فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴۰۳ مورد.
مستند نگاری از ایران به روایت عکاسان فرانسوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
«ایران» همواره به عنوان سرزمینی که به علت شرایط جغرافیایی، مورد توجه بوده، افکار غربی ها را مفتون خود کرده است و «مستندنگاری» از آن که بسان آیینه تمام نمایی از فرهنگ و هویت این سرزمین می باشد، از اهمیتی به سزار برخوردار است. شناخت عکاسان فرانسوی که در میان عکاسان بین الملل مهمترین افرادی هستند که ایران را از دوره قاجار تا به امروز به تصویر کشیده اند. معرفی منابع تصویری که در این زمینه موجود می باشد، از جمله مسایلی هستند که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند. مستند نگاری توسط این عکاسان طی این سال ها، تحولاتی شگرف را تجربه نموده است. در سال های اولیه ورود دوربین عکاسی به ایران، بازنمایی مظاهر سنتی، حفظ دنیای گذشته و جنبه های غریب و شگفت انگیز و عکاسی از دربار، بسیاری از این عکاسان را تحت تاثیر قرار داده، اما با وقوع تغییراتی در کشور، این روایت «مستند»، ارتباط نزدیک تری با واقع گرایی پیدا کرده و به عنوان شاهدی مکتشف و بیانگر نسبت به گذشته ظاهر شده است.
چیدمان عکس: روایت در هنرهای تصویری معاصر با نگاهی به عکس های صحنه پردازی شده گریگوری کرودسون
حوزه های تخصصی:
روایت های جهان بیشمار اند و قدمتی برابر با آفرینش بشر دارند. منطق روایت شناسی مبتنی براین فرض است که زنجیره ای از رویدادها می تواند به تبیین رویدادی منفرد بینجامد. پس می توان اضافه کرد که روایت ذاتا نه با فرایندها، بلکه با شکست فرایندها یعنی با گسستن از روند متعارفِ رویداد، سروکار دارد و جذابیت ناشی از هنجار شکنی و روایت پذیری ناشی از این جذابیت از وقوع حادثه در شرایط خاص برمی آید و نه از مسیر منطقی امور. روایت در ذات خود منشی کلامی دارد، پس برای بررسی مسائل روایت در هنرهای تصویری به ویژه هنر عکاسی باید از این پرسش بنیادین آغاز نمود که روایت چیست؟ در پژوهش پیش رو، روایت در هنر عکاسی که یکی از خصیصه های آن روایی بودن است، پیگیری میشود. به ویژه در یکی از سبک های معاصر عکاسی به نام عکاسی صحنه پردازی شده. بررسی روایت در این سبک و تحلیل آثار گریگوری کرودسون هنرمند شاخص آن، این نتیجه را بدست می هد که هنرمند در مقام کارگردان به بیان روایت شخصی خود می پردازد اما پایان روایت را به مثابه فیلمنامه های پایان باز به مخاطب واگذار می کند، به نوعی هنرمند و مخاطب در راه آفرینش معنا ارتباطی تعاملی دارند. در روند پژوهش از مطالعه کتابخانه ای و بررسی آرشیوهای تصویری متفاوت از هنرمند نام برده، استفاده شده است.
عکاسی: قرن بیستم و هنر عکاسی
حوزه های تخصصی:
چیدمان عکس: جایی که نقاشی و عکاسی در هم ادغام می شوند
حوزه های تخصصی:
چکیده: هنر از دیرباز برای انتقال معانی و بازنمایی دارای رسانه هایی بوده است، این رسانه ها در گذشته محدودتر بوده و مرز مشخصی داشته اند. با ظهور عکاسی در اواخر قرن نوزدهم، این هنر به عنوان رسانه ای رقیب نقاشی وارد جهان هنر شد. در این مسیر نقاشی و عکاسی کمک های زیادی به یکدیگر کردند اما از آنجا که یکی از ویژگی های هنر معاصر در هم ریختن مرز رسانه ها است، اخیراً آثار هنرمندان به گونه ای است که تعیین عکس یا نقاشی بودن آن ها دشوار است. ریچارد وودواردمنتقدهنری مجله نیویورک تایمز چندی پیش مقاله ای پیرامون همین موضوع نوشته است؛ او در این مقاله چهار هنرمند برجسته هنر معاصر(گرهارد ریشتر، وید گایتون، آلفرد لزلی و جیمز ولینگ) را به همراه نمایشگاه هایشان معرفی کرده است، متن زیر ترجمه مقاله او است که دسامبر گذشته در وال استریت ژورنال به چاپ رسیده است:
از زمان اعلام اختراع عکاسی توسط داگر در سال 1839، نقاشان رقابت حساسی با عکاسان دارند. نمایندگان آوانگارد رسانه های دیگر، در دوره های مختلف، عکاسی را رسانه ای متعلق به خواص اعلام کردند یا آن را به تمسخر، یک چشمی یا مرده نامیدند. عکاسی به عنوان یک جانشینبرای جنبش های هنری، از امپرسونیسم تا پاپ، توانسته بود خودش را با رد یا تائید آخرین ابزارهای تصویرسازتعریف کند.
برخی از شماره هایتایمز در شش ماه گذشته نشان می دهد که نقاشی و عکاسی در یک رابطه تنگاتنگ و قفل شده باقی مانده اند و با این حال همچنان در عصر دیجیتال از یکدیگر بهره می برند، چیزی که پیش از این وجود نداشته است.امکانات جدید برای تغییردادن تصاویر در فتوشاپ و برنامه های دیگر به هنرمندان نسل قدیم و جدید کمک زیادی کرده است. حتی در بعضی موارد مبهم، مدت زیادی نیست که مشخص گردیده چه چیز عکس است و چه چیز نقاشی.
نظریه «این همانی» در عکاسی: بحثی پیرامون اسطوره و عکاسی
منبع:
هنر زمستان ۱۳۸۲ شماره ۵۸
حوزه های تخصصی:
ماهیت فلسفی عکس؛ یا زنان دربار ناصرالدین شاه در عکس چه می کنند؟
حوزه های تخصصی:
ماهیت وجودی یک عکس چیست؟به نظر می رسد یکی از مهم ترین سوالاتی که باید در باره این ابزار و جایگاهش در زندگی بشر، به آن پاسخ داد این پرسش باشد. ما در این مقاله سعی داریم با توجه به یکی از مهم ترین دوران تاریخی ایران، از لحاظ تاریخی و هم از لحاظ هنر عکاسی، یعنی دوران ناصرالدین شاه، با رویکردی تطبیقی بین نظریات موجود درباره عکاسی با عکس های این دوران، از منظرگاهی جامعه شناختی و همچنین نشانه شناسانه، به تفسیری مستقل از رویکردهای تاریخی به برخی سوالات درباره این دوران پاسخ دهیم. همچنین ناصر الدین شاه از بعدی دیگر نیز برای نگاه امروزی مهم و قابل بررسی است و آن حضور و دخالت زنان در امور مملکتی آنهم بصورتی که این تصمیمات نقش مهمی را در شکل گیری برخی از اتفاقات تاریخی داشته باشد، است. این دو بعد زنان سوژه شده و بی تاثیر در عکس ها و زنان با عملکردی زیر لایه ای در تاریخ تضادی است که ما درتفسیر و تاویل عکس ها به دنبال آن هستیم. این رویکرد کاملا نشانه شناسانه و تفسیری در راستای این مورد بررسی قرار می گیرند که نشان داده شود؛ عکس ها جدا از اینکه یک سند تاریخی به حساب می آیند رمزگانی با خود دارند که زیر لایه ها را فرا از تصور عکاس به معرض نمایش و همین طور در معرض تاویل قرار می دهند.
توماس دیمند
بیل برانت(عکاس بزرگ انگلیسی)
حوزه های تخصصی:
رابرت و شانا پارک هریسون
حوزه های تخصصی:
عکاسی: فتو مونتاژ
حوزه های تخصصی:
نور سیاه تحلیلی بر آثار عکاسی توهومی انادر عکاس معاصر مراکشی
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۳ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
مقله پیش رو ، تحلیلی بر آثار عکاسی توهومی انادر ، عکاس معاصر مراکشی و تبعه فرانسه است . عنوان « نور سیاه » که برگرفته از نام آلبوم عکس های اوست ، اشاره به سیر زیباشناسانه ای دارد که این مقاله در صدد تبیین آن بر می آید . رویکردی در زیبا شناسی که منجر به نظام بازنمایی و دنیای تجسمی بسیار ویژه ای در آثار عکاس شده است و به مجموعه آثارش هویت و ویژگی مطلوبی می بخشد . ...
ایتالیایی ها در سر آغاز عکاسی ایران (1853.1862 میلادی - 1270.1279 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفی کتاب: تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران
حوزه های تخصصی:
عکاسی: یوسف کارش و شخصیتها
حوزه های تخصصی:
هنرهای چند رسانه ای: تصویر پردازی دیجیتال و بازنمایی عکاسانه
حوزه های تخصصی:
یک مفهوم مبهم در نقد عکاسی میانه قرن نوزدهم فرانسه «چیدمان عکس: محوکاری» در نقاشی و درعکاسی
حوزه های تخصصی:
فلو (flou-محوی) که یکی از واژگان بسیار تخصصی نقد تصویری است، و در حال حاضر به طور گسترده ای با تکنیک عکاسی همراه شده است. در اواسط قرن نوزدهم، درحالی که عکاسی در بحث و جدل های هنری وارد می شد «محوی» قبل از هر چیز یکی از رفتارهای نقاشی بود، که نقاش برای شفافیت اثر اقدام به پنهان کردن ضربات قلم مو بر روی بوم می کرد. نقد عکاسی، که بی سر و صدا این اصطلاح را از آن خود می کرد، مفهوم آن را متحول ساخت، و آن را مربوط به یک نقص فنی نمود، نقص تار شدن و نادیده گرفتن وضوح. در سال 1850، مشاهده کنیم که، در متون مربوط به عکاسی، یک عدم اطمینانی برای مفهوم محوی وجود دارد. که ضمن اینکه طنین معنایی تصویری خود را حفظ می-نماید در حال بارگذاری برداشتی جدید می باشد کهبا تعریف اصلی آن در تضاد است.