده عرفان اسلامی عرضه و مبانی فکری او را در این زمینه جست وجو کرد. وحدت وجود به عنوان مهم ترین مبنای جهان بینی ابن عربی در جای جای نظام عرفانی او به چشم می خورد و از مهم ترین اصول تعیین کننده راهبرد رفتاری او در قبال «دیگری» است. در مباحث مربوط به هستی شناسی، حق و خلق، حقیقتی واحدند که چنانچه جهت وحدت آن لحاظ شود، حق است و اگر به جنبه کثرت آن توجه شود، خلق است؛ لکن جامع ترین نگاه به عالم هستی، ملاحظه هر دو جهت وحدت و کثرت است. نگاه جامعی که با وجود پذیرش کثرت، با ملاحظه وحدتی ورای کثرات، زمینه را برای پذیرش «دیگری»، با همه تضادها و اختلاف ها فراهم می کند. این نگرش با تسری یافتن به حوزه معرفت شناسی، رویکرد ویژه ابن عربی در مواجهه با تقابل های معرفتی را نیز روشن خواهد کرد.
۱۰۷.

بازخوانی نظریه خلافت انسان در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان حکمت صدرایی خلافت الهی هبوط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۵۰۷
در الهیات و حکمت صدرایی مقام «خلافت الهی» غایت وجود انسان و عالم هستی است. ملاصدرا با کمک تبیین و براهین عقلانی و با تکیه بر آموزه های وحیانی در صدد توضیح این انگاره برآمده است. هدف نویسندگان در این جستار بازخوانی نظریه ملاصدرا و تأمل در برخی از تفاسیر عقلی اوست. مطابق این نظریه، انسان، خلیفه، نماینده و مظهر خدای تعالی است، خواه به عنوان خلافت صغری (در زمین) و خواه خلافت کبری (در آسمان و عوالم روحانی). ملاصدرا بر آن بوده که انسان به سبب برخورداری از معرفتی که تعلیم خداوند است، شایستگی مقام خلافت الهی و مسجود ملائکه شدن را پیدا کرد. اختلاف وجودی و سرشت و سرنوشت انسان با موجودات دیگر، اعم از فرشتگان، شیاطین، حیوانات، گیاهان و جمادات بر همین مبناست. از این جهت، انسان «امانتدار» خداست، یعنی صفتی وجودی و نوعی کمال نوری بر انسان افاضه شده اند و تنها و تنها به او اختصاص دارد.
۱۰۸.

واکاوی معرفت شناسانه اسکان حضرت آدم(ع) در بهشت برزخی و هبوط از آن، از منظر حکمای نوصدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدم (ع) برزخ اولیه ملاصدرا نوصدرایی هبوط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۳۶۳
این پژوهش به بررسی آرا و آثار حکمای نوصدرایی مبتنی بر نصوص دینی در خصوص«ضرورت اسکان اولیه آدم(ع) در بهشت» اختصاص دارد. پژوهش از نوع استنادی و شیوه آن تحلیل و تبیین محتواست. دیدگاه این حکما چنین بوده که آدمیت باید سیر خود را از مقام برزخ نزولی آغاز و لزوماً با عبور از کثرت عالم ماده، زندگی تکاملی و حرکت صعودی را با اراده و اختیار خود به سوی وحدت عالم عقل آغاز کند لذا طبق بیان قرآن، حضرت آدم(ع) سیر زمینی شدن خود را از بهشت برزخی آغاز کرد، در آن موقف بهشتی؛ تعلیمات اولیه از قبیل اسمای الهی، حقیقت مقام خلیفه اللهی و مسجود فرشتگان شدن را برای زندگی زمینی آموخت؛ همچنین با وساوس شیطانی و دشمنی سرسخت ابلیس با مقام انسانیت آشنا شد؛آنگاه با این آموختگی و دارایی به زمین هبوط داده شد. پس حضور آدم در بهشت، بنا به مصلحتی کمالی و عظیم است که باید در موطن ملکوت این عالم مستقر و سپس هبوط داده شود. این حکایت، چیزی جز تفسیر مقام انسانیت نیست و آن شامل مقام آدمیت و لازمه انسانیت در تمام انسان هاست، نه شخص حضرت آدم(ع) و بهشت برای آدم نوعی خودیابی بوده و تنزل از آن، قرار گرفتن در ریل تکامل است، چرا که لازمه هر صعودی، هبوط خواهد بود.
۱۰۹.

