فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۶۹۲ مورد.
۵۴۱.

اندیشه هندو و بودایی تناسخ در اهل حق (یارسان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تناسخ اهل حق دن به دن بودایی گری یارسان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۲۷۷ تعداد دانلود : ۹۴۳
در سده هشتم هجری، فرقه ای موسوم به «اهل حق» توسط سلطان اسحاق (سُحاک) در کردستان تأسیس شد. وی سنگ بنای ایدئولوژی خود را دُن به دُن (تناسخ) قرار داد. وی این نظریه را از ادیان هندو و بودایی اخذ کرده بود. سلطان اسحاق از این طریق توانست مشهورترین داستان ها، اساطیر ادیان کهن ایرانی و غیرایرانی و تا حدودی مناسک ایشان را در فرقه تازه تأسیس خود جذب کند. هدف این مقاله، نشان دادن شباهت های ساختاری تناسخ و تا حد ممکن، تعیینِ تأثیرپذیری اهل حق از ادیان هندو و بودایی از طریق کشفِ مضامینِ پنهان در متون اهل حق است. روش پژوهش، رویکرد اسنادی و تاریخی است.
۵۴۲.

ریشه یابی فرقه عرفان حلقه کیهانی در فرقه ریکی ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تسلیم تفویض روح القدس اتصال عرفان حلقه ریکی شعور کیهانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۹۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۸۹۶۸
فرقه عرفان حلقه کیهانی، به سرکردگی محمدعلی طاهری از اواسط دهه هفتاد شمسی فعالیت خود را در حوزه عرفانی و درمانی آغاز کرد و در اواسط دهه 80 به اوج خود رسید و علی رغم دستگیری وی، هنوز این نحله توسط مربی های خود در سطح کشور به راهزنی ایمان جوانان و خانواده های این مرز و بوم می پردازد. طاهری بحث فرادرمانی و اصطلاح خود ساخته سایمنتولوژی را کرامت خود در مکتب عرفانی اش دانسته و همگان را دعوت به تجربه در این مورد می نماید، تجربه ای که شرط آن تسلیم بودن و شاهد بودن است و هدف از آن اتصال به شبکه شعور کیهانی یا همان روح القدس است. وی با این فریب بزرگ اولا ادعا می کند که تمام این مباحث به او وحی شده و الهاماتی است که از سوی خداوند به وی صورت پذیرفته و این مباحث را از جایی اقتباس نکرده است و ثانیا او درصدد بیان عرفان اصیل ایرانی اسلامی است. این مقاله سعی دارد این دو ادعا را باطل نماید و به این منظور این تحقیق مشخص می کند که الهامات مورد ادعای وی قبلا در مکاتب الحادی دیگر همچون ریکی (انرژی درمانی ژاپنی) ظهور و بروز داشته است. از جمله موارد تشابه بین این دو نحله عبارتست از: شعور کیهانی و هوشمندی آن، شفا دهی در حلقه و ریکی، تفویض، درمان توسط شخص آموزش دیده و خاص، رهایی از اعتقاد به هر مذهبی، اجازه قبل از اتصال، لایه ی محافظ، برون ریزی در ریکی و حلقه، بازگشت دوباره بیماری، اسکن کردن در حلقه و ریکی، تسلیم و شاهد بودن، درمان در ریکی و حلقه سبب وحدت وجود، مراتب سپاسگزاری از شعور کیهانی؛ که این همه شباهت کذب ادعای دوم او را نیز سبب می شود و مشخص می نماید نه تنها عرفان او اسلامی نیست؛ بلکه مخالف قرآن بوده و غیر الهی بودن آن مشهود است.
۵۴۳.

نقد و بررسی تطبیقی نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صدرالمتألهین خداوند آفرینش هاوکینگ هیچ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۱۴۶ تعداد دانلود : ۲۲۰۷
نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از مهم ترین تئوری های مطرح شده در چند سال اخیر است که به علت محتوای این تئوری مبنی بر انکار ضرورت وجود خداوند و خلقت جهان هستی از «هیچ»، در میان محافل فیزیکی و دینی واکنش های متفاوتی را به همراه داشته است. در این پژوهش نویسنده با استفاده از مبانی حکمت متعالیه و با فرض صحت تمامی نظریات فیزیکی هاوکینگ نشان خواهد داد که مفهوم «هیچ» مورد استناد هاوکینگ با مفهوم خلأ در حکمت متعالیه بسیار متفاوت است و به معنای نیستی محض نمی باشد و خلقت جهان به واسطه «هیچ» مورد استناد هاوکینگ، هیچ گونه منافاتی با خالقیت خداوند نخواهد داشت و با فرض صحت تئوری «M» نقش خداوند در ربوبیت و خالقیت، مفروض و مبرهن است که در این راستا مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی هاوکینگ و صدرالمتألهین و چگونگی آفرینش عالم ناسوت و نظام مندی عالم ناسوت و نقش خداوند، مورد تطبیق و نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
۵۴۴.

جان هیک و جمع بین مسیحیت و تکثرگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسیحیت جان هیک تکثرگرایی دینی تعارض دعاوی ادیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۷ تعداد دانلود : ۴۷۶
جان هیک، فیلسوف دین مشهور انگلیسی معاصر، از یک سو خود را مسیحی می داند و از سوی دیگر قائل به تکثرگرایی دینی است، به این معنا که ادیان دیگر را نیز حق و نجات بخش می شمارد. او می گوید مطالعة وضعیت متدینان به ادیان متفاوت، پذیرش تکثرگرایی را ضروری می کند. او در گام دوم با اسطوره شمردن آموزه های اساسی مسیحیت، از انحصارگرایی مسیحی می گریزد و بین مسیحیت و تکثرگرایی جمع می کند. او در گام سوم با قائل شدن به این که ادیان گوناگون از منظرهای متفاوت به حقیقت متعالی نگاه کرده اند و به همین جهت هرکدام بخشی از حقیقت را بیان می کنند، و نیز قائل شدن به این که هدف گزاره های دینی، نه خبر از واقع، بلکه تغییر درون انسان هاست، مسئلة تعارض دعاوی ادیان را حل می کند. سخن این نوشتار این است که هیک در جمع بین مسیحیت و تکثرگرایی و نیز حل مسئلة تعارض دعاوی ادیان موفق نبوده است
۵۴۵.

تبیین علم الأسماء تاریخی در شکل گیری معرفت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هایدگر ابن عربی علم دینی فردید علم الاسماء اسمای الهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۵۷۷ تعداد دانلود : ۴۹۴
«علم الاسماء تاریخی» نقطه تلاقی دو اندیشه متفاوت در دو دوران مختلف است؛ علم الاسما دیدگاه کانونی ابن عربی در تدبیر عالم و تاریخیت برگرفته از نگاه هایدگر به هستی است؛ هرچند ابن عربی در فصوص الحکم درباره سیر تطور تاریخی اسماء الهی در بستر انبیا سخن می گوید و به نوعی، علم الاسماء را در بستر تاریخ انسان کامل بازگو می کند؛ این نقطه تلاقی خود را در فردید بروز می دهد که دلبسته عرفان اسلامی است، هرچند رسالت هایدگری دارد. در این پژوهش، می خواهیم با منظم کردن افکار فردید، به ویژه باتوجه به نوشته های سیدعباس معارف، و فربه تر کردن آن با میراث عرفانی ابن عربی، نقش این آموزه را در شکل گیری علم دینی بررسی کنیم. در آخر، با تبیین علم دینی به مثابه بنیاد علوم انسانی امیدواریم گامی در هموار کردن مسیر علوم انسانی-اسلامی برداریم.
۵۴۶.

بندیکت قدیس؛ عارف یا راهب؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان مسیحی رهبانیت بندیکت قدیس قواعد بندیکت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۲۹۶ تعداد دانلود : ۵۰۵
این پژوهش با هدف درک عمیق تر رهبانیت بندیکت و آشکار شدن ارتباط آن با عرفان مسیحی، برای آگاهی بیشتر از این بُعد مسیحیت کاتولیک و با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. مقاله درباره پدر رهبانیت مسیحی غرب، یعنی بندیکت اهل نورسیا (480 547)، با توجه به کتاب قواعد اوست. این تحقیق، پس از معرفی بندیکت، عارف بودن او را مورد بحث قرار می دهد. بدین منظور، تعریف و مؤلفه های اصلی عرفان و نیز رهبانیت مورد توجه قرار گرفته است. سپس، وجود دو عنصر اصلی عرفان، یعنی شهود عرفانی به خدا و گرایش به وحدت، در تعالیم بندیکت بررسی و اثبات شده است. در نهایت، با توجه به رابطة عرفان و رهبانیت و دیدگاه های پیروان بندیکت و شارحان «قواعدِ» بندیکت، نتیجه گرفته شده که تعریف «عارف» بر بندیکتِ راهب صادق است.
۵۴۷.

نقدهای اسپینوزا بر انسان وار انگاریِ خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل اراده غایت انسان وار انگاری خلق و حدوث

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۸۶
اسپینوزا سعادت شناسی خود را مبتنی بر تصویری غیر انسان وار از خداوند می سازد و بدین جهت با تشخیص علل گرایش های انسان وار انگارانه در حوزه الهیات و به طور خاص خداشناسی، به نقد چنین خدایی می پردازد. مقاله حاضر با روش منظومه گرایی مفهومی در صدد بیان نقدهای اسپینوزا بر انسان وار انگاری خداست. بدین صورت که مفاهیم اصلی و اشتقاقی ای را که اسپینوزا در اطراف این مسئله مطرح می سازد، مشخص کرده تا به منظومه ای از مفاهیم به هم مرتبط دست یابد و بحث های مرتبط با آن ها را نظام بخشد. این مقاله نشان می دهد که اسپینوزا ریشه انسان وار انگاری را اصولاً در نقص معرفتی بشر می داند. وی با نقد دو مفهوم اصلی «خلق» و «حدوث»، مفاهیم اشتقاقیِ عقل و اراده و حکمت (غایتمداری در فعل) را در این منظومه مفهومی مشخص کرده و چنین صفاتی را از جانب ذات ربوبی نفی می کند و بدین واسطه اطلاق خیر و شر اخلاقی و انفعالات عاطفی را نیز بر خداوند بی مبنا می سازد.
۵۴۸.

سیر تحول الاهیات اخلاقی کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فضایل اخلاقی تعالیم اخلاقی الاهیات اخلاقی اخلاق مسیحی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۳۴۶ تعداد دانلود : ۴۳۹
الاهیات اخلاقی مسیحی، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. عهد جدید، منشأ اصلی اخلاق مسیحی است. محور تعالیم حضرت عیسی7، ملکوت خدا بود؛ و تحول درونی، شرط ورود به ملکوت تلقی می شد. اخلاق مورد نظر پولس، فضیلت محور بود و به جای تأکید بر اوامر و نواهی بیرونی، بر درونی شدن اخلاقیات توجه داشت. تعالیم اخلاقی آبای کلیسا بیش تر موعظه ای، شبانی، مدافعانه و تعلیمی بود. تا حدود هزار سال، علم اخلاق منسجم و نظام مندی وجود نداشت؛ حتی اگوستین که با نظریه پردازی درباره مفهوم فیض، تأثیر زیادی بر تفکر کلیسا داشت، الاهیات اخلاقی منسجمی طرح نکرد. توماس آکوئینی با رویکردی فلسفی، نظام مندترین و مفصل ترین مباحث مربوط به فضایل و رذایل را بیان کرد. با این همه، الاهیات اخلاقی، باز هم بخشی از الاهیات به شمار می آمد. تا این که بعد از شورای ترنت و به ویژه با اثر آلفونس لیگوری، الاهیات اخلاقی از الاهیات اعتقادی متمایز شد. با تصویب خطاناپذیری پاپ در شورای اول واتیکان، مرجعیت تعلیمی کلیسا شروع به مداخله در تبیین امور اخلاقی کرد. در دوره معاصر نیز با توجه به پیشرفت های مسائل صنعتی و پزشکی، موضوعات جدیدی در حوزه اخلاق کاتولیک به وجود آمد.
۵۴۹.

اختفای الهی به مثابة مصداقی از شر بی وجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شر بی وجه ویلیام لئونارد رو اختفای الهی جان ال. شلنبرگ آزادی اختیار فاصله معرفتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۵ تعداد دانلود : ۷۸۹
فیلسوف دین معاصر، ویلیام لئونارد رو، با تلفیق سه قرائت ممکن از شرور قرینه ای، برهانی الحادی را بر اساس شر طرح کرده است. ادعای او این است که شرور بسیاری در جهان واقع رخ می دهند که اگر خدای ادیان ابراهیمی وجود می داشت می توانست بی آن که خیر برتری از دست برود یا ضرورت تجویز شری به مراتب فاجعه بارتر پیش آید از آن جلوگیری کند. او در تقریرهای متأخر خود این گونه شرور را که ما نمی توانیم خداوند را به فرض وجود، برای تجویز آن توجیه کنیم شرور بی وجه می نامد. در دهه های اخیر، بسیاری از فیلسوفان دین کوشیده اند مصادیقی ارائه دهند تا برهان فوق را به اثبات برسانند؛ یکی از این مصادیق مسئلة اختفای الهی است که نخستین بار جان ال. شلنبرگ آن را به صورت برهانی الحادی علیه خداباوری اقامه کرد. ادعای شلنبرگ آن بود که دست کم برخی از انسان ها هستند که برای سرسپردگی شان به خداوند در طول زندگی خود صادقانه، صمیمانه و مجدانه می کوشند تا قرینه یا نشانه ای از وجود او را بیابند؛ اما خداوند با آشکار نساختن خود و اختفای نشانه های وجود و حضورش، این امکان را از ایشان سلب می کند. اگر او وجود دارد و رستگاری فقط به واسطة ایمان به او میسر باشد، خداوند با اختفای خویش این رستگاری و خیر جاودان را از بنده اش سلب کرده است. به باور شلنبرگ، اگر خداوند وجود داشته باشد هیچ توجیهی برای سلب سعادت و رستگاری بنده اش نداشته است. اما پرسش این است که آیا اختفای الهی می تواند به مثابة مصداقی از شرور تلقی شود؟ و آیا به راستی برای اختفای خداوند توجیهی متصور نیست؟ اگرچه می توان اختفای خداوند را در صورت برهان شر بی وجه رو گنجاند و برهانی به ظاهر معتبر فراهم آورد، به نظر می رسد که این استدلال به عنوان یک برهانِ به لحاظ صوری شبه قیاسی، و نه حتی صورتاً قیاسی، بسیار شکننده است. آزادی اختیار و فاصله معرفتی می تواند پاسخی در برابر برهان اختفای الهی به مثابة مصداقی از شر بی وجه فراهم سازد.
۵۵۰.

بررسی تطبیقی مسئلة شر در فلسفة ملاصدرا و لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شر لایب نیتس ملاصدرا مسئله شر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۱۵۸۵ تعداد دانلود : ۶۸۴
مسئلة معروف شر از مسائل مهم و دیرین کلامی- فلسفی است که غالب ادیان به آن پرداخته اند و فیلسوفان دین نیز با نگاهی نو این موضوع را بررسی می کنند. این نوشتار به روش تحلیل گزاره ای به بیان و بررسی دیدگاه ملاصدرا و لایب نیتس در این باره می پردازد. ملاصدرا با توجه به مقتضیات زمانه با رویکردی سنتی دیدگاه خود را بیان داشته است. لایب نیتس با رویکردی سنتی و نو در این مورد بحث کرده است. مبانی و راه حل اصلی مسئلة شر در ملاصدرا و لایب نیتس یک سان است. از میان راه حل هایی که این دو فیلسوف ارائه داده اند راه حل سنتی و مناقشه برانگیز عدمی بودن شر مشترک است. در مقایسة راه حل مهم هر دو با سایر راه حل هایشان به این نتیجه می رسیم که درمجموع، راه حل های آن ها دارای انسجام مبنایی نیست؛ چراکه در یک راه حل، شر را عدمی می دانند در حالی که لازمة راه حل های دیگر آن ها وجودی دانستن شر است. درمجموع راه حل های ملاصدرا و لایب نیتس پاسخ گوی چالش های معاصرین در این باره نیست.
۵۵۱.

بررسی رابطة دین و اخلاق از نگاه نیچه(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: دین اخلاق نیچه تباین اخلاق مسیحی ارتباط دین و اخلاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۲۱۴۳ تعداد دانلود : ۳۴۹۷
دین و اخلاق به عنوان دو موضوع همزاد بشر، همواره از دغدغه های اصلی انسان ها به شمار می رفته است. در طول تاریخ تفکر اخلاقی فلسفی، نظریاتی چند پیرامون ارتباط دین و اخلاق شکل گرفته است. یکی از این نظریه ها، تباین میان دین و اخلاق است. این نظریه معتقد است: هیچ گونه ارتباطی میان دین و اخلاق وجود ندارد. نیچه از جمله اندیشمندانی است که در نقد نظریه اخلاق مسیحی، به چنین نظریه ای رسیده است. وی دین و اخلاق را متباین دانسته، هدف اخلاق را رسیدن به قدرت و انسان اخلاقی را انسان قدرتمند می داند. این مقاله با رویکرد تحلیل و اسنادی، به بررسی رابطة دین و اخلاق از نظر نیچه می پردازد.
۵۵۲.

بررسی پارادوکس صفات احد در اندیشه فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احد بسیط الحقیقه فلوطین پارادوکس صفات اطلاق مقسمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۸۳ تعداد دانلود : ۶۲۴
در اندیشه فلوطین جهان از سه اقنوم احد، عقل و نفس تشکیل شده است. مهم ترین این سه، اقنوم احد است و اصلی ترین مسئله فلسفه فلوطین، شناخت احد و صفات و ویژگی های اوست. دیدگاه فلوطین دراین باره دووجهی و میان سلب و ایجاب است. گاه هرگونه صفت و نامی را از احد سلب می کند تا آنجا که انتساب هر صفتی به او را غیرممکن می سازد و گاه اوصاف و ویژگی های متعددی را به او نسبت می دهد. این دیدگاه متناقض سبب شده که وی را از قائلان به الهیات سلبی به حساب آورند. اما با بررسی مبانی و استدلال های هر یک از صفات سلبی و ایجابی روشن می گردد که سلب صفات از نظر فلوطین به سلب محدودیت ها و نقص ها از احد اشاره دارد. او بر اساس دو مبنای بساطت حقیقی و عینیت صفات با ذات، به صفات ایجابی احد نیز باور دارد و احد را واجد همه صفات کمالی می داند. بدین ترتیب و نیز با توجه به وجوه دیگری مانند جمع میان تشبیه و تنزیه، کثرت جهات بشری و اطلاق مقسمی تناقض در دیدگاه وی رفع می گردد.
۵۵۳.

تبیین و ارزیابی نظریة یافت اتحادی ذات گرایان در باب ماهیت تجربة عرفانی با تمرکز بر دیدگاه استیس و فورمن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هستة مشترک تجربة آفاقی تجربة انفسی رخداد آگاهی محض حالات ثنوی علم هوهویتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۹ تعداد دانلود : ۸۳۳
ذات گرایان، که به وجود هسته ی مشترک میان تجارب عرفانی پایبندند، به سه گروه عمده تقسیم می شوند: احساس گرایان،قایلان به تناظر تجربه حسی و عرفانی و طرفداران نظریه یافت اتحادی. در این میان، استیس و فورمن طرفدار اندیشه یافت اتحادی اند. مهم ترین مبحثی که استیس در ضمن آن به ماهیت تجربة عرفانی پرداخته است. مسئله هسته مشترک است که در آن به رصد ویژگی های مشترک تجارب عرفانی در سراسر جهان می پردازد. رویکرد روانشناختی و پدیدارشناختی استیس در بحث ویژگی های مشترک تجربة عرفانی– که ماهیت شناخت عرفانی نیز در ضمن آن مطرح شده- با دیدگاه معرفت شناختی در این زمینه، ارتباطی از سنخ ربط مبنا و بنا دارد. رابرت فورمن نیز فیلسوفی است که ویژگی بارز آن نقد مکتب ساخت گرایی است. در دیدگاه فورمن، تجارب عرفانی از سنخ علوم التفاتی نیستند، بلکه از جهت ساختار معرفتی، ماهیتی اتصالی دارند، که فورمن آن را علم هویتی می نامد، که بر اساس آن، دوگانگی میان عالم و معلوم از میان برداشته می شود. فورمن برای تجارب عرفانی، دو نوع ابتدایی و پیشرفته- که، به ترتیب، رخداد آگاهی محض و حالات ثنوی عرفانی می نامد- قایل است. استیس و فورمن نقاط اشتراک بسیاری دارند و البته در برخی نقطه نظرات با یکدیگر متفاوت اند.
۵۵۴.

بررسی چیستی تجربه نزدیک به مرگ و نقد دیدگاه های متناظر با آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه مرگ جاودانگی تأثیرات تجربه مؤلفه های تجربه تبیین های تجربه تجربه نزدیک به مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷۵ تعداد دانلود : ۸۹۳
تاکنون تبیین های متعددی ازسوی دانشمندان و محققان در حوزه های مختلف علمی برای پدیده «تجربه نزدیک به مرگ» که دارای عناصر و مؤلفه های تقریباً مشابهی در سرتاسر جهان می باشد، ارائه شده است. با وجود تلاش ها و پژوهش های علمی انجام شده در خصوص تبیین ماهیت «تجربه نزدیک به مرگ»، انتقادات متعدد علمی و الهیاتی به این پدیده وارد شده است. در این مقاله نخست به بیان چیستی «تجربه نزدیک به مرگ»، ویژگی ها و تأثیرات تجربه بر زندگی بعدی تجربه گران پرداخته و در نهایت دیدگاه های منتقدان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نتیجه بررسی های انجام شده، حاکی از این است که پدیده مذکور را می توان سفری روحانی به جهان مافوق ماده دانست که با استناد به شباهت بین تجربه نزدیک به مرگ و دیدگاه ادیان ابراهیمی و الهیات اسلامی، وجود روح و حیات پس از مرگ به صورت تجربی و نسبی، اثبات می شود.
۵۵۵.

تحول وجودی انسان در قرآن و عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقدس تقرب تشبه به مسیح اتحاد با خدا تحول وجودی حیات جدید فرزند خدا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۳۳۱ تعداد دانلود : ۵۰۰
از موضوعات مهم در ادیان توحیدی، سعادت و کمال انسان است. این سعادت در اسلام و مسیحیت، تحول کمالی انسان به سوی خدای متعال و نزدیک شدن به اوست. حقیقت این تحول از منظر قرآن کریم و عهد جدید، تحولی وجودی و حقیقی و البته تشکیکی و به بیان این دو متن مقدس «حیات و تولد جدید»، «هجرت به جانب خداوند» و «نورانی شدن» است. اما به رغم این اشتراکات، با توجه به تفاوت بنیادین الهیات و انسان شناسی اسلام و مسیحیتِ مبتنی بر نوشته های پولس، این موضوع در این دو سنت نقاط افتراق نیز، دارد. در اسلام، همة بحث پیرامون نزدیک شدن به خدای متعال است، اما در مسیحیت، مقصود از نزدیک شدن، همانندی با مسیح، یکی شدن با خدا، حضور در خانواده الهی و فرزند خدا شدن است. در اسلام، قرب بیشتر مبتنی بر ایمان و عمل صالح است، اما در مسیحیت، قرب، همچون ایمان، اعطایی است.
۵۵۶.

عقلانیت آموزة «لطف» از دیدگاه امامیه و مسیحیت کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معقولیت امامیه کاتولیک قاعدة لطف آموزة فیض

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۴۴۴
اساس دین داری، تعقّل و عقلانی بودن آموزه های اساسی هر دین است. یکی از آموزه های کلیدی امامیه و آیین کاتولیک، ضرورت «لطف» یا «فیض» خداوند برای رسیدن انسان به سعادت و رستگاری است. این مقاله، با روش تحلیلِ اسنادی به بررسی معقولیت آموزة لطف در کلام امامیه و الهیات کاتولیک می پردازد. ازاین رو، پس از طرح و بررسی دلایل ضرورت لطف در هر دو مذهب، به این نتیجه دست یافت که قاعدة لطف در امامیه بر استدلال های عقلی محکم استوار است، درحالی که آموزة «فیض» در مسیحیت کاتولیک، بر مجموعه ای از پیش فرض های درون دینی محض، که پولس و پدران کلیسا وجود آنها را مسلّم گرفته اند، مبتنی است. ازاین رو اثبات عقلانی آن دشوار است.
۵۵۷.

همدردی در آیین بودایی و فلسفه شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهایانه شوپنهاور آیین بودا همدردی کرونا ترواده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۶۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۷۱
«همدردی» (کرونا)، یکی از آموزه هایی است که اهمیت آن در دو جریان اصلی آیین بودا (ترواده و مهایانه)، به یک میزان نیست. همدردی سومین مقام از مقامات چهارگانه معنوی است که در ترواده، تنها مقامی برای ارهت و در مهایانه، علاوه بر ویژگی اصلی بودیستوه، منجر به نجات نیز می گردد. برای آرتور شوپنهاور (1788-1860)، آموزه ودایی «تو همانی»، همان وحدت متافیزیکی است که همواره از آن سخن می گفت. وی همین آموزه را زیربنای اصل همدردی می داند. او زیربنای رنج را مایا دانسته و معتقد است زدودن مایا از طریق درک حقیقت هستی، یعنی درک همان آموزه تو همانی، منجر به تحقق آموزه «نه- خود» و فرادانش حقیقی می گردد. رهایی از سنساره نیز زمانی اتفاق می افتد که آموزه «نه- خود» عملی گردد؛ یعنی کرونا و پس از آن، نیروانه محقق می گردد. این سیر در آیین بودای مهایانه بسیار پررنگ است. درواقع، همدردی مشخصه اصلی آیین بودای مهایانه است که هدف نهایی بودیستوه است. نجات یا رستگاری، چیزی است که فلسفه شوپنهاور آن را به سختی ممکن می داند و از این جهت، فلسفه وی به آیین بودای ترواده نزدیک می شود.
۵۵۸.

نقش ابر ذهن در رمزگشایی از چند دستگاه الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی اسپینوزا ابرذهن نگاه خرد و کلان وایتهد و کرامیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۲۲۷ تعداد دانلود : ۳۹۴
هدف و انگاره بنیادین این مقاله، پاسخ به این پرسش است که آیا می توان الگویی به دست داد تا از رهگذر آن بتوان چندین دستگاه عرفانی، فلسفی و کلامی را بهتر فهمید و دقیق تر بازشناسی کرد؟ ادعای این مقاله آن است که می توان این کار را انجام داد. روش این مقاله به این صورت است که در وهله اول، با مدد گرفتن از عالم خیال چنین فرض می کنیم که همه آنچه از زمان مهبانگ (big bang) تاکنون رخ داده، که شامل هزاران میلیارد ستاره و سیاره می شود، همگی کل یکپارچه ای را تشکیل می دهد که از آن به ""جهان هستی"" تعبیر می کنیم. سپس این گونه فرض می کنیم که این جهان بزرگ یا جهان ماده، فاقد شعور و آگاهی نیست، بلکه جزء جزء آن از اتم هایی تشکیل شده است که یک شعور و آگاهی بسیار مرموز و اسرارآمیز همه اینها را به هم به گونه ای پیوند داده که این طرح کلان از آن برآمده و حاصل شده است (جالب است که در فیزیک امروز نظریه ریسمان بسیار به این فرض ما نزدیک است). این مقاله اصلاً در پی اثبات این فرض یا نفی آن نیست. روش این است که اگر جهان هستی به این صورت فرض شود و در واقع، آن را همچون یک کل و یک ذهن بزرگ انگاشته شود، این فرض دست کم دو کارکرد خواهد داشت. الگوی مورد نظر تصویری از جهان به مثابه یک اَبَرذهن یا ذهن برتر است؛ یعنی، می توان کل هستی و پدیده های آن را همچون یک ذهن بزرگ فرض کرد و همه کارکردها و نقش ها و فرآیندهای ذهن انسانی را برای آن متصور شد. در یک ذهن، پدیدارهای ادراکی بسیار گوناگون و متنوعی وجود دارد. اینک اگر کل هستی؛ یعنی این صدمیلیارد کهکشان و این کیهان بسیار بسیار بزرگ را به منزله یک ذهن بینگاریم، همان حکم ها را می توانیم در میان پدیده های هستی جاری کنیم. به دیگر سخن، همه باشندگان و هستی ها را می توان از جنس آگاهی انگاشت و در عین حال، با یک نگاه خُردنگر و چیستی نگر، می توان پدیده های موجود را از یکدیگر سلب کرد و گفت درخت سنگ نیست؛ اما از سوی دیگر، با نگاهی کلان نگر، می توان به همه پدیده ها به عنوان امر یکپارچه واحدی نگاه کرد و همه اموری را که از هم سلب می کردیم، به یکدیگر نسبت دهیم و میان آنها اتحاد برقرار کنیم و بگوییم مثلاً درخت سنگ است. این مقاله درصدد است تا نشان دهد که دستگاه عرفانی ابن عربی و دستگاه های فلسفی اسپینوزا و وایتهد (الهیات پویشی) چنین طرحی را دنبال کرده اند. از این گذشته، از رهگذر کشف این کلید می توان دستگاه کلامی کرامیه و الهیاتشان را نیز به صورت قابل فهمی بازخوانی کرد.
۵۵۹.

تقابل یا تعامل دین و فلسفه

کلید واژه ها: فلسفه دین تعامل تقابل تأثیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۸۹
موضوع دین و فلسفه و چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگر مسأله ای است که همواره مورد سؤال بوده و پیروان ادیان و فلاسفه را بر آن داشته است تا پاسخی برای آن بیابند. اهمیت این مسأله بدان جهت است که دین و فلسفه هر دو در زندگی انسان حضوری پر رنگ داشته و بسیار مورد توجه بوده اند. گروهی رابطه ی میان آن دو را تقابل دانسته و آن ها را در تعارض با یکدیگر می بینند و گروهی دیگر بر این باورند که دین و فلسفه دو مقوله ی جدای از هم هستند که وقتی می توانند نقش خود را با موفقیت در زندگی بشر ایفا نمایند که در مسائل یکدیگر مداخله نکنند و تنها به وظیفه ی خود بپردازند، اما نباید فراموش کنیم که فلسفه در حوزه ی اندیشه و نظر با دین دارای مباحث و مسائل مشترکی است که باعث ایجاد تعامل در میان آن دو می شود. نگارنده در این نوشتار سعی نموده است که ابتدا تعریفی صحیح و جامع از هر یک ارائه دهد، سپس راه هایی را که در مقابل اندیشمندان هر دو حوزه وجود دارد بیان می نماید. در ادامه اختلافاتی را که تا کنون میان فلاسفه و پیروان ادیان بوده است، به اختصار توضیح داده سرانجام تأثیراتی را که با وجود این اختلافات، فلسفه و دین بر یکدیگر گذاشته اند، بررسی می نماید. از نظر نگارنده با وجود اختلافاتی که میان افراد وجود داشته است، همواره دین بما هو دین با فلسفه بما هو فلسفه در تعامل با یکدیگر بوده اند.
۵۶۰.

دین در نگاه مارکس و شریعتی؛ نقد و بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: توحید دین شریعتی شرک نظریه دینی شریعتی نظریه دینی مارکس مرحله آغازین دین بشر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۷۲۲
همواره در طول تاریخ دین و مطالعات دین شناسی، جذاب و از موضوعات چالشی بوده است. هیچ جامعه ای را در طول حیات بشر نمی توان یافت که فاقد دین و یا پرستش باشد. ازاین رو، رویکردهای گوناگونی در عرصه های مختلف علمی برای مطالعات دین شناختی پدید آمده است؛ روان شناسی دین، جامعه شناسی دین، مردم شناسی دین، پدیدارشناسی دین، الهیات، فلسفه دین، مطالعات ادیان، کلام و کلام جدید. براستی ماهیت دین چیست، تفسیر رایج برگرفته از معارف ناب الهی کدام است، در رهیافت های گوناگون دینی، نوع تفسیر مارکسیستی از دین، چه مؤلفه هایی را مورد توجه قرار می دهد. در این میان، دکتر شریعتی به عنوان یک متفکر اجتماعی، چه رویکردی در تفسیر دین اتخاذ کرده است. افزون براین، مرحله آغازین دین بشر توحید بوده است و یا شرک؟ این مقاله، با رویکرد تحلیلی و اسنادی به بررسی، مقایسه و نقد نظریه دینی مارکس و شریعتی می پردازد. بر این اساس، شریعتی در تفسیر دین، به رهیافت مارکسیستی روی آورده، و مرحله آغازین دین بشر را شرک تلقی می کند که انبیاء و رسولان الهی برای دعوت به توحید و یکتاپرستی به سوی بشر فرستاده شده اند. این تلقی و نظریه دینی شریعتی ناصواب و با تفسیر رایج در معارف ناب اهل بیت علیه السلام ناسازگار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان