فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۹۵ مورد.
معماران سده های میانه در شرق و غرب (2)
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی معماری مساجد بلوچستان ایران با مساجد دوره ی تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، حاصل برنامه ای پژوهشی (میدانی، کتابخانه ای) است که با نگرشی کلی، به مساجد بلوچستان می پردازد. جایگاه بلوچستان در مطالعات هنر اسلامی ایران تاکنون، ناشناخته مانده است. مساجد بلوچستان دارای شاخصه های هنری زیادی در زمینه ی معماری، عناصر و تزئینات وابسته است. بیشتر مساجد شناسایی شده، دارای عظمت و شکوه چندانی نیستند و از نظر قدمت نیز، اکثر آن ها متعلق به سده های متأخّر دوره اسلامی هستند؛ اما شاخصه هایی ارزشمند از نظر معماری و تزئینی دارند؛ این ویژگی ها عملاً نشانگر فرهنگ خاص بلوچستان هستند. مطالعه دقیق تر این شاخصه های هنری در معماری اماکن مذهبی، تأثیر پذیری آن ها را از مناطق همجوار شرقی، به خصوص شبه قاره ی هند در دوره ی تیموریان بزرگ، روشن می کند. از سوی دیگر، این شاخصه ها تحت تأثیر فرهنگ و معماری فلات مرکزی ایران نیز بوده است. در این مقاله تلاش شده تا با بیان اشتراکات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی میان دو منطقه (بلوچستان ایران و شبه قاره هند)، چگونگی تأثیر پذیری این آثار در تزیینات و برخی از عناصر معماری همچون گنبد و مناره بررسی شود.
ستونهای یونانی - باختری (بلخی): آی خانوم (افغانستان)
حوزه های تخصصی:
کاتدرال ها کلیساهای جامع انگلستان
منبع:
هنر زمستان ۱۳۷۳ شماره ۲۷
حوزه های تخصصی:
نسبت نظریه ی معماری با تاریخ
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
تجارب آموزش معماری در غرب
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
آموزش معماری ، تجربه ویژه ای است و به نوعی یک رشد و ترقی فردی در آشنایی با جادوی خلاقیت ، هیجان ساخت اشیا و رضایت از هر نوع مهارتی است که در این زمینه به دست می آید . برنامه آموزشی معماری ، بشر را به سوی پیشرفت سوق میدهد ، از نظر فکری ذهن انسان را تکامل می بخشد ، احساسات و عواطف را بر می انگیزد و حتی روح معمار را به این کشمکش فرا می خواند . در واقع معماری باز نمودهای درونی ماست . ...
مقیاس کوچک، تأثیر شگرف؛ پروژه های یکپارچة شهری در مِدِلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
در کلان شهرهای کلمبیایی، برای پیش برد اهداف توسعه اجتماعی و شرایط فیزیکی، مداخلاتی کوچک مقیاس مانند ساخت پارک های محله ای یا زمین های بازی صورت گرفته است. تحولات اجتماعی و فضاییِ «مدلین» (Medellin) ـ هم در مرکز شهر و هم در سکونتگاه های غیررسمی حومه شهرـ آن را از یکی از نقاط خطرناک درگیری های مسلحانه مواد مخدر، به نمایشگاهی مثال زدنی برای توسعه و ارتقای شهری فراگیر، تبدیل کرده است.
وقتی فرایندهای دگرگون کننده از طریق مداخلات فضایی در مقیاس های مختلف پدیدار می شوند، مجموعه ای از برنامه ریزی ها و مدارک توسعه شهری را پایه ریزی می کنند که ضمن تغییر قوانین شهری، بر فهم شهروندان از شهر تأثیر می گذارد که به توسعه شهری و درک تبعیضات اجتماعی به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه، رویکردی جامع دارد. بر همین اساس، برنامه توسعه شهری اخیر با سه هدف اداره شهر و بهبود عملکرد اقتصادی آن، از بین بردن فقر و تضاد طبقاتی و تغییر چهره شهرـ در سطح ملی و بین المللی ـ تنظیم شده است. در این نوشتار بخشی از برنامه توسعه شهری مدلین، با معرفی پروژه های کوچک مقیاس اجرا شده در آن که تأثیر شگرفی در شرایط زندگی شهروندان داشته است، بیان می شود.
هنر ذن و تأثیر آن بر معماری معابد ژاپن
حوزه های تخصصی:
رهیافتی بر تحلیل ریشهها و گرایشها در آثار معماری تادائو آندو
حوزه های تخصصی:
الگوهای مناسب اقلیمی در بافت های مسکونی کم ارتفاع «بررسی تطبیقی شهرهای با اقلیم معتدل : واشینگتن دی. سی، ریچموند، ویرجینیابیچ، آنتالیا، رشت، سئول، نی گاتا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معماری و شهرسازی پایدار یکی از راهبردهای مهم توجه به اقلیم منطقه و راهکارهای مطابق با شرایط اقلیمی است. این نوشتار بیان می دارد که بین راهکارهای معماری در طراحی اقلیمی بافت مسکونی کم ارتفاع مناسباتی وجود دارد و رعایت آن ها دستیابی به الگوهای مناسب اقلیمی را میسر می سازد.
اقلیم مورد نظر مطالعه ""معتدل"" است که مهم ترین عوامل تأثیر گذار آن بر معماری، رطوبت بالای هوا و خاک و همچنین میزان زیاد بارندگی است. هفت شهر مورد مطالعه شامل واشینگتن دی. سی، ریچموند، ویرجینیابیچ، آنتالیا، رشت، سئول و نی گاتا بر اساس شباهت در مهم ترین معیارهای اقلیمی همچون زاویة تابش آفتاب، دما، رطوبت هوا، وزش باد و میزان بارندگی انتخاب شدند. از طریق تجزیه و تحلیل اقلیمی و بررسی تطبیقی و قیاسی نمونه ها، اصول حاکم بر الگوهای بهینة اقلیمی برای بافت مسکونی کم ارتفاع استنباط می شود که در بخش نتایج مقاله آورده شده است.
بر اساس نتایج، سامان یابی غیر متمرکز و پراکندة ابنیه در بافت را می توان شرط لازم در دستیابی به الگوی مناسب اقلیمی برشمرد و سایر راهکارها تا حد زیادی تابع این امر هستند. در بافت های با تراکم کم، بهره گیری از نور جنوب خورشید و نسیم مطلوب ساده تر است. همچنین فضای سبز می تواند برخی راهکارهای اقلیمی را تسهیل کرده و در راستای شرایط بهینه اقلیمی مؤثر باشد.
واژگان کلیدی
اقلیم، الگوهای مناسب اقلیمی، بافت های مسکونی کم ارتفاع، شهرهای با اقلیم معتدل.
مفهوم انسان شناسانه فضا، نظریه اتو فردریش بالنو در باب مفهوم انسان شناختی فضا
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
دنیای مدرن ما هرچه می گوید یا انجام می دهد، اساساً بر پایه ایده فضای به طور همگن گسترش یافته است. این جهان از جایی که ما قرار داریم به سوی بی نهایت بسط می یابد. این گسترش در مقیاسی بسیار وسیع انجام گرفته است به طوری که سالها طول می کشد تا نور ستاره ای تازه متولد شده به ما برسد. امروز این آگاهی نسبت به وجود جهانی با عظمت که زمین ما که [در نظر ما] بسیار بزرگ است در آن تنها یک کره کوچک مینیاتوری به شمار می آید، احساس روزمره ما را نسبت به فضا از جهات مختلف متاثر ساخته است. با اینکه این تصور از فضا قدیمی نیست و نتیجه کشفیات متعددی است که تنها با وجود تجهیزات مدرن امکان پذیر شده اند اما برای ما امروز این اندیشه آنقدر بدیهی به نظر می رسد که غیر ممکن است تصور کنیم که زمانی غیر از این بوده است.کتاب اُ. اف. بالنو «انسان و فضا» این دیدگاه جدید را به وسیله روبرو کردن مفاهیم ریاضی فضا با ابعاد انسان شناختی فضا شکل می دهد. اگر این نظریه انسان شناختی در مورد فضا در مقیاس وسیع به کار برده می شد، یعنی در [مطالعات] پیش از تاریخ، تاریخ و نژاد شناسی و یا به طور کلی در علوم انسانی، آنگاه «علوم عقلی» (بشری) که در طول قرنها در گستره جهانی جمع آوری شده اند باید بازبینی می شدند.در یک روش شناسی علمی، مساله قطعی اینست که اگر در نظر بالنو، فضا در مفهوم اولیه اش دیگر نمی تواند به عنوان یک بیکرانه تهی تصور شود، ولی به عنوان یک جایگاه انسانی و اکولوژیکی [می تواند] چیزی که امروزه به صورت فضای همگن در فیزیک می شناسیم تلقی گردد. آنگاه فضا اساساً چندگانه و از نظر کیفی محدود به محیط بشری، می شود. اکنون از دیدگاه انسان شناختی ساختار آن می تواند به طور کلی و استنتاجی به شکلی کاملاً مرتبط با تجارب و رفتارهای بشری، بررسی گردد. اصطلاحات و روابط متافیزیکی بنیادین و فراگیر عملاً وارد حوزه بشر، فرهنگ سنتی ملموس او می شوند. بدین ترتیب بالنو نه تنها به طور فردی بلکه به طور علمی یک دگرگونی ایجاد می کند. در دیدگاه توماس کانوس [Kuhnos]، او یک الگوی تازه معرفی می کند که در هر حال خود را تنها در این یا آن شاخه این یا آن انتظام بازنمایی نخواهد کرد. بلکه فراتر از آن، در این حالت از نظریه بالنو درباره مفهوم انسان شناختی فضا، ما با یک الگو مواجهیم که «درخت آگاهی» علوم مدرن ما را سراسر دیگرگون خواهد ساخت.
انتقال فرهنگ؛ روند انتقال باغ ایرانی به هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی به گواهی تاریخ از قدیمی ترین شیوه های منظرسازی بوده که حاصل تعامل فرهنگی، تاریخی و اقلیمی انسان و طبیعت است و توانسته به بهترین شیوه به آراستن فضاهای انسانی بپردازد. سرزمین ایران به عنوان خاستگاه جغرافیایی این هنر عظیم در مسیر توسعه خود و در دوران مختلف تاریخی گونه های مختلف باغ را از لحاظ کارکردی و کالبدی خلق کرده است. باغ ایرانی در طول تاریخ حیات خود سرمشق و الگویی برای باغ سازی بسیاری از سرزمین های دیگر بوده است. از بین گونه های مختلف باغ ایرانی به اقتضای ویژگی های سرزمینی کشور مقصد، گونه های خاصی به آن سرزمین ها برده شده اند که با برخورداری از اصول مشترک می توان آنها را در زیرگروه باغ ایرانی جای داد.
هندوستان از جمله سرزمین هایی است که هنر ایرانی از جمله باغ سازی در آن رسوخ کرده به طوری که باغ ایرانی برگیره بسیاری از باغ های منتسب به پهنه فرهنگی هندوستان است. این مقاله با روش تاریخی و توصیفی ـ تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای و با بررسی نمونه موردی، روند راه یابی الگوهای اصیل باغ ایرانی به سرزمین هند را بررسی کرده و با شناسایی ویژگی های باغ های احداثی بابر به عنوان حلقه اتصال باغ های ایرانی و باغ های هندی (از جمله باغ بابر در کابل)، به ذکر اشتراکات و افتراقات باغ های دو منطقه پرداخته است.
باب الوزراء، درب مسجد جامع قرطبه
حوزه های تخصصی:
معرفی اثر-تحلیل فرمهای معماری
حوزه های تخصصی: