از شواهد هنر معماری هخامنشیان در مرزهای کنونی ایران می توان کاخ های متعددی را برشمرد که در بخش هایی از استان های فارس و بوشهر پراکنده شده اند. در بیشتر پژوهش های باستان شناختی و معماری بر نحوه پراکندگی، ویژگی های ساختار معماری و نقوش برجسته تاکید ویژه ای شده اما توجه چندانی به رویکردهای مهندسی و طراحی معماری بخش های مختلف بنا های نشده است. در پژوهش حاضر تلاش بر این است که با رویکردی فنی و با تحلیل های مهندسی نحوه عملکرد سامانه تهویه و نورگیری بناهای تخت جمشید مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا پس از مطالعات کتابخانه ای و بررسی پیشینه تحقیق ، با استفاده از نرم افزار 3DMAX و مدل های سه بعدی طراحی شده، به بررسی موضوع پرداخته ایم. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که سامانه نورگیری و تهویه در کاخ های صد ستون، عمارت خزانه و برخی کاخ های مشابه دیگر، برخلاف طرح های پیشین به صورت جانبی بوده است؛ بدین شکل که اختلاف ارتفاع حاصل از دیوارهای خارجی و داخلی این کاخ ها، شرایط مناسبی برای نورگیری از جناحین دیوارها با تعبیه پنجره هایی در بالای آن ها فراهم می نموده است.
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی توسعه فضاهای پیاده بازار قدیم و خیابان پیاده تربیت شهر تبریز می پردازد. اهمیت این موضوع، بیشتر از آن روست که با بررسی مقایسه ای فضاهای پیاده بازار سنتی به عنوان محصول طراحی دوره گذشته و خیابان خرید پیاده تربیت به عنوان محصول طراحی دوره جدید علاوه بر شناخت محاسن و معایب موجود هریک می توان به جهت گیری های آتی در توسعه فضاهای تجاری و تفریحی کمک نمود. این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی و روش نمونه گیری آن هدفمند بوده است. 244 نفر مراجعه کنندگان واجد شرایط حجم نمونه را تشکیل می دادند و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. تحلیل اطلاعات موجود نشان داد که بر اساس نتایج آزمون tوابسته، در سطح تفاوت میانگین امتیازات مربوط به عوامل اجتماعی و اقتصادی، دسترسی و آمد و شد، عوامل کالبدی و فیزیکی فضاهای پیاده بازار قدیم با خیابان پیاده تربیت، معنی دار می باشد. به بیان دیگر با وجود این که فضاهای پیاده بازار قدیم از قدمت معماری و تاریخی خاص برخوردارند لیکن فضاهای پیاده خیابان تربیت از دید بازدیدکنندگان مقبولیت بیشتری دارند. بنابراین فضاهای مزبور (قدیم) بایستی به لحاظ برنامه ریزی و طراحی مورد بازبینی قرار گیرند و با کاهش تقابلات زمانی، عملکردهای تجاری، اجتماعی و تفریحی بافت سنتی شهر معاصر گردند.
زیستن به شیوه کوچندگی و عشایری یکی از قدیمی ترین روش های زندگی بشری است که برای بهره برداری از منابع طبیعی و سازگاری با شرایط اقلیمی – جغرافیایی شکل گرفته است. دراین شیوه زندگی، مسکن که یکی از مهم ترین ضروریات زندگی است به گونه ای سیار و قابل حمل به همراه این مردمان درحرکت و جابجایی بوده. اما در مقاطع مختلفی به دلایل سیاسی، امنیتی، رفاهی، خدماتی و ... یکجا نشینی و اسکان این قبایل موردنظر و اعمال قرار گرفته است. این اقدام مخالفان و موافقان خود را داشته است و دارد. اولین بار اسکان عشایر در ایران از سال 1310 در زمان رضاخان شروع شد و در دهه های اخیر با دیدگاه دیگری قوت و قوام یافت. این اقدام منجر به ایجاد تازه آبادهایی برای اسکان عشایر گردیده است. این مقاله به بررسی روند و چگونگی تبدیل مسکن عشایری به کالبدی با مصالح سنگین بر روی نمونه تازه آبادگل افشان سمیرم اصفهان پرداخته است. حاصل این مطالعه به مثابه الگویی تجربه شده می تواند دست مایه ای نظری برای معماران علاقه مند به فعالیت در این زمینه را نیز فراهم آورد.