فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۳۲ مورد.
۶۴.

هزار جامه ناموزون بر قامت متن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان فهم قرائت‌پذیری‌ متون‌ دینی پروسه‌ وضع تعین‌ معنای‌ متن مفاد استعمالی مراد جد‌ی‌ مؤ‌لف اشتراک‌ فهم حجیت‌ ظهور زمان‌ نزول‌ و صدور کلام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : 991
یکی‌ از مبانی‌ اصلی‌ نظریه‌ قرائت‌پذیری‌ متکثر متون‌دینی‌ عدم‌ تعین‌ معنای‌ متن‌ است. زیرا این‌ نظریه‌ مفسر محور بوده‌ نقش‌ اصلی‌ در فهم‌ را از آنِ‌ مفسر و پیش‌فهم‌ها و انتظارهای‌ وی‌ می‌داند. حال‌ آنکه‌ متن‌ هر معنایی‌ را برنمی‌تابد و به‌ هر انتظاری‌ پاسخ‌ مثبت‌ نمی‌دهد. چون‌ زبان‌ یک‌ قرارداد اجتماعی‌ است‌ و الفاظ‌ از طریق‌ پروسه‌ وضع‌ با معانی‌ خاص‌ علقة‌ ویژه‌ پیدا کرده‌ و هنگام‌ استعمال‌ به‌ همان‌ معانی‌ دلالت‌ می‌کند. به‌ علت‌ همین‌ خصوصیت‌ معانی‌الفاظ‌ هم‌ در مقام‌ استعمال‌ (مفاد استعمالی) و هم‌ در مقام‌ دلالت‌ (مراد جد‌ی‌ مؤ‌لف) تعین‌ دارد.اگر معنای‌ متن‌ معین‌ نبود، مفاهمه‌ بین‌ انسانها صورت‌ نمی‌گرفت. بعلاوه‌ تأکید بر مسأله‌ «اشتراک‌ فهم» و «حجت‌ ظهور زمان‌ نزول‌ و صدور» متون‌ دینی، شاهد دیگری‌ بر همین‌ معنای‌ متن، و دلیل‌ به‌ این‌ مطلب‌ است‌ که‌ متون‌ دینی‌ هر قرائتی‌ را نمی‌پذیرد
۶۵.

مؤلف به مثابه مهمان متن نه روح متن (بر اساس رویکرد رولان بارت به مفهوم مؤلف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطب خلق بینامتنیت رولان بارت مؤلف خوانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 899 تعداد دانلود : 261
رولان بارت در سال 1968 در مقاله ای که اکنون متن بسیار معروف و شناخته شده ای است مرگ مؤلف را اعلام کرد. صراحت بیان این نظریه جسورانه باعث شد که برخی مفسرین آن را مرگ بر مؤلف تفسیر کنند. مرگ مؤلف یا مرگ بر مؤلف؟! آیا مؤلف بعد از خلق متن خود برای همیشه می میرد یا در نقش های تازه و تناسخ گونه به متنش بازمی گردد؟ به نظر می رسد بارت میان مفهوم مؤلف و مخاطب مانند دو مفهوم خلق و خوانش، ارتباطی دو سویه برقرار کرده است. یعنی مؤلف می تواند بعد از خلق، در نقش مخاطبِ متنِ خود به آن بازگردد و مخاطب نیز با خوانش آن متن می تواند متن تازه ای را در نقش مؤلف خلق کند. از طرف دیگر نیز انگاره یا تصویر مؤلف به عنوان لایه ای دلالت زا در تأویل و خوانش یک متن همچنان حضور دارد. این حضور، حضوری متن گونه است و دیگر منشأ یا سرچشمه متن محسوب نمی شود. مقاله حاضر در نظر دارد با توصیف و تحلیل مباحث نظری بارت، بنیادهای مطالعاتی در حوزه گسترده هنر و ادبیات را روشن ساخته و در راستای پاسخ به سؤالات مطرح شده و یافتن جایگاه واقعی مؤلف در اندیشه او تلاش نماید.
۶۶.

چیدمان نقد هنری: درباره پست مدرنیسم (4)؛ بخش اول؛ هرمنوتیک چیست؟

کلید واژه ها: هرمنوتیک هرمس علم تأویل و تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 294 تعداد دانلود : 976
من این تعریف را، عجالتاً تعریف کارآمدی برای هرمنوتیک تلقی می کنم: هرمنوتیک نظریه عمل فهم است در جریان روابطی با تفسیر متون» (ریلکور،1371:9). «به طور سنتی علم هرمنوتیک را نظریه یا علم تفسیر و تأویل دانسته اند. البته امروز این معنا چندان دقیق به نظر نمی آید. اصطلاح هرمنوتیک به لفظ یونانی hermeneueinباز می گردد که به معنای تأویل یا بازگرداندن گفته ای به زبانی قابل فهم برای مخاطب، چیزی را روشن و قابل فهم کردن بود» (احمدی،1377:4). واژه یونانی «هرمنیا» از نام هرمس آمده است و هرمس رسول و پیام آور خدایان بود (احمدی،1382:496). در رساله کراتیلوس افلاطون، تأکید شده است که هرمس خدایی است که زبان و گفتار را آفریده است، هم تأویل کننده است و هم پیام آور. ارسطو «هرمنیا» را صرفاً گشودن رمز تمثیل های کهن نمی دانست، بل تمامی سخن و دلالت معنا را در این عنوان جای می داد(همان). همچنین در جاهای دیگر از کلمه تفسیر استفاده شده است که آن را «اصطلاحی مأخوذ از فعل یونانی hermeneuein که خود دو معنای اساسی دارد: فن بیان (اظهر کردن، گفتن، تأکیدکردن به چیزی) و تفسیر (یا ترجمه) (گروندن،1391:16) می دانند. در هر دو مورد سر وکار ما با انتقال معناست که خود می تواند در دو جهت عمل کند:1-گذار از تفکر به کلام، 2-رجعت از کلام به تفکر. امروزه تفسیر را برای اشاره به فرآیند دوم به کار می بریم که همانا رجعت از کلام به تفکری است که پشت کلام جای دارد. همچنین هرمنوتیک «در فارسی امروز گاه آن را به «علم تفسیر»، «علم تأویل»، «روش تأویل» و« هنر تأویل» برگردانده اند، اماکار درست آن است که ما نیز از اصطلاح هرمنوتیک استفاده کنیم، چرا که آن برابرها رساننده تمامی معنا نیستند، و حتی موجب برخی بدفهمی ها می شوند» (احمدی،1377:6) و باید در نظر داشت «نخستین عرصه ای که هرمنوتیک وظیفه اش را برعهده می گیرد یقیناً زبان، خاصه زبان مکتوب است»(ریکور،1371: 11و10).
۷۰.

هرمنوتیک، فن عام فهم و تفسیر از نظرگاه اشلایرماخر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 276 تعداد دانلود : 537
نوشته حاضر به معرفی آرا و اندیشه اشلایرماخر در علم هرمنوتیک می پردازد. علم هرمنوتیک تا پیش از قرن هیجدهم به سیاق تبار یونانی اش در خدمت تفسیر متن مقدس قرار داشت و با استفاده از شیوه معانی بیان و نقادی به همراه قواعد زبان شناختی و دستوری به فهم مدلول متن مقدس می پرداخت. اما اشلایرماخر در اوایل قرن نوزدهم هرمنوتیک را به عنوان فن عام تفسیر از محدوده متن مقدس خارج و آن را در فهم هر متنی به کار گرفت. او با تاثیرپذیری از رمانتیک ها و فقه اللغه ایها و روشنگران، تفسیر دستوری و روان شناختی را در فهم متن به کار گرفت. اما در نهایت با غلبه یافتن تفسیر روان شناختی بر جنبه دیگر تفسیر، به شیوه پیشگویانه و مقایسه ای در صدد بر آمد تا تفرد و نبوغ مولف را در سایه همدلی دریابد و از این طریق ذهنیت مولف را جهت فهم مدلول نهایی متن باز تجربه کند.
۷۱.

الیاده و هستی شناسی مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هستی شناسی هستی مقدس نامقدس انسان دین ورز الیاده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : 271 تعداد دانلود : 742
این نوشتار به بررسی آرای میرچا الیاده دربارة هستی می پردازد. الیاده، که با روش هرمنوتیک تاریخی- دینی به کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اسطوره ها، آیین ها و نُمادها می پردازد، پرسش از هستی را، پرسشی راستین و اساسی انسان می داند. هر دینی، حتی در ابتدایی ترین صورتش، یک هستی شناسی است. الیاده انسان ها را به لحاظ نگرش به هستی به دو دسته تقسیم می کند: انسان جوامع سنتی که قطعاً انسان دین ورز است و انسان مدرن. الیاده مجموعه اعتقادات انسان جوامع کهن را «هستی شناسی آغازین» خوانده و بر آن است که انسان جوامع سنتی در یک دنیای واقعی و مؤثر زندگی کرده و از زندگی در وجه مقدس هستی احساس آرامش می نماید. هستی دو وجه دارد: مقدس و نامقدس. وجه مقدس وجه واقعی، منظم و مهم است، در صورتی که وجه نامقدس بدون ساختار، بی نظم ، نسبی و نامتجانس است. توصیف الیاده از هستی شناسی کهن بیانگر یک سری مضامین کلی است: هستی رابطه ای، نشأت ناپذیر، تحویل ناپذیر، نامشروط، پویا و ایستا است. هستی علاوه بر وجود انسان ها وجود جهان را نیز دربر دارد. در هستی شناسی الیاده ماهیت مقدم بر وجود است. یعنی انسان دینی دقیقاً همان چیزی است که در زمان آغاز به او داده شده است. مقدس به انواع و اقسام مختلف در کسوت اساطیر، خدایان، نُمادها، آفرینش و انسان ها تجلی می کند. تجلی مقدس، دیالکتیکی است که نکته بسیار اساسی در آن، تبدیل شیء غیر مقدس به مقدس است. نمادها و اسطوره ها «هستی» را آشکار می سازند. اسطوره مبتنی بر هستی شناسی است و تنها از اموری که واقعاً حادث شده اند، سخن می گوید. حقیقت همان امر مقدس است. انسان دینی، در پرتو اسطوره ها شاهد تجلی «هستی» گشته و خود را شبان آن می داند. هستی شناسی او متأثر از افلاطون و تفکر هندویی است؛ از این رو متهم به این شده که جهان نامقدس را به نمود یا توهم فروکاسته و برای آن واقعیتی قایل نیست.
۷۳.

بررسی پدیدار شناختی-هرمنوتیک زمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
تعداد بازدید : 279
یک از پرسش های اساسی پرسش از حقیقت زمان است.زمان مانند وجود،مفهومی آشناست،به نحوی که همه ما آن رامی شناسیم ولی کنه و حقیقت بسیار مبهم و مخفی است.به همین جهت است که در طول تاریخ اندیشه بشر،فیلسوفان و اندیشمندان هرکدام تعریفی از آن بدست داده اند که با سایر تعاریف متعارض یا متفاوت بوده است.مقاله حاضر به دیدگاهی کاملا متفاوت از زمان پرداخته است،دیدگاهی که می توان آن را دیدگاه پدیدار شناختی-هرمنوتیک نامید.در این دیدگاه،زمان نه مقدار حرکت دانسته می شود(ارسطو)و نه وعاء خارجی موجودات(اندیشه های پوزتیویستی)و نه کیفیتی نفسانی(برگسون)و نه شرط شهود حسی(کانت)و نه براساس آگاهی بی واسطه (هرسول)مورد توجه قرار می گیردبلکه زمان براساس درعالم بودن آدمی و آدمی به عنوان ناحیه ظهور موجودات مورد بررسی پدیدار شناسانه قرار می گیرد.دراین بررسی نشان داده می شود که زمان ارتباطی وثیق با ساحات هستی آدمی یعنی تفهم،حال و زبان دارد.هریک از ساحات سه گانه آدمی با ساحتی از سه ساحت زمان مرتبط است.تفهم به دلیل آنکه برامکان ها متکی است به آینده مرتبط است ،حال به جهت آنکه موقعیت آدمی با آن منکشف می شود با گذشته و زبان (روزمره)که نشانه ای از سقوط آدمی در اشیا است،با حال حاضر مرتبط است.بنابراین هستی آدمی زمانمند است و زمانمندی آن نیز به واسطه وقت داشتن آن ممکن گردیده است.تاریخ نیز حاصل وقت داشتن آدمی است.
۷۶.

علم هرمنوتیک

نویسنده: مترجم:

کلید واژه ها: تفسیر علوم انسانی هرمنوتیک متن مؤلف پیش ساختار فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 402 تعداد دانلود : 428
در این نوشتار ، مؤلف ، پس از تعریف علم هرمنوتیک و تبیین پیوندهای ریشه شناختی آ ، مسائل سه گانه ی اصلی این علم را مطرح می سازد . سپس با نگاهی گذرا ، به تحولات علم هرمنوتیک نوین و منشاء آن ، یعنی جریان های فکری معاصر ( اعم از نظریه های جدید رفتار بشری در علوم روان شناسی و اجتماعی ، تحولات شناخت شناسی و فلسفی و بالاخره براهینی که توسط بعضی از فلاسفه همچون ویتگنشتاین ارائه شده ) می پردازد . پس از آن ، مؤلف با طرح سوالاتی اساسی ، شرح و تبیین چهار طریق متمایز تصویر و تعریف علم هرمنوتیک را در پی می گیرد ...
۷۷.

هرمنوتیک و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تاریخ کلام سنتی هرمنوتیک نظریه تفسیری نظریه متن اخلاقیات معنا تکثرگرایی معنایی هرمنوتیک واقع گرا تاریخ مندی متن مندی فهم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : 844 تعداد دانلود : 682
تحولات قرن بیستم در حوزه هرمنوتیک و نظریه تفسیری به نتایجی منتهی شده است که علم کلام به عنوان دانشی متن محور و دارای پیوند عریق با تفسیر متون مقدس را در حوزه هایی به چالش می-کشد. مقاله حاضر با بررسی تاثیر تحولات هرمنوتیک معاصر در هر دو ساحت «نظریه تفسیری به مثابه نظریه قرائت» و «نظریه تفسیری به مثابه هرمنوتیک فلسفی و فرا تفسیر» بر حوزه کلام سنتی و با تاکید بر اینکه هر رویکرد کلامی لاجرم بر نظریه تفسیری خاصی تکیه زده است می کوشد تعامل میان هرمنوتیک و کلام را در سه محور اصلی بررسی نماید. این سه محور اصلی عبارت اند از: الف. چالش انتقادی هرمنوتیک معاصر با کلیت کلام سنتی؛ ب. بررسی مسئله آفرینی و خلق پرسش های نوین کلامی توسط هرمنوتیک معاصر؛ ج. واکاوی تاثیر باورهای کلامی در هرمنوتیک.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان