فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۲۴۴ مورد.
معرفی و تحلیل: نخستین نقشه مسطحه شهر تهران
حوزه های تخصصی:
سخنی در منابع مکتوب تاریخ معماری ایران و شیوه جستجو در آنها
حوزه های تخصصی:
شیوه معماری شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی معماری ایرانی کاستی ها و ناگفته های بسیار داشته است. شیروان یکی از شیوه های معماری اسلامی ایران در شمال آذربایجان است که تا کنون در ایران به کفایت معرفی نشده است. همچنین در جمهوری آذربایجان، به دلیل تأثیر نظام فکری- سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق، سبک شناسی معماری اسلامی گسسته از تاریخ و هنر ایرانی و فرهنگ اسلامی تحلیل و بررسی شده است.بررسی آثار معماری به جای مانده از شیوه شیروان در شمال آذربایجان، که بدان عنوان زیبای «معماری عصر نظامی گنجوی» را داده اند، نشان می دهد که اسلوب معماری شیوه شیروان برآیند سرمشق های معماری عهد ساسانی و نیز تاثیر آموزه های معماری اسلامی خراسان بوده است. نگارنده در نوشتار حاضر کوشیده است که شیوه معماری شیروان را با سه شناسه اصلی تحلیل و معرفی کند :1. ایجاد وحدت نمای درون و برون بنا با کاربرد عنصر سنگ؛ که میراث معماری عهد ساسانی است.2. پلان چهار گوشه ساده و بدون ایوان برای مساجد؛ که برگرفته از پلان آتشکده های چهارطاقی است.3. تک مناره بلند و جدا از کالبد اصلی مسجد؛ که تاثیر معماری عهد سلجوقی خراسان است.
رویکردی به عنصر آب در اساطیر و فرهنگ اقوام مختلف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و نقش «آب» در فرهنگ ایرانی، این مقاله سعی بر آن دارد تا عنصر حیاتی «آب» را از نظر مفاهیم رمزی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد....
نقدی بر فرضیه الگوی چهارباغ در شکل گیری باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی با تاریخ درخشان خود به عنوان یکی از بهترین الگوهای منظرسازی، محصول تعامل سازنده انسان ایرانی در مواجهه با طبیعت است. چرایی و چگونگی شکل این پدیده، محمل نظرات گوناگونی بوده است. از بین عوامل مختلف شکل گیری باغ ایرانی و هندسه خاص آن، فرضیه الگوی چهارباغ به عنوان یکی از مشهورترین فرضیه ها شناخته شده است. اغلب نقل قول ها حاکی از این تعریف است که چهارباغ به باغی گفته می شود که به وسیله دو محور عمود بر هم به چهار قسمت با استناد به تعابیر و تفاسیر متعدد از عدد چهار - تقسیم می شود؛ محورها در وسط شامل کانال های آب بوده و در محل تقاطع محورها، حوض یا کوشکی تعبیه شده است. این تعریف به عنوان ریشه هندسی باغ ایرانی شناخته شده و دارای بیشترین طرفدار در بین اندیشمندان باغ ایرانی است. الگوی چهارباغ در باغ ایرانی چنان مشهور شده است که بسیاری از نویسندگان و محققان فعلی بدون ریشه یابی واژه و بررسی تاریخی، آن را بدون هیچ تردیدی به عنوان یک اصل پذیرفته و به کهن الگو بیان می کنند. به جرات می توان گفت اغلب نوشته های موجود درباره باغ ایرانی که منبع مطالعات دانشجویان و پژوهشگران است موید نظریه چهارباغ اند؛ به گونه ای که فکر درباره باغ ایرانی بدون فرم چهارباغ معنایی ندارد. مقاله درصدد است با بررسی و نقد آرای مختلف در این باب، این الگو را در باغ ایرانی به چالش کشیده و به دنبال معنای واژه چهارباغ و یافتن پاسخ این پرسش باشد که آیا چهارباغ را می توان به عنوان الگوی هندسی باغ ایرانی شناخت؟فرضیه مقاله این است که واژه چهارباغ، نه دلالت بر چهاربخشی بودن باغ ایرانی دارد و نه می تواند توجیه کننده شکل و هندسه غالب بر باغ های ایرانی باشد. لذا در ابتدا به تعاریف موجود در مورد چهارباغ و ریشه ای شکل گیری این مفهوم پرداخته و در بخش بعد به بررسی تاریخی و تحلیل الگوی هارباغ به نقد نظریات موجود و بهره گیری از روایات و اسناد متضاد به اثبات فرضیه تحقیق می پردازیم.
راز جاودانگی آثار معماری (تحلیلی بر نگرش های نوگرا و فرانوگرا و رویکردهای فراگیرتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر تداوم و جاودانگی یک اثر معماری و تعاریف گوناگون ارایه شده از یک اثر جاودانه از آن جهت ضروری است که امروزه پس از دو دوره هنری نوگرا و فرانوگرا و تلاش آنها برای ایجاد یک میراث نوین هنری ماندگار و اصیل، عمر هنر بسیار کمتر از گذشته شده است. به طوری که امروزه شاهد شکل گیری آثار هنری هستیم که نه تنها در میان جامعه معماران بلکه بین عامه مردم نیز جایگاهی نداشته و چیزی برای عرضه به آیندگان ندارد. این امر علاوه بر از دست رفتن سرمایه کشور باعث فراموش شدن و بی ارزش شدن هنری چون معماری می شود. در واقع چنین معماری دچار روزمرگی شده و بریده از آرمان ها، اسیر حالت مصرفی، همچون هر کالایی، دارای تاریخ مصرف و انقضا می گردد. توجه به این مسایل که جاودانگی تا چه حد به ویژگی های فیزیکی اثر و تا چه حد در فرهنگ یا عوامل متافیزیکی ریشه دارد؟ بداعت نخبه پسندانه چقدر به جاودانگی کمک می کند و جایگاه فرهنگ عامه در این روند چگونه می تواند باشد؟ در این مقاله با رویکردی کیفی، شهودی و پدیدارشناسانه تعاریف گوناگون از یک اثر جاودانه در قالب سه نگرش نخبه پسند، عام پسند و دیدگاه فراگیر مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است و در نهایت آثار معماری و مصادیق شکل گرفته با این نگرش ها بررسی شده است. برحسب نتایج به دست آمده می توان چنین اظهار نظر کرد که هر دو تعریف نخبه گرا و مردم گرا، که حتی در ارایه اصول مربوط به ماندگاری یک اثر ناتوانند، نمی توانند به جاودانگی یک اثر کمک کنند. آنچه که از بررسی ها بدست آمد نشان می دهد که لازمه جاودانگی یک اثر، توجه هم زمان به تمام ابعاد انسانی مطرح در حوزه معماری چون انسان، هنرمند، جامعه، تاریخ، طبیعت وخداوند است و هنرمند (در نگرش نخبه پسند) و جامعه (در نگرش عام پسند) هر دو به عنوان انسان در ارتباط با دو بعد دیگر طبیعت و خدا است که به وحدت نزدیک می شوند و می توانند آثار جاودانی را بیافرینند. اصول ارایه شده توسط مرحوم «پیرنیا» برای معماری سنتی ایران چون مردم واری، نیارش، خودبسندگی و پرهیز از بیهودگی، به این جهت مایه جاودانگی است که هم در طبیعت مشاهده می شود و هم از صفات فعل خداوند است، این صفات بیش از آنکه بومی و سنتی باشد عقلانی اند و به همین جهت معماری اسلامی ایران مظهری از معماری جاودان را شکل می دهد.
منظره های بومی منبع الهام نقش پردازی در کاشی های مجموعه ابراهیم خان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش پردازی در کاشی کاری های مجموعه ابراهیم خان نمونه ای ارزنده از منظره سازی به شیوه ترکیبی ایرانی ـ اروپایی است که کاربرد عناصر بومی و منطقه ای در آن کاملا مشهود است. عناصری از طبیعت و منظر مانند کبک کوهی، درخت شکوفه، و انواع گل های کوهی که در منطقه کرمان یافت می شود و نقش آنها بر فرش های کرمان نیز وجود دارد. همچنین مقایسه بعضی از نقش ها با کاشی کاری های ترکیه عثمانی که متاثر از تزیینات ایرانی است. منظره پردازی در این مجموعه بنا به دو شیوه هندسی و سنتی و شیوه اروپایی با حجم نمایی و سایه پردازی انجام شده است.تنوع در رنگ آمیزی، طراحی و کاربرد موضوعات گوناگون در بخش های مختلف این مجموعه و ارتباط و هماهنگی موضوعات با محل قرار گیری آنها از نمونه های عالی، اصیل و پابرجای تزیینات دوره قاجار است.در این نوشتار به معرفی و تحلیل نقش های بدیع و استثنایی از طبیعت گرایی بومی در تزیینات عصر قاجار کرمان اشاره خواهد شد.
مفاهیم طراحی در زمینه ی بیگانه تحلیل منطقه گرایی در آثار معماران غیر بومی در کشورهای مسلمان حوزه ی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل چگونگی مواجههی معمار با زمینهی فرهنگی بیگانه، بر اساس رویکرد منطقه گرایی، اساس مقالهی حاضر است. این رویکرد، از آن جهت مورد توجه قرار دارد که دربرگیرندهی چالش ها و تضادهای مختلفی است که جوهرهی تفکرات امروزهی چند جهانی شدن را بنا می نهند. پرسش اصلی آن است که توجه به چه مفاهیمی، می تواند مطلوبیت آثار معماران غیر بومی را در پیشگاه سایر مولدهای طراحی(کارفرما، مخاطب و قانون گذار) تضمین کند؟ تحلیل آثار معماران مطرح در زمینهی فرهنگی ویژه ای نظیرکشورهای مسلمان حوزهی خلیج فارس، نشان از وجود مفاهیمی نظیر نمود فناوری مدرن، بیان استعاره ای فرم، هماهنگی فعال با شرایط اقلیمی، توجه به ویژگی های سایت، توجه به اصول معماری اسلامی، به کارگیری جزئیات، مصالح و تزئینات بومی و الهام از مفاهیم خاص منطقه ای دارد که در قالب کلیدواژگان طراحی و به عنوان نقطه ی اشتراک منطقه گرایی و تجارب معماری در زمینه ی بیگانه نتیجه شدند. تحلیل نتایج این پژوهش نشان میدهد که بیان استعاره ای فرم های بومی در قالب فناوری مدرن، مهم ترین رویکرد عملی معماران در زمینهی بیگانه در راستای ایجاد تعامل میان هویت جهانی و هویت منطقه ای است. همچنین، نمونه های موفق، بر فرآیند تعامل معمار و بستر طراحی تأکید داشته و به ایجاد زیرساخت های اجتماعی لازم جهت پیوند منطقی با ویژگیهای جهان امروز توجه دارند.
میدان نقش جهان (امام)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی موقعیت مدنی شهر واسط تا قرن سوم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معماری معاصر ایران -تکاپوی سنت و مدرنیته
حوزه های تخصصی:
معرفی اثر-مبانی نظری و فرایند طراحی شهری
حوزه های تخصصی:
بازشناسی و تحلیل جایگاه عناصر موجود در باغ ایرانی با تاکید بر اصول دینی - آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نیاز جسمی و روحی انسان به برقراری ارتباط با طبیعت، موجب گردیده که در همه جوامع، طبیعت به مثابه میراث فرهنگی تلقی شود؛ در میان عناصر موجود در طبیعت، آب و گیاه از اهمیت بیشتری نسبت به بقیه برخوردارند و همواره سایر عناصر طبیعی را تحت تاثیر قرار می دهند. ترکیب هوشمندانه آب و گیاه در فضاسازی باغ های ایرانی نشان می دهد که هر سه رویکرد مفهومی، کارکردی و زیباشناختی به خوبی در آن رعایت شده و در واقع رمز پایداری باغ های ایرانی تبلور این سه مفهوم در مجموعه واحد باغ است. در واقع چنانچه در طراحی محیط زیست جایگاه این دو عنصر به درستی انتخاب شود، محیطی پایدار و کارآمد حاصل می گردد. از این رو در طراحی طبیعت و ساماندهی عناصرآن بایستی به سه رویکرد مذکور توجه ویژه مبذول داشت.هدف اصلی در پژوهش حاضر بیان مبانی و مفاهیم دینی – آیینی متبلور در میراث کنونی باغ های ایران است، که به نوبه خود تاثیراتی از دوران پیش از اسلام و پس از آن و همچنین از تفکرات آیینی متفاوت در آن جلوه گر شده است؛ لکن چگونگی پیدایش این تفکرات و میزان یا تفاوت تاثیرگذاری اندیشه های پیش یا پس از اسلام در باغ ایرانی، مورد نظر پژوهش حاضر نبوده و هر گونه پرسش در علل پیدایش این تفکرات نیازمند واکاوی در پژوهش های دیگر است. در حقیقت پژوهش حاضر به دنبال آن است که با ارایه مستندات و مصادیق مختلف دینی آیینی و عرفانی، بدین مفهوم تاکید نماید که کانسپت اصلی و میراث موجود باغ های ایرانی، ریشه در تفکرات دینی و آیینی مردمان این سرزمین دارد.روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای، به همراه مطالعات میدانی بوده است.نتایج حاصل بیانگر آن است که باغ ایرانی نظامی حکیمانه و کمال گراست که عناصر طبیعی آب و گیاه را به نحوی در خود جای داده که نیازهای فیزیکی استفاده کنندگان را برآورده می سازد، و در همان حال نیز به بعد ماوراء الطبیعه و معنوی آن توجه شده است. همین مساله باعث بقا و تداوم آن در طول زمان و شاخص شدن آن به صورت مجموعه ای واحد شده است. به کمک بازشناخت این ساختار می توان در ساختن محیط زیستی مناسب و هماهنگ با نظم موجود، بهره برداری لازم را به عمل آورد.
پیشنهاد سازوکاری برای رفع ابهام معماران منظر و طراحان شهری در حوزه های مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی شهری و معماری منظر به مثابه دو شاخه مستقل از دانش های معماری و شهرسازی در طی قرن پیشین و عمدتا به دلیل اهمیت یافتن مساله کیفیت عرصه های همگانی و عمومی شهرها و حوزه های پیرامونی آنان مطرح شده است. امروزه گسترش مفاهیم و مبانی نظری رشته های طراحی شهری و معماری منظر و همپوشانی آنها در فرایند ارتقای کیفیت عرصه های عمومی شهری و منطقه ای از تئوری تا عمل، بر میزان سردرگمی و ابهام نقش و حیطه های فعالیتی، میان این دو افزوده است. گسترش حیطه های فعالیتی، تداخل حوزه های کاری و وجود ابهام در نقش و جایگاه هریک از رشته های طراحی شهری و معماری منظر در طراحی محیط های بیرونی، آینده این رشته ها را با سوال اساسی زیر مواجه ساخته است :«چرا معماران منظر و طراحان شهری در طراحی محیط های بیرونی، با ابهام در نقش و حوزه وظایف در قبال یکدیگر مواجه شده اند و اصولا چه راه حل هایی برای برون رفت از این مشکل وجود دارد؟»بررسی تطبیقی - تحلیلی سوابق موضوع حاکی از آن است که صاحبنظران عمده دلایل تداخل و ابهام نقش میان حرفه مندان را در قالب دسته های «اشتراکات فراوان نظری و عملی»، «رویکردهای میانی دو رشته» و «گسترش حیطه و نوع فعالیت های دو رشته» عنوان کرده اند. از طرفی تحلیل محتوای ادبیات موضوع در خصوص رفع و پر نمودن خلا دانشی – حرفه ای میان دو رشته معماری منظر و طراحی شهری به استنتاج یکسری مولفه ها و راهبردهای کلی شامل : «همکاری و تعامل دو رشته»، «محتواهای آموزشی مشترک»، «تعیین نقش های حرفه ای ضابطه مند» و «ایجاد رشته یا رویکرد میان رشته ای جدید» می انجامد.
میدان نقش جهان اصفهان و عناصر آن
حوزه های تخصصی:
مفاهیم و اصطلاحات معماری در یادداشت های صدرالدین عینی
حوزه های تخصصی: