فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۲٬۱۳۹ مورد.
۶۸۷.

آیین و اجرا

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۱
در این مقاله، ابتدا این نکات تبیین شده است: محدودبودن انسان به درک واقعیتهای جهان اطراف خود بر حسب حقایقی که تعریف کرده است؛ محدودیت تعاریف حوزه معنی شناسی به درک انسانی، به ویژه تعریف معنی، و نبود تعریفی دقیق از موضوع این علم؛ محدودیتها و کاستیهای معنی شناسی و نشانه شناسی در درک و شناخت هنر و نشانه های هنری. مؤلف بر مبنای نکات مذکور چنین نتیجه می گیرد: وجود معنی شناسی ای که به مطالعه معنای همه نشانه های قابل درک برای انسان بپردازد ممکن نیست؛ ابزارهای علم، از جمله علم معنی شناسی، چندان در حوزه هنر کارامد نیست؛ تمیز هنر از ناهنر از توان علم خارج است.
۶۹۲.

انسان شناسی تئاتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳۹
این مقاله ترجمه فصلی از کتاب فرهنگ انسان شناسی تئاتر است. در ابتدای این فصل، باربا انسان شناسی تئاتر را تعریف می کند: مطالعه رفتارهای اجتماعی ـ فرهنگی و نیز فیزیولوژیک انسان در موقعیتی اجرایی. به نظر او، اجراکنندگان سنتها و فرهنگهای مختلف از اصولی مشابه پیروی می کنندــ اصولی که می توان آنها را «مجموعه ای از توصیه های مفید» نامید. از موضوعات اصلی این مقاله رفتار روزمره و غیرروزمره یا، به تعبیری هندی، لوکادارمی و ناتیادارمی و تجلی آنها در کار اجراست. باربا در «تعادل پویا» به انرژی اجراکننده، فعال شدن آن در سطح پیش بیانی، معادلهای مفهوم انرژی در اجراهای شرقی، و نسبت فعال شدن انرژی با تعویض نقطه تعادل بدن (تعادل پویا) می پردازد. در «رقص تقابلها» نیز، کشمکش فنون بدنی روزمره و غیرروزمره و نمود آن در اجرا موضوع بحث است (در رقص بالیایی، تقابل کراس و مانیس). اما رقص تقابلها به واسطه حذف و ساده سازی عمل می کند؛ یعنی کنشها از زمینه خود جدا و بدین ترتیب آشکار می شوند. باربا با پرداختن به ایکبانا یا گل آرایی ژاپنی به نتایجی جالب می رسد؛ اینکه معانی انتزاعی از کار ظریف تحلیل و جابه جایی پدیده ها منتج می گردد و از امر انتزاعی نمی توان به امر انضمامی و عینی رسید. او با مثال ایکبانا نشان می دهد که چگونه نیروهایی که در زمان بالفعل می شوند معادل فضایی می یابند و این امر در اجرا با گسستن از فنون بدنی روزمره تحقق می یابد. بدن مصمم و داستانی در اجرای غربی و شرقی از دیگر مباحث این مقاله است. بحث با تبیین کانونهای انرژی اجراکننده (در تشدید و فعال سازی نیروهای دخیل در تعادل، در تقابلهایی که پویش حرکات را تعیین می کنند، در عملکرد ساده سازی و جانشینی که عناصر بنیادین کنش را برجسته و بدن را از فنون روزمره دور می سازند) و با طرح اهمیت بازی کردن در نقش جنس مخالف و بررسی اصطلاح شاکتی پایان می پذیرد. باربا مکرراً به انواع اجراهای شرقی (نو، کابوکی، کیوگن، اپرای پکن، بویو، رقص مالیایی، رقص هندی) و بعضی اجراهای غربی (مایم، باله) ارجاع می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان