تشکیل حکومت جهانی، هدف انبیا و جانشینان آنان بوده است که فقط مدت کمی توانستند به آن دست یابند و در آن مدت کوتاه هم با انواع توطئه های دشمنان خارجی و مقاومت داخلی روبه رو بودند. اما قیام حضرت مهدی(ع) هنگامی محقق می شود که آمادگی پذیرش داخلی به وجود آید و دشمنان خارجی نیز منکوب شوند و شرایط برپایی حکومتی بر مبنای توحید در سراسر جهان فراهم شود و نابودی کفر و شرک و نفاق را در سراسر گیتی در پی داشته باشد. خداوند در قرآن فرموده است: «و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین کله لله؛ با آن ها بجنگید تا فتنه ای نباشد و دین تمام برای خدا باشد.»
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه فرموده: «تاویل و تفسیر نهایی این آیه هنوز نیامده است و اگر قائم ما بعدآ قیام کند، هر کس او را درک کند، خواهد دید که دین محمد(ص) تا آن جا که شب آن را می پوشاند، خواهد رسید، تا این که بر روی زمین مشرکی باقی نماند.»
بشارت های دیگری نیز هست؛ از جمله این آیه که در سه جای قرآن تکرار شده است: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله؛ اوست کسی که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان پیروز سازد.»
در حکومت جهانی مهدی(عج)، یکتاپرستی تمام جهان را فرا می گیرد و توحید از تجاوز به حریم حق جلوگیری می کند. از مشخصات بارز حکومت مهدی(ع) این است که قدرت به دست آمده، به سستی نمی گراید و به بغی و ستم و ناحق کشیده نمی شود، زیرا حکومت دین محور است.
در این نوشتار فلسفهٴ حکومت در عصر غیبت با رویکرد سیاست متعالی از منظر حکمت متعالیه تبیین می.شود.
سیاست زیرمجموعهٴ حکمت عملی و عمق و وسعت حکمت عملی مرهون رشد و عمق حکمت نظری است و حکمت متعالیه به عنوان وسیع.ترین و عمیق.ترین جریان حِکمی، سیاست متعالی را ارائه می.دهد.
شناخت فلسفهٴ هر حکومتی وابسته به معرفتِ اهداف و اغراضی است که در سیاست.های هر حکومت دنبال می.شود.
در حکمت متعالیه سیاست، مبتنی بر نبوت است و هدف نبوت رساندن انسان ناقص به کمال لایق او است و در این منظر متعالی، فلسفه نبوت، با عمقی افزون از نظریه مدنی بالطبع و قاعدهٴ لطف، دربارهٴ یک نفر نیز تحلیل و تبیین می.شود، زیرا حتی یک انسان ناقص و غیرمکتفی نیز نیازمند کامل مکمل است. با تحلیل لمّی این منظر، نبوت نه بر اساس تقاضای بشر بلکه به اقتضای خالقیت و هدایت و ربوبیت الهی نسبت به ماسوی است و بر اساس همین اقتضا، انبیا مظهر و خلیفهٴ کامل خداوند در این اموراند و پس از انبیا و ختم نبوت ظاهری، چهرهٴ باطنی نبوت با ائمه معصومینD به عنوان جانشینان تام خاتم انبیاB و جامع اوصاف او و سپس با اولیای الهی و مجتهدین و فقها در عصر غیبت ائمهD که برخوردار از الهامات الهی و حوزه نبوت.اند، ادامه می.یابد.
پس حاکمیت و سیاست جامعه اسلامی در عصر غیبت، حاکمیت و سیاستی الهی و دارای خاستگاه نبوتی است و با این منظر سیاست متعالیه شکل می.گیرد.
در پایان این نوشتار فرایند فکری و مدل علمی این بینش فلسفی در پانزده مرحله ارائه می.گردد.
در شماره قبل، اصل قیام مصلح جهانی را در نگاه عقل و ادیان مختلف تا حدودی تحلیل و بررسی کردیم و اعترافات مذاهب پیشین را درباره موعود از نظر گذراندیم. اکنون برآنیم که برخی از قواعد علمی و گفته های نظریه سازانِ حکومت واحد جهانی را نیز مطرح کنیم. سپس به آیات قرآن در زمینه حکومت آینده جهان بپردازیم.