کارکرد خدای قرآن در کفایت کاستی های انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خدای قرآن کفایتگری خدا ناتوانی انسان نقش خدا نقش دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۱۳
«الکافی» (کفایت کننده) نامی از نام های نیکوی خداوند در قرآن است. کفایتگری و حفاظت آسمانی انسان به دست خدای قرآن، جلوه ها و زوایایی متعدد دارد. آیات قرآن، خداوند را حمایتگر انسان در مقابل تهدیدهای طبیعت و اجتماع و کفایتگر وی در زندگی پس از مرگ معرفی می کند. تحقیق حاضر بر آن است تا  بر کارکرد خداباوری در جبران کاستی ها و نقص های انسان تأکید ورزد و ابعاد کفایتگری خدای قرآن برای ایمان داران را بازکاود. بدینسان آشکار می شود که پاسخ دادن قرآن به نیازهای سرشت بشر و وعده کفایت کاستی های او، در پذیرش آموزه های آن از سوی مخاطبان مؤثر بوده است و سرّ نیرومندی قرآن، نیرومندی این نیازمندی ها در آدمیان است.
۱۱۰.

ساحت عقل در نگاه اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشاعره اهل حدیث عقل معتزله نقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۴۶۱
از آنجایی که نگاه فِرَق اسلامی درباره گستره عقل بشری در شناخت دین گوناگون است. این مقاله بر آن است تا در جهت پاسخ به این پرسش ها که آیا اشاعره بر افکار ظاهرگرایانه خود باقی ماندند؟ یا عقل را ابزاری برای شناخت دین می دانند؟ مبانی فکری و نظری آنها از نظر عقل را بررسی و در نهایت این نتیجه را به اثبات رساند که: با وجود نگاه سنت گرایانه اشاعره نسبت به عقل (که بر اساس آن نقل را مقدم بر عقل می دانند و توجه خود را به ظواهر قرآن و احادیث معطوف کرده اند) به این مفهوم نیست که از توان عقل برای فهم دین بهره نمی برند و سخت با آن مخالفند؛ مطابق این نظریه، اشعری که سال ها بن مایه تفکرات کلامی خود را با تکیه بر عقل اندیشمندانه ارائه می داد، چگونه می تواند به طور کامل عقل را از ورطه اندیشه های خود کنار گذارد و با آن به مخالفت برخیزد؟! بدین جهت ایشان در مسائل دینی و کلامی، مانند قدیم بودن قرآن، شفاعت، نصب امام، به دلیل عقل و در بسیاری از موارد، قائل به تفصیل شده اند که در آثار اشعری و پیروانش همچون غزالی و فخر رازی مشهود و گواه این مدعاست.
۱۱۱.

محوریت نظام نمادشناسی افلاطون در بازخوانی هستی شناختیِ ارتباط موجودات با خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصل خیر افلاطون ایده خدا نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۴۰۷
افلاطون واژه نماد را به صورت آشکار در مباحث فلسفی خود به کار نبرده است، اما با تدقیق در آثار وی بر اساس اصل حکایت گری نماد از امر نمادینه شده و نوع نگاه وی به هنر و اثر معرفتی آن، می توان به معنای نماد در تفکر فلسفی وی پی برد. اهمیت نظریه ایده که مرکز ثقل نظریه های هستی شناسی افلاطون است، در مفهوم شناسی نماد نقش محوری ایفا می کند، به طوری که رابطه نماد و امر نمادینه شده بر پایه رابطه سایه یا تصویر با اصل و بهره مندی سایه از اصل استوار است. تدقیق در معنای بهره مندی نیز معنای ظهور را دربر دارد که اساس ارتباط نماد و امر نمادینه شده محسوب می شود. بنابراین تحلیل معنای نماد در مستندات افلاطون مؤید این مطلب است که در مراتب جهان هستی نیز روابط نمادین حکمفرما هستند؛ چنانکه محسوسات نماد ایده ها و ایده ها نماد اصل خیر (خدای نظام فلسفی افلاطون) هستند. این پژوهش با ابتنای بر روش تحلیلی - توصیفی و واکاوی آثار افلاطون، جایگاه خدا در هستی و نوع روابط موجودات با او را، با محوریت نظام نمادین تبیین می کند و آشکار می شود که خدا اصل وحدتی است که هیچ گاه نماد چیزی قرار نمی گیرد و شناخت و توصیف ذات او، صرفاً از طریق شناخت نمادها حاصل خواهد شد.
۱۱۲.

جستاری بر باخودبیگانگی اگزیستانسیالیستی و تحلیل آن با رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اِگزیستانسیالیسم باخودبیگانگی حقیقت انسان قرآن کریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۳۵۷
با افول سیطره کلیسا و تردید و انکارِ باورهای منبعث از الهیات کلیسایی و حتی وجود خداوند، به عنوان یگانه هستی بخش و ساماندهنده حیات انسانی؛ اندیشوران غربی بر آن شدند تا با استغنای از هدایت های فرابشری و بر اساس مبانی انسان محورانه، حقیقت و هویت انسانی را بازطراحی کنند. در این مسیر، باخودبیگانگیِ انسان، به ویژه از سوی فیلسوفان اگزیستانسیالیستی مورد توجه جدی قرار گرفت؛ اما ژرفای عمیق و پیچیده حقیقت انسان، تکاپوی اندیشه های خودبنیان را از پیگیری اهداف شایسته و متعالی انسانی عاجز کرده، اهمیت و ضرورت پناهندگی به معارف وحیانی را بیش از پیش جلوه گر کرد. نوشتار پیش رو، با شیوه اسنادی تحلیلی ضمن نمایاندن تلاش های ناتمام اندیشوران وجودگرا در رازگشایی باخودبیگانگی انسان، در صدد برآمده است تا با بهره گیری از آموزه های قرآنی، به پاسخ پرسش اساسی پیرامونِ خود حقیقی انسان و مظاهر با خود بیگانگی او رهنمون شود و برای مصونیت از آن، راهکارهای قرآنی ذکر، توسل، دعا و توبه را ترسیم کند.
۱۱۳.

تحلیل رابطه انسان و خدا در دین زرتشتی بر اساس رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان اهریمن اهوره مزدا پدیدارشناسی خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳۷ تعداد دانلود : ۶۲۳
یکی از مسائل مهم در حوزه تحقیقات دینی، تبیین ماهیت و کیفیت رابطه انسان و خداست، به ویژه که در بسیاری از ادیان، سعادت نهایی انسان در گرو برقراری ارتباط صحیح با خداوند دانسته می شود. در این زمینه، آیین زرتشتی با رویکرد خاصی که به خدا، نظم عالم، جایگاه هستی شناختی انسان و اخلاقیات دارد، دیدگاه پیچیده ای در این خصوص دارد و به جوانب مختلفی درباره رابطه انسان و خدا پرداخته است. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل رابطه بین انسان و اهوره مزدا و با تأکید بر متون اوستایی و پهلوی در صدد پاسخگویی به چیستی و چگونگی این رابطه است. از این جنبه، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعه کتابخانه ای سامان یافته است. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که در آموزه های زرتشتی، مهم ترین نوع رابطه بین انسان و خدا، رابطه وجودشناختی و تکوینی محسوب می شود. در بستر چنین رابطه ای است که انسان باید نسبت معرفتی خود با خدا را قوام بخشد و در چارچوب دیانت زرتشتی، پرستش خداوند و زیستن بر طبق قواعد راستین دین را سرلوحه زندگی خود قرار دهد تا بتواند آن گونه نسبتی را با خداوند برقرار کند که هم مؤید اَشه/aŝa (نظم راستین و اهورایی عالم) هم سبب زوال اهریمن و هم موجب سعادت اخروی فرد مؤمن باشد. بنابراین، می توان گفت که در آموزه های آیین زرتشتی آن گونه که در متون اوستایی و پهلوی ظهور و بروز یافته است، رابطه تشریعی و سعادت شناختی/ فرجام شناختی انسان با خدا، در ذیل رابطه وجودشناختی/ تکوینی معنا پیدا می کند.
۱۱۴.

نظریه «فطرت»، امکانی برای بسط نظریه «جنبه مشترک» تجارب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجارب عرفانی ذات گرایی ساخت گرایی فطرت هسته مشترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۹ تعداد دانلود : ۲۸۳
در این نوشتار ابتدا به توضیح اجمالی مفاهیم «تجربه عرفانی»، «ساخت گرایی»، «ذات گرایی» و اختلاف در مسئله «هسته مشترک» پرداخته شده است؛ آنگاه نگارندگان با پیش فرض نظریه «فطرت» و اصالت دادن به تجارب انفسی نسبت به آفاقی و با به کارگیری روش توصیفی - مقایسه ای، به این نتیجه رسیده اند که «فطرت مخلوقٌ به» در سالکان و بلکه تمامی انسان ها، به خوبی می تواند نقش هسته مشترک را در تجارب عرفانی ایفا کند و به عنوان نظریه رقیب یا جامعی برای ساخت گرایی و ذات گرایی باشد؛ البته با این شرط که قائل به نوعی «زمینه مندی غیرارادی» باشیم؛ چرا که زمینه مندی اعم از این است که با اختیار صاحب تجربه و مکتَسبات فرهنگیش باشد یا تحت تأثیر جبر زمانه یا طور خلقت او؛ مثل فطرت.
۱۱۵.

واقع نمایی احکام عقل عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باید و نباید حسن و قبح ضرورت بالقیاس إلی الغیر عقل عملی واقع نمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۰ تعداد دانلود : ۴۹۴
یکی از تقسیمات عقل، تقسیم به عقل عملی و نظری است، در معنای این دو اصطلاح اختلاف نظرهایی وجود دارد و فارغ از این اختلاف، مدرکات عقلی گاهی مربوط به هستی ها و گاهی مربوط به بایدها و حسن و قبح ها هستند، عقل با چه فرآیندی به این بایدها دست پیدا می کند؟ در پاسخ به این سؤال نظریاتی ارائه شده اند که عمده این نظریات را در سه دسته می توان قرار داد: 1. مشهور بودن احکام عملی؛ 2. اعتباری بودن؛ 3. واقع نما بودن. در این مقاله با تبیین هر سه دیدگاه، نظریه ضرورت بالقیاس إلی الغیر بودن احکام عقل عملی (که از نظریات واقع گرا به شمار می آید) پذیرفته شده است، در این نظریه بایدونبایدهای عقلی،إخبار از وجود ضرورت میان فعل و نتیجه آن هستند. تقریری که در این مقاله از این نظریه داده شده، پاسخگوی سه اشکال مطرح شده است: 1. نقض نظریه به باید نخستین؛ 2. تعلق بایدها به فعل در حال وجود و 3. مبتنی شدن این نظریه بر میل شخصی نه غرض عقلایی.
۱۱۶.

تطبیق و نقد رویکرد فخر رازی و استیس به زبان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایمان گرایی دین زبان دینی عرفان عقل گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۶۳
مطالعه تطبیقی رویکرد فخر رازی و استیس به زبان دینی، حاکی از این بوده که در حیطه روش شناسی، تأکید آنها بر روش عرفانی و شهود دینی است. در حوزه توجیه باورهای دینی، رویکرد مبناگرایانه به گزاره های دینی داشته اند. استیس کل دین را برابر با عرفان و ورای عقل و نطق و متناقض نما دانسته است. در حالی که فخر رازی تنها بخشی از دین را بیان ناپذیر و زبان ناظر به آن را حقیقی پنداشته است. به همین نحو ایمان دینی و تلقی از وحی، از منظر آنها نیز تفاوت دارد. در حوزه نقد و ارزیابی این گونه است که در دیدگاه استیس، علاوه بر تناقض درونی، دو عالم مادی و غیرمادی جدا و در عرض هم تصور شده اند. رویکرد استیس دارای لوازمی چون ایمان گرایی، غیرشناختاری بودن زبان دینی، بی نیازی انسان از وحی و ... است. اما فخر رازی روش ایمان گرایانه- عقل گرایانه به زبان دینی داشته و با تحلیل اسما و اوصاف الهی با دو رویکرد سلبی و ایجابی، انسان را نیازمند وحی دانسته است. از این رو دیدگاه فخر رازی نسبت به استیس در حوزه زبان دینی، کامل تر محسوب می شود.
۱۱۷.

امکان سنجی اثبات پذیری گزاره های دینی با تأکید بر مبناگروی کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثبات پذیری معرفت پیشین و پسین معرفت شناسی اصلاح شده مبناگرایی‌ کلاسیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۳۶۴
یکی از اصلی ترین مباحث فلسفه دین بدون کمترین تردید، بحث اثبات پذیری گزاره های دینی است. در این بحث به امکان سنجی اثبات گزاره های دینی بر اساس بنیان های عقلی به گونه ای که ارضاکننده حس حقیقت طلب انسان باشد، پرداخته می شود. دسته ای از مخالفان عقل گرایانی هستند که به نظر می رسد قصد دارند، بساط ایمان را به بهانه ارزش عقل جمع کنند و عده ای ایمان گرایانی که ایمان را فوق طور و مقام عقل می دانند و بخشی هم پوزیتویست هایی که معیار معناداری یک گزاره را تجربی بودن آن می دانند. در مقابل عده ای با مصلحت سنجی یا با اختیار مبناگرایی سنتی یا معرفت شناسی اصلاح شده، به عنوان مبنای معرفت شناختی خود، در تلاش برای اثبات گزاره های دینی هستند. یقین بالمعنی الاخص متاع ارزشمندی است که هر گروهی برای امکان یا عدم امکان رسیدن به آن استدلال می کند و بر این اساس مدعی اثبات پذیری یا عدم اثبات پذیری گزاره های دینی می شوند از میان روش های مذکور، روش مبناگرایی با رویکرد کلاسیک مدعی تأمین این غایت قصوی است. در این پژوهش مدعیات هر یک از انظار مختلف و نقدهای وارد بر آن بررسی و تلاش شده است تا تحقق چنین معرفتی در حیطه گزاره های پیشینی دینی را نه تنها ممکن، بلکه واقع و محقق شده نشان دهد.
۱۱۸.

رابطه نفس و بدن و تأثیر آن بر جاودانگی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا توماس آکوئینی جاودانگی رابطه نفس و بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۷۲۵
مسئله جاودانگی نفس در فلسفه ابن سینا و توماس آکوئیناس دو نظریه جداگانه است، اما در زوایایی اشتراک دارد. ابن سینا در تکمیل مبتکرانه علم النفس معلم اول، قید کمال را در تعریف نفس وارد و به جای صورت نشاند تا از تجرد نفس سخن گوید و در تبیین رابطه نفس و بدن بر شأن تدبیری نفس پای فشرد و نه بر اتحاد ذاتی و جوهری بین آن دو. توماس با پیروی از آموزه سینوی جاودانگی نفس، صورت بودن نفس برای بدن را چنان تقریر کرد که ترکیبی از آموزه ارسطویی و دیدگاه ابن سینا باشد، ولی در تبیین نحوه ارتباط نفس جاودانه با بدن میرا، نظریه روشنی ارائه نکرد که رابطه ذاتی و در عین حال گسست پذیر نفس با بدن را نشان دهد.
۱۱۹.

تأملی بر چیستی اختیار از منظر سازگارباوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار تاریخچه سازگارباوری موجبیت ناسازگاباوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۴۵۱
در حالی که بعضی از فیلسوفان به عدم امکان اختیاری بودن افعال موجب معتقدند، عده دیگری چنین امری را ممکن می دانند. گروه اول ناسازگارباور و گروه دوم سازگارباور نامیده می شوند. سازگارباوران باید بتوانند علاوه بر رد ادله ای که بر ناسازگاری ارائه شده است، نظریه ای در مورد چیستی اختیار ارائه بدهند که با موجبیت سازگار باشد. آنها معیارهای مختلفی برای اختیاری بودن فعل ارائه داده اند. نگارنده در این مقاله بر آن است تا پس از تعیین مراد خود از اختیار و موجبیت، این معیارها را در قالب شش عنوان دسته بندی و ارزیابی کند. داشتن قابلیت و نبود مانع، توانایی خودارزیابی تأملی، قابلیت انتخاب بر طبق نظام ارزشگذاری خود، قابلیت درک حقیقت و خیر، دارا بودن کنترل رهنمودی و داشتن تاریخچه مناسب، معیارهایی هستند که در این مقاله به بررسی آنها خواهیم پرداخت. در نهایت نتیجه این شد که تنها نظریه ای که شامل همه این معیارها باشد، شاید نظریه مناسبی در مورد اختیار از منظر سازگارباوری محسوب شود.
۱۲۰.

ساحت های اخلاق در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر رویکرد حکومت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق اخلاق دینمدار تحدید قدرت زمامداری قانون اساسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۱ تعداد دانلود : ۴۹۷
جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نظریه ای دینی شکل گرفت و قانون اساسی آن نیز بر پایه های مفاهیمی دینی مانند توحید، عدالت، امامت و معاد تدوین شد. از سوی دیگر قانون اساسی بستر تنظیم نهادهای بنیادین و ارزش های اولین و تضمین کننده آزادی های شهروندان است. هرچند در نگاه اول قانون اساسی سندی حقوقی محسوب می شود و دارای کارکردهایی از جنس هنجارهای قانونی است، شاهد حضور و بروز آموزه های اخلاقی (که اغلب از جنس آموزه های اخلاقی در دین هستند) در این سند برتر هستیم. این آموزه ها هم به عنوان شروطی برای زمامداران تلقی و هم تحدیدی بر صلاحیت آنان محسوب می شود و هم معیاری برای ارزیابی زمامداری. در این مقاله برآنیم تا با رویکردی اخلاقی، هم به اصل فلسفه وجودی قانون اساسی و هم به اصول مندرج در آن نگاهی بیفکنیم و نشان دهیم که آموزه های اخلاقی هم به طور صریح و هم غیرصریح در قانون اساسی جاری بوده و به عنوان پشتوانه ای در درون آن ساری است و حتی می توان تفسیری اخلاقی از نهادهایی مانند قانون اساسی و تفکیک قوا بیان کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان