فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
مفهوم اگزیستانس نزد یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ فلسفه معمولاً کِیْر کِگُر را بنیان گذار فلسفه اگزیستانس می دانند. او این اصطلاح را که به معنای نحوه وجود خاص انسان است، در تقابل با اندیشه هگل وضع کرده است. با مروری کوتاه بر جدال فلسفی میان اندیشه کِیْر کِگُر و هگل سعی می شود از بعضی از ویژگی های مفهوم اگزیستانس پرده برداشته شود. بعد از این، نوبت به شرح مفهوم ""اگزیستانس"" از نگاه یاسپرس می رسد. اگزیستانس تعریف ناپذیر است و در مفهوم نمی گنجد. او معتقد است که اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمی توان همچون وجود تجربی مستدل ساخت اما می توان به آن به مدد «نشانه» اشاره کرد. یاسپرس الفاظی همچون «اگزیستانس»، «خودبودن»، «آزادی» و سایر اصطلاحات خاصی را که درفلسفه خود به کار می برد، نشانه هایی می داند که فی نفسه معنایی مستقل ندارند وحتی در قالب نشانی برای آگاهی کلی نامفهوم باقی می مانند. میزان در رد و قبولی نشانی ها و صحت و کذب آنها خودْ بودن فرد است. اگزیستانس همواره اگزیستانس فردی است. اگزیستانس خودبودنِ اصیل انسان است که با تصمیمی آزاد و بی قید و شرط، به خود فعلیت می بخشد. اگزیستانس، زندگی صرف را همچون امکانی بالقوه همراهی می کند، امکانی که انسان یا بدان چنگ می اندازد یا از دست زدن به آن سر باز می زند.
انسان شناسی پست مدرن و نقد آن از منظر آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین جایگاه انسان به عنوان عنصر اندیشه ورز، یکی از دغدغههای اصلی تمامی مکاتب بشری و الهی بوده است. در این مسیر برخی مکاتب ضمن افاضه جایگاه مستعلی به انسان، وی را فربه ساختهاند و برخی به معارضه با این جایگاه استعلایی پرداخته و به صورتبندی انسانی نحیف پرداختهاند که هر دوی این تفاسیر، پیامدهایی منفی را به همراه داشته است. در فلسفه غرب، «مدرنیسم» به عنوان نماینده جریان اول و «پست مدرنیسم» به عنوان نماینده جریان دوم معرفی شده است. تحقیق پیش رو در صدد است تا با عنایت به این مسئله، ضمن بررسی مؤلفههای انسان پست مدرن، با نقد آن از منظر آموزه های اسلامی، نقاط ضعف آن را آشکار ساخته و به ارائه سوژه ای متعادل مبادرت ورزد.
زبان، سوسور و ویتگنشتاین
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
اثر هنری
هرمنوتیک و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات قرن بیستم در حوزه هرمنوتیک و نظریه تفسیری به نتایجی منتهی شده است که علم کلام به عنوان دانشی متن محور و دارای پیوند عریق با تفسیر متون مقدس را در حوزه هایی به چالش می-کشد. مقاله حاضر با بررسی تاثیر تحولات هرمنوتیک معاصر در هر دو ساحت «نظریه تفسیری به مثابه نظریه قرائت» و «نظریه تفسیری به مثابه هرمنوتیک فلسفی و فرا تفسیر» بر حوزه کلام سنتی و با تاکید بر اینکه هر رویکرد کلامی لاجرم بر نظریه تفسیری خاصی تکیه زده است می کوشد تعامل میان هرمنوتیک و کلام را در سه محور اصلی بررسی نماید. این سه محور اصلی
عبارت اند از:
الف. چالش انتقادی هرمنوتیک معاصر با کلیت کلام سنتی؛
ب. بررسی مسئله آفرینی و خلق پرسش های نوین کلامی توسط هرمنوتیک معاصر؛
ج. واکاوی تاثیر باورهای کلامی در هرمنوتیک.
مقایسه نگاه ملاصدرا و هایدگر در باب نسبت نظر و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که آدمی از دو قوه نظری و عملی، سرشته شده است و هریک از این دو قوا نقش اساسی در نحوه زندگی انسان، ایفا می کنند جا دارد که پرسش شود نظر و عمل چه نسبتی با یکدیگر دارند و کدامیک بر آن دیگری تقدم دارد؟ درپاسخ به این پرسش ها فیلسوفان اسلامی و غربی پاسخ های مختلف و متعددی بیان کرده اند. در این مقاله هیدگر و ملاصدرا به عنوان دو نماینده ازتفکر فلسفی غرب و اسلامی برای پاسخگویی به پرسش های مطروحه انتخاب شده اند زیرا علی رغم برخی از مشابهت های فکری در مبانی فلسفی و انسان شناسانه، دو پاسخ متفاوت به پرسش های مذکور داده اند.
هیدگر با تعریف و تبیین خاصی که از عمل و نظر دارد قایل به تقدم وجودی عمل و پراکسیس برنظر، در مقام شکل گیری معرفت آدمی است و ملاصدرا با تعریف و تبیین متفاوتی از آنچه هیدگر در باب نظر و عمل دارد قایل به تقدم وجودی و ارزشی علم و آگاهی بر عمل در مقام شکل گیری معرفت آدمی و رجحان آدمی بر دیگر موجودات است.
تفکر و خشونت
انسان، آزادی و تربیت در فلسفه هستی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت انسان در فلسفه هستی از یک سو، و ویژگیهای تربیت هستی آسا از سوی دیگر، اختصاص دارد. فلسفه هستی نامی است برای آن دسته از اندیشه هایی که به روشنگری ویژگیهای انسان می پردازد. نزد فیلسوفان هستی انسان باشنده ای بی مانند، یکه، آزاد و تاریخی است. انسان نتیجه انتخابهای خویش است و این نشانه برخورداری او از آزادی است. واژه ”هستی“ بر این معنا دلالت دارد که انسان از برترین امکانها برخوردار است. شکوفاشدن این امکانها نیازمند تربیت ویژه ای است، تربیتی که به آزادی انتخاب دانش آموزان احترام بگذارد. زیرا بدون تحقق چنین شرطی نه می توان از بی مانندی انسان سخن گفت و نه از شکفتن امکانهای گوناگون او.
بررسی نسبت میان ایمان و عقلانیّت در نگاه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سورن کرکگور، یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان و الاهی دانان مسیحی در قرن نوزدهم بود. او در خصوص نسبت میان ایمان و عقلانیّت دیدگاهی را طرح کرده که امروزه مورد توجّه بسیاری از الاهی دانان و فیلسوفان قرار گرفته است. او با داشتن تفسیر خاصّی از ایمان در تلاش بود تا نشان دهد، ایمان، یک شور و حقیقتی انفسی است که با مقولات آفاقی و دلایل عقلی نمی سازد. وی به دنبال آن بود که اثبات کند، ایمان فراسوی عقل و در تنش با عقل است و برای اثبات این دو ادّعای خود از سه برهان تقریب و تخمین، برهان تعویق و برهان شورمندی بهره گرفت. این مقاله بر آن است تا به دو پرسش اساسی در خصوص اندیشه ی کرکگور در باب نسبت ایمان و عقلانیّت پاسخ دهد: نخست این که کرکگور بر چه مبنایی اثبات می کند که ایمان فراسوی عقل و در تنش با آن قرار دارد؟ و دوّم، آیا این نگاه کرکگور به مسئله ی ایمان و عقل موجّه و قابل پذیرش است؟