فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه بررسی متون ادبی بر اساس دیدگاه های روان شناسی نوین یکی از رایج ترین زمینه های تحقیق دررشته ی زبان وادبیات فارسی است. غزلیات سعدی به عنوان یکی از آثار برجسته در ادب غنایی به بیان ظرایف و دقایق عشق زمینی پرداخته است. از سوی دیگر عشق از مباحث عمده در روان شناسی به شمار می آید و روان شناسان برجسته ای چون اریک فروم، به بحث درباره ی عشق، زمینه ها، کارکردها و انواع آن پرداخته اند. میان دیدگاه سعدی در غزلیات با نظریات فروم ، مشترکات بسیاری وجود دارد که از آن جمله می توان به مواردی چون انگیزه های عشق ورزی، لزوم تواضع ، پاکبازی و تسلیم در برابر معشوق و تأکید بر این نکته که عشق فصل انسان و غیر انسان است، اشاره کرد. در کنار این مشترکات، تفاوت هایی نیز بین دیدگاه سعدی و فروم دیده می شود. روش تحقیق در این مقاله مقایسه ی تحلیلی میان دیدگاه سعدی در غزلیات راجع به عشق با دیدگاه اریک فروم- روان شناس معاصر و بیان شباهت های میان آن ها می باشد.
جدال خیر و شر : دورنمای شاهنامه فردوسی و کهن الگوی روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل و طبقه بندی ساختاری انجام شده بر شاهنامه فردوسی، تضاد، دوبنی یا جدال نیک و بد را درونمایه اصلی شاهنامه می یابیم که همچون یک روح بر اجزای این اثر سترگ سایه افکنده است. بسامد داستانهایی که در شاهنامه به طور مستقیم جدال عملی خیر و شر را دربر می گیرند، دست کم دو برابر داستانهایی است که به درونمایه دیگر مربوط است. از یک سوگستردگی و قدمت بنیادهای اساطیری «تضاد دوبنی» یا جدال نیک و بد در فرهنگ و تمدن جهانی از این اسطوره، کهن الگویی فراگیر ساخته است و از سوی دیگر، ساختارگرایان ـ با تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم از این اسطوره ـ برای روایت و داستان تعریفی ارایه داده اند که آگاهانه یا ناآگاهانه ریشه در ساخت روایی این اسطوره دارد. بر این اساس جدال خیر و شر (درونمایه عمده در شاهنامه) می تواند به عنوان ژرف ساخت الگوی روایت در ناخودآگاه جمعی ذهن بشر، کهن الگوی روایت به شمار آید.
تطبیق پیر مغان دیوان حافظ با کهن الگوی پیر خردمند یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
شعر حافظ که آینه دنیای خیال انگیز و رازآلود وی است، به دلیل پیچیدگی های معنایی و هنرورزی های زبانی، همواره از متون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشته ای دیگر رونق و روایی یافته است. این نقد که به بررسی مضامین و تصاویر کهن الگویی در نهاد انسان ها می پردازد، راه را برای ژرف کاوی های بعدی آثار ادبی می گشاید و نشان دهندة جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون حافظ است. در این پژوهش با دید مکتب روان کاوی یونگ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری حافظ نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرار شونده پیر در دیوان او پرداخته شده است؛ بررسی مقایسه ای چهره پیرمغان با کهن الگوی پیر خردمند یونگ، نشان دهندة شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است.
بررسی ادراک واقعیت و پذیرش خود و دیگران در غزلیّات حافظ (براساس نـظریه شخصیّت / خودشکوفایی ابراهام مزلو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، متفکّران دینی و فکری براساس مشرب های خاص خود، انسان حکیم، عاشق، مقتدر، ضعیف، خودشناخته و... را الگوی انسان کامل معرفی کرده اند. در قرن بیستم، با ظهور سه مکتب روان کاوی، رفتارگرایی و انسان گرایی، توجه به شخصیّت انسان، جنبه های عینی تری به خود گرفت. ابراهام مزلو(1908-1970) بنیان گذار روان شناسی انسان گرا ضمن انتقاد شدید از دو مکتب مذکور، طبیعت انسان را نیک و پاک و خواستار شکوفایی توصیف کرده، به جای بررسی نمونه های معلول و رشدنایافته ، بهترین نمونه های نوع انسان را مورد بررسی قرار داده، آن را شاخصه اصلی روان شناسی خود نموده است. او رفتارهای انسان را برانگیخته نیازها دانسته و برای او پنج سلسله نیاز ذکر کرده: 1. نیازهای فیزیولوژیکی 2. نیازهای ایمنی 3. نیازهای عشق و تعلّق 4. نیاز به احترام 5. نیاز به خودشکوفایی. مزلو خودشکوفایی را تحقّق بخشیدن به خود در بالاترین سطح می داند و ویژگی های متعددی را برای افراد خودشکوفا مطرح می کند که در این مقاله دو ویژگی ادراک بهتر واقعیت و پذیرش خود، دیگران و طبیعت ، در غزلیّات حافظ مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه حافظ جهان پیچیده ترین راز و کشف آن بزرگ ترین واقعیت و به تعبیر مزلو شناخت هستی است. او با وجود شناخت ابعاد متعدد جهان و بی اعتباری و بی ثباتی نقش دوران، هرگز آن را به میل خود تفسیر نمی کند و گاه به جای ستیزه با آن، تسلیمش می گردد و زمانی نیز به اقتضای موقعیت، آشفتگی و بی نظمی پیشه می کند. خودپذیری او سه محور: الف) هنر شاعری ب)پذیرش مسؤولیت اعمال پ) امیدواری را شامل می گردد و عدم حالت تدافعی و احساس گناه و شرمساری در مقابل کمبودها و کاستی های قابل اصلاح، مهم ترین موضوعات ویژگی پذیرش خود، دیگران و طبیعت را تشکیل می دهند.
تحلیل شخصیت دمنه با تکیه بر نظریة روانشناسی فردی آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت از عناصر اساسی داستان است. هر داستان با توصیف رفتار و گفتار شخصیت ها شکل می گیرد. کتاب «کلیله و دمنه» از جمله آثاری است که شخصیت های فراوانی در آن حضور دارند. اگر چه اغلب شخصیت ها در داستان های این اثر، انواع حیوانات هستند؛ اما در واقع هر کدام از شخصیّت ها نماد یکی از تیپ های شخصیتی موجود در جامعه است و می توان هر کدام از این شخصیت ها را براساس انواع نظریات علمی شخصیت مورد بررسی قرار داد. شخصیّت دمنه یکی از شخصیت های اصلی در دو باب «شیر و گاو» و «بازجست کار دمنه» است که در نوشتار حاضر تلاش گردیده تا بر اساس اصول نظریة روانشناسی فردی آلفرد آدلر در قالب اصل حقارت، اصل برتری جوئی، اصل اسلوب زندگی، اصل خودآگاهی، اصل علاقة اجتماعی، اصل غایت نگری و اصل خود خلّاق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. تطابق اصول نظریة روانشناسی فردی آدلر با واکنش های گفتاری و رفتاری شخصیّت دمنه نشان دهندة وجود عقدة حقارت و نشانه های بارز آن در این شخصیت است.
تصویر استعاری کهن الگوی خورشید در ناخودآگاه قومی خاقانی و نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق نظر یونگ، «کهن الگوها» در ناخودآگاه جمعی از طریق نمادها ظهور می یابند. خورشید، یکی از نمادهای طبیعی است که با قدرت و درخشندگی و زیبایی اش سابقه ای اسطوره ای در ذهن انسان دارد. در این جستار به بررسی این نماد در اشعار خاقانی و نظامی پرداخته می شود. هدف پژوهشِ پیش رو بر این است که تصویرسازی خاقانی و نظامی از کهن الگوی خورشید از ناخودآگاه جمعی آنها بن مایه گرفته و راز بقای اسطوره خورشید از طریق زبان نمادین شاعران تحت تاثیر ناخودآگاه جمعی است. در نهایت طبق بررسی ها مشخص شد دو صفت زیبایی و قدرت خورشید از عناصر بارز کهن الگو هستند که از ناخودآگاه جمعی دو شاعر سرچشمه گرفته است و حاصل این دو صفت، تصاویر استعاری ارزنده ای است که از اشعار آنها برداشت می شود.
بررسی تیپ شخصیتی شخصیت های رمان شوهر آهو خانم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها ساختارِِ روانیِ پیچیده ای دارند و در موقعیت های گوناگون و ارتباط با افرادِ متفاوت تغییرپذیرند. بنابراین، ارزیابی شخصیت افراد کار ساده ای نیست که بتوان بر اساس آزمون های متفاوت به نوع شخصیت هر فرد پی برد؛ اما روان شناسان برای شناخت نسبی هر شخصیت آزمون هایی مطرح کرده اند. تیپ نمای «مایرز بریگز» یکی از این روش هاست که به کمک آن می توان به شناخت چهار بُعد شخصیتی انسان دست یافت. این چهار بُعد شامل برون گرا درون گرا، حسی شهودی، فکری احساسی، و باساختار منعطف است که ترکیب این چهار بُعد موجب پیدایش شانزده تیپ شخصیتی می شود.
رمان شوهر آهو خانم، اثر علی محمد افغانی، با توصیف جزئیِ اعمال و رفتار شخصیت ها، گزینة مناسبی برای شناخت تیپ شخصیتی شخصیت های اصلی آن (سیدمیران، آهو، و هما) است. در این پژوهش، با توجه به اطلاعاتی که نویسنده از شخصیت های خود به خواننده می دهد، به عبارت های هر بُعد امتیاز داده شده است. و پس از تحلیل و بررسی هرکدام از این عبارت ها، تیپ شخصیتی سیدمیران برون گرا، حسی، فکری، و باساختار، تیپ شخصیتی آهو برون گرا، حسی، فکری/ احساسی، و باساختار، و تیپ شخصیتی هما برون گرا، حسی، فکری، و منعطف به دست آمد.
نقد کهن الگویی غزلی از مولانا
حوزه های تخصصی:
"نقد آرکی تایپی از نظریه های مدرن در نقد ادبی و مبتنی بر نقد روان شناختی است و بر اساس آرای روان شناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. دراین نوع نقد به مطالعه و بررسی کهن الگوهای اثر می پردازند و نشان می دهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکی تایپ ها را که محصول تجربه های مکرر بشر است و در ناخودآگاهی جمعی وی به ودیعه گذاشته شده جذب کرده، و آنها را به شیوه ای سمبولیک نمایش داده است.
هدف این مقاله هم بررسی یکی از غزل های مولوی از منظر نقد کهن الگویی است. نگارنده تلاش می کند تا ضمن توضیح مختصری درباره این نوع نقد نشان دهد که جان آگاه مولانا با ژرف بینی و کنکاش در حقایق هستی توانسته است صورت های مثالی نخستین را دریابد و آنها را در غزل های خود به صورت ناخودآگاه به کار ببرد. مضمون کهن الگویی حاکم بر فضای غزل مورد بحث با مطلع:
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من، دولت پاینده شدم
آرکی تایپ مرگ و ولادت مجدد است. در بحث از نظریه مرگ و ولادت مجدد به داستان های قرآن و کتاب مقدس اشاره می شود. از نظریونگ ولادت مجدد یکی از بنیادی ترین اعتقادهای بشری است که ناشی از این همانی بین بشر و چرخه طبیعت است. در این غزل جز نظریه ولادت مجدد، کهن الگوی پیر خردمند، قهرمان و موقعیت های کهن الگویی سفر، طلب و تشرف نیز دیده می شود.
"
بررسی و تحلیل داستان دژ هوش ربا براساس نظریات یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان دژ هوش ربا یا قلعه ذات الصور آخرین حکایت بلند و ناتمام مثنوی معنوی است. موضوع این داستان تلاش سه شاهزاده جوان برای وصال با شاهزاده خانم چینی است. در این مقاله برآنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای، برخی نمادهای کهن الگویی در این داستان را براساس اندیشه های کارل گوستاو یونگ درباره کهن الگو تفسیر کنیم. این پژوهش نشان می دهد که امر مقدس وصال در این داستان تعبیری عرفانی از خویشتن یابی برای نائل آمدن به جایگاه رفیع انسان کامل است. ﻣﻌﺸﻮق ﯾﺎ زن در این داستان ﺗﺼﻮﯾﺮی از آنیما یا ﮐﻬﻦالگوی ﻣﺎدﯾﻨﻪ روان اﺳ ﺖ ﮐ ﻪ ﺑ ﻪ ﮔﻮﻧ ﻪای رؤﯾﺎﯾﯽ ظاهر می شود تا در مراحل دشوار سفر، قهرمان وجوه تاریک خویشتن را بشناسد و جسم و جان را از هرگونه تعلقات مادی و خودخواهی تطهیر نماید؛ به عبارت دیگر، شاهزاده خانم چینی جنبه ناهشیار شخصیت شاعر و سه شاهزاده جوان است که در قالب زنی باوقار و نجیب ظاهر می شود تا آنها را برای یکی شدن با حقیقت ازلی و ابدی راهبری کند.
روان شناسی شخصیت در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی ، صح نه نمایش شخصیت های متعدد،متفاوت و گاه ضد و نقیضی است که هر
خواننده ای با خواندن حو ادث آن می تواند تصویری از شخصیت خود را در آن جستجو کند .
شاید تاریخ نیز چیزی جز تکرار این تی پ های شخصی تی آفریننده حوادث مشابه در پهن ه
روزگار نباشد.
افراد با صلابتی چون حسنک وزیر،عبدالله زبیر در اوج استقامت، جوانمردی و شجاعت چه
تیپ شخصیتی را به خود اختصاص م ی دهند که دقیقاً نقطه مقابل افرادی چون بوسهل زوزنی
قرار می گیرند که با یک نوسان شخصیتی عرصه را بردیگران تنگ می کنند؟ و چگونه بعضی از
شخصیت ها چون سبکتگین پس از تحمل یک زندگی بسیار طاقت فرسا تحت سیطر ه نظام
بردهداری، با دیدن یک ر ؤیای صادقه از حضیض ذ ل ت به اوج عز ت و سربلندی نایل
می گردند؟
توصیف بسیار دقیق و نقادا نه بیهقی در شخصیت پردازی این گمان را در ذهن مخاطب
پرداخته « روان شناسی ش خصیت » تقویت می کند که گویی وی بیش از هرچیز در اثر خود به
است. اشاره به بعضی از نظریه های شخصیت از دیدگاه آبراهام مزلو،کارل گوستاویونگ، اریک
فروم وآلفرد آدلر تحلیلی اجمالی از تاثیر محیط یا وراثت در شک ل گیری شخصیت و
جستجوی منشا تضادهای شخصیتی از جمله انگیزه های پژوهشی نگارنده این نوشتار است
بررسی رمان شازده احتجاب از چشم انداز نظریات یونگ
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نظریات یونگ در رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری اختصاص دارد. در این مقاله دیدگاه هایی که یونگ بعد از فروید وارد حوزه ی روان شناسی کرد، مورد بررسی قرار می گیرد و رد بینش های کهن الگویی او در رمان شازده احتجاب پی گرفته می شود. کهن الگوهایی که وی بدانها پرداخته است در چهار دسته ی شخصیت ها (زن کهن الگویی، پیر خردمند، قهرمان)، موقعیت (سفر، جستجو، عشق ناتمام، حرکت از ندانستگی به دانایی و از معصومیت به تجربه) و نمادهای کهن الگویی (آب، آتش، صحرا، رنگها و اعداد) وکهن الگوهای فردیت یابی (سایه، نقاب و آنیما و آنیموس) می گنجد. علاوه بر این موارد بحث انواع شخصیت (درون گرا و برون گرا) از منظر او پی گرفته می شود.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که رمان شازده احتجاب مملو از کهن الگوها است و در کل بر پایه نظریات یونگ قابل تحلیل است. از کهن الگوهای مهم این رمان می توان به اسطوره زن ازلی در فخر النسا، کهن الگوی شر و اهریمن در پدر بزرگ، کهن الگوی پیر خردمند در حکیم ابونواس اشاره کرد. اجداد شازده سایه های شخصیتی شازده هستند. پدر شازده شخصیتی است که فرآیند تفرد را برای دستیابی به خویشتن طی می کند. خود شازده هم قهرمانی است که کهن الگوی سفر را در پیش می گیرد و منهای خصیصه های قهرمانی است.
بررسی کهن الگوی پیر خرد در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه ی فردوسی، حماسه ی ملی ایرانیان است و ریشه در ناخودآگاه جمعی و ملی این قوم دارد. این اثر ارزشمند را می توان از دیدگاه های مختلف از جمله روانکاوی یونگ تحلیل و بررسی کرد. کهن الگوها از مهم ترین موضوعات نظریه ی یونگ اند و پیر خرد یکی از رایج ترین آن هاست. این کهن الگو در داستان ها و رویاها همراه با یک قهرمان نمود می یابد و او را در رسیدن به تفرّد و خودپرورانی یاری می دهد. پیر خرد در بسیاری از داستان های شاهنامه دیده می شود. کیومرث اولین پیر خرد شاهنامه است که راهنمایی های او هوشنگ را به شهریاری رساند و زال، نمونه ی برتر و پررنگ تر این کهن الگوست که آموزه هایش، یاریگر و نجات بخش رستم، قهرمان ملی شاهنامه و شهریارانی چون کی کاووس و نجات بخش ایران و ایرانیان است.
تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن الگویی یا اسطوره شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان شناسی ژرفانگر به شمار می آید. این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روان پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می پردازد. در نظر یونگ این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونه ای در همة نسل ها تکرار می شود، و از راه قرار گرفتن در ناخودآگاه جمعی وارد سازمان روانی فرد می شود. کهنالگوهای یونگ در هر یک از داستانهای شاهنامه قابل بررسی است. در پژوهش حاضر برآنیم تا داستان رستم و اسفندیار را به عنوان پیکرة دادههای پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار دهیم. در این تحقیق نشان می دهیم که لازمه خودیابی و یکپارچگی شخصیت این است که فرد مراحل دشوار سفر را بگذراند، سختی ها را تحمل کند، و بیاموزد که به راستی روزی بر چالش های جدی جهان حتی به همان شکل مبالغه آمیزی که تصویر ترس های اوست چیره خواهد شد و همین امر موجب غنای شخصیت او می گردد. این داستان هشدار می دهد که اگر کسی نتواند خود را به فردی مسئول در عالی ترین سطح بدل سازد، باید در انتظار پیامدهای مخرب و ویرانگری باشد. برآیند نهایی پژوهش آن است که هر یک از کهنالگوهای یادشده، تجلیات متعدد روان واحدی تلقی میگردند.
بررسی کهن الگوی مادر مثالی در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویکرد علمی و کارشناسی به مسائل و پدیده های مختلف جای خود را در معارف و علوم بشری به خوبی گشوده و دیری است که این موج مثبت به حوزه ادبیّات و نقد ادبی نیز کشیده شده است. نقد کهن الگویی یکی از شاخه های فرعی نقد روانشناسی است که به خوبی می تواند معیار و ملاک سنجش و بررسی و تحلیل آثار ادبی باشد. در این پژوهش، ابتدا به اختصار به ویژگیها و چندی و چونی یکی از مهم ترین کهن الگوهای شناخته شده، یعنی «مادر مثالی» پرداخته شده و فرآیند شکل گیری و چگونگی تأثیراتش بر انسان معرفی شده و سپس تأثیرات و نمادهای مختلف این کهن الگو در زبان سهراب سپهری به دست داده شده است.
تحلیل «آنیما» در غزلیّات حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه ی کارل گوستاو یونگ، آنیما عبارت از عنصر مکمل زنانه در ناخودآگاه مرد است. در آنیما تصویر زن به عنوان پدیده ای کلی مطرح بوده و به هیچ وجه نشان دهنده ی شخصیت واقعی زن نیست.آنیما در آثار هنری و ادبی و به ویژه خواب و رؤیا ظاهر می شود. حافظ شیرازی در غزل هایش تصویر روشنی از معشوق ارائه نمی کند، امّا با تأمل در باره ی ویژگی هایش می توان او را نمود آنیما فرض کرد. مهم ترین ویژگی هایی که او را نمود آنیما قرار می دهد، عبارتند از: 1) دیرینگی؛ 2) توصیف ناپذیری و دست نایافتنی ؛ 3) جوانی و زیبایی؛ 4) الهام بخشی؛ 5) زهدستیزی و عشق ورزی؛ 6) اندیشمندی و وسوسه انگیزی و احساساتی و 7) حیات بخشی. این پژوهش با تبیین ویژگی ها و انگیزه های نمود آنیما در اشعار حافظ، بخشی از شخصیّت معشوق در اشعار حافظ و نیز تمایلات مرد را در مقام عاشق نسبت به معشوق، روشن می کند؛ چنان که می توان گفت نمود آنیما در اشعار حافظ اساساً در سطح متعالیقرار دارد و در واقع همان نیمه ی پنهان و هم زاد دیرین حافظ است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
مرگ اندیشی هدایت؛ نگرشی فلسفی یا روان شناسانه؟!
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه شماری از منتقدان، صادق هدایت در بیشتر داستان های خود، قهرمانانش را به مرگ سوق می دهد و این مسئله برآمده از ذهن مرگ اندیش و فلسفة بدبینانة وی دربارة زندگی است. از معضلات نقد داستانهای هدایت، یکی همین است که آثارش سرشار از یأس فلسفی دانسته شده و دیگر اینکه شخصیت های اصلی داستان پیش را، مثل راوی بوف کور، آیینة شخصیت خود نویسنده می دانند؛ اما با دقت در بنمایههای داستانی هدایت، باید در مرگ فلسفی این شخصیتها به سوءظن نگریست. هدایت از جمله نویسندگانی است که در ساختار روایت داستان های خود، رویکردی ویژه به نمایش جنبه های روانی شخصیتها دارد. بنا بر نظریة روان شناسانة فروید دربارة دو غریزة عشق و مرگ به عنوان دو غریزة اصلی انسان- غریزة عشق به زندگی در پی شکست و نرسیدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جای خود را به غریزة مرگ میدهد. در این مجال، ردپای این نظریة روان شناختی در بنمایة داستان های هدایت بررسی می شود.
نقد و بررسی داستانی از جیمز تربر بر اساس دیدگاه روان شناختی کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جیمز تربر از داستان نویسان بزرگ معاصر امریکا و جهان است که او را بعد از مارک توین، بزرگ ترین طنزنویس امریکایی میدانند. در این تحقیق، یکی از داستان های معروف او با عنوان زندگی پنهان والتر میتی با توجه به دیدگاه روان شناختی کارن هورنای، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ داستانی که بدون آگاهی از نقد روان شناختی، فهم آن، چنانکه باید ممکن نیست. براساس دیدگاه روان شناختی کارن هورنای، والتر میتی، شخصیت اصلی این داستان، میتواند بازتاب خود جیمز تربر باشد، شخصیتی که در زندگی واقعی بسیار بیعرضه، حقیر و ناتوان است و از این رو، تنها با توسل به تخیل میکوشد کاستیها و حقارت های خود را جبران کند.
خوانشی روانکاوانه از داستان کوتاه «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه امروز به مثابه مکتب نقد روانکاوی در حوزه ادبیات مطرح است ریشه در تحقیقات و کاوش های فروید در زمینه ناخودآگاه انسان دارد. دستاورد او در زمینه شناخت و نحوه کارکرد ذهن، الگوهای جدیدی در زمینه تجزیه و تحلیل آثار ادبی معرفی کرد. الگوی ساختاری از برجسته ترین نظریات او در تبیین ماهیت ذهن و نحوه کارکرد آن است. بر اساس این الگو، ذهن به سه بخش «نهاد»، «من» و «فرامن» تقسیم بندی شده است که هر بخش کارکرد به خصوصی دارد. تحقیق حاضر، که جزو پژوهش های کتابخانه ای و کیفی به شمار می آید، خوانشی روان کاوانه از داستان «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری است که به صورت مشخص با استفاده از الگوی ساختاری فروید و انطباق آن با سه شخصیت محوری داستان یعنی گرگ، اختر و دکتر، کنش های این شخصیت ها را تحلیل کرده و جنبه های جدیدی از این داستان را نمایان سازد. تحلیل این داستان با رویکرد روان کاوانه فروید، سفری به جهان ذهن گلشیری در مقام مؤلف اثر است. رخدادهای عجیب و بی پاسخی که در پیرنگ داستان از رهگذر تقابل و تعامل اختر با گرگ و دکتر پدید می آید، جان مایه اثر گلشیری است که پرسش هایی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند و در این پژوهش رمزگشایی می شود.
تحلیل و نمادپردازی «پیامبر» نوشته جبران خلیل جبران با توجه به کهن الگوهای روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پیامبر»، نوشته جبران خلیل جبران، کتابی بسیار کم حجم؛ اما سرشار از مفاهیم عرفانی، دینی، اخلاقی و فلسفی است. این کتاب اگرچه در ظاهر کتابی ساده و آسانیاب می نماید؛ اما دارای درونمایه ای بسیار غنی و کهن الگویی است. «پیامبر»، روایت گر سرگذشت یکی از کهن الگوهای ناخودآگاهی ماست؛ «پیغمبر» در انزوا نشسته ای که به عنوان پیر فرزانه و مهربان درون، هر لحظه انتظار «من» خودآگاه را میکشد تا با کمک «آنیما» وی را در طی طریق بیانتهای کمال یاری دهد و راه سبز فردیت و تمامیت روانی را به او بنمایاند. این اثر، نمایانگر مراحلی است که مردم شهر اورفالیز به یاری پیامبر و میانجیگری آنیمای «میترا» نام میپیمایند و با خویشتن خویش یگانه میشوند. آنچه درونمایه این اثر را شکل می دهد، سفری درونی است؛ سلوکی عرفانی که این اثر را عرصه حضور و فعالیت بسیاری از کهن الگوها و نمادهای مرتبط با این فرایند باطنی ساخته است. «من»، «خود»، «سایه»، «پیر دانا»، «آنیما» و نگاره نمادین «ماندالا» از برجسته ترین نمادها و کهن الگوهای موجود در این اثر برجسته خلیل جبران است.
روانکاوی شخصیت ها و نمادهای عرفانی مولانا در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه پردازش نمادها و شخصیّت ها - دو عنصر داستانی برجسته- در مثنوی معنوی، از تأثیرپذیری مولانا از باورهایش در مورد انسان سرچشمه گرفته است. در این جستار کوشش بر آن است که برخی جنبه های رمزآمیز مثنوی معنوی، با بهره گیری از مفاهیم روان شناسی و اسطوره ای نمایان گردند. در این راستا مفاهیم روان شناسی داستان «رومیان و چینیان» در ارتباط با نظریه های ناخودآگاه فردی فروید، ناخودآگاه جمعی و کهن الگوی خویشتن یونگ و عقده های روانی یونگ و آدلر مورد تحلیل قرار گرفته اند که برخی از آنها نیز با توجه به مفاهیم عرفانی و اسطوره ای واکاوی شده اند. نظریه های یونگ در این داستان در مورد کشف و شهود، باورهای جمعی و کهن الگو ها، نمود بیشتری نسبت به نظریه های فروید و آدلر داشته اند